به گزارش خبرنگار مهر، آیدا پناهنده کارگردان جوان سینما با یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است درباره روند ساخت فیلم «ناهید» از ابتدا تا انتها توضیح داد.
یادداشت این کارگردان جوان از این قرارست: «بعد از ساختن سه تله فیلم و اولین کار سینمایی، دیگر مطمئن شده ام که برخلاف آنچه همه می گویند مشکل اصلی سینمای ما، فیلمنامه نیست. حاضرم سرم را بدهم و به شما ثابت کنم که مشکل در جاهای دیگر هم به همان شدت، وجود دارد.
فرض کنید شما قرار است یک فیلمنامۀ نسبتاً خوب را تبدیل به فیلم کنید و کارگردان نسبتاً خوبی هم هستید و بنابراین شرط لازم برای ساخت یک فیلم نسبتاً خوب را دارید. فرض کنید آدم خوشحال پرانرژیِ محکمی هستید و کفش های آهنی تان را هم پایتان کرده اید. حالا قصه شروع می شود: مشکل اول، تهیه کننده ای است که وقت کند فقط و فقط فیلمنامۀ شما را بخواند. هر جا می روید، کوهی از فیلمنامه ها روی میزها تلنبار شده و همه در نوبت نشسته اند و شما باید بروید ته صف زنبیل بگذارید. وقتی چند نفر هم خارج از نوبت، وارد اتاق ویزیت می شوند، حق اعتراض ندارید. اگر بعد از ماه ها و سال ها این مشکل اولتان حل شود، تازه می رسید به مشکل پیچیدۀ بعدی.
در سینمای ما، برای کاراکترهایی در سنین مختلف، بازیگران متنوعی وجود ندارد و دستتان خیلی بسته است و امکان انتخاب زیادی ندارید. مثلاً اگر قرار است فیلم شما، بازیگر کودک یا نوجوان داشته باشد، فقط خدا باید به فریادتان برسد چون بازیگران کودک، خیلی کم تعدادند و وقتی می روید سراغشان، یا قد کشیده اند یا صدایشان دورگه شده یا بخاطر طمع یکی از والدین شان، هزار تا حاشیه پیدا کرده اند. یا ممکن است یک یا دو تا از نقش های توی فیلمنامه تان، مناسب فیزیک خیلی از بازیگرهای شناخته شده نباشد و آن وقت است که مکافات شروع می شود.
ممکن است شما نقشی را برای یک آدم مسن نوشته باشید و در جریان پیش تولید بفهمید بازیگرهایی که به آن فکر کرده اید، نقش های بزرگ تر از سن شان را بازی نمی کنند و حتی شاید با سن واقعی خودشان هم مشکل داشته باشند. یا بفهمید بعضی ها حاضر نیستند در فیلم بچه داشته باشند. یا آگاه شوید اگر فیلمنامۀ شما زن محور باشد، هستند کسانی که سایه تان را با تیر می زنند. یا با دوستانی ملاقات کنید که در شهرستان کار نمی کنند. یا بعد از یک ماه تماس و پیغام و پسغام فرستادن، بفهمید که فلان بازیگر در سفر خارج است و به این زودی ها برنمی گردد.
پیدا کردن بازیگر مناسب برای فیلمنامۀ نسبتاً خوب شما، مثل پیدا کردن پاسخ یک معادلۀ چند مجهولی است. شک نکنید که یک اشتباه کوچک می تواند فیلمنامۀ شما را، درب و داغان کند. بازیگرها قلب تپندۀ فیلم هستند و ما هنوز نتوانسته ایم به اندازۀ تقاضایمان، بازیگرهای متنوع داشته باشیم. مجبوریم فیلمنامه هایمان را آنقدر دستکاری و بزرگ و کوچک کنیم تا اندازۀ قامت بازیگران موجود و در دسترس بشوند.
بعد تازه باید همکاران دیگرتان را انتخاب کنید: فیلمبردار، طراح صحنه، صدابردار، تدوینگر، صداگذار، آهنگساز، منشی صحنه. اینجاست که می فهمید این سینمای ایران که می گفتند دیگر کارش تمام شده و دارد نفس های آخرش را می کشد، چقدر ماشاءالله شلوغ پلوغ است. چشم حسود کور، همه سر کارند و آنقدر تب فیلم و سریال ساختن، داغ است که بعضی ها از یک پروژه به پروژۀ بعد، دیزالو می شوند! هیچکس وقت سر خاراندن ندارد و آن هایی هم که وقت دارند، ممکن است یا سر دستمزد به توافق نرسند یا بیایند و بخواهند بدون توجه به فیلمنامه شما، ایده های خودشان را پیاده کنند یا به علت هزینه ها و مشکلات تولید و استرس تهیه کننده نتوانند ایده های شما را به سرانجام برسانند یا همزمان سر چند پروژه دیگر هم باشند. راستی حواستان باشد اگر خواستید نزدیک جشنوارۀ فجر فیلم بسازید، ممکن است یک گروه فیلمسازی دیگر، هرکدام از این بازیگرها و همکاران نازنین را که با کلی خون جگر خوردن پیدا کرده اید، روی هوا بزنند و از دستتان بیرون بیاورند. خیلی مراقب باشید!
همینطورها می شود که در انتها، فیلمنامۀ نسبتاً خوب شما به طرزی ناامیدکننده، به هدر رفته و سوخت شده است. منتقدان هم وقتی فیلم را می بینند، اولین ایراد را به فیلمنامه وارد می کنند چون نمی دانند کارگردان بدبخت، مجبور شده به تدریج از تمام مواضعش عقب نشینی کند و آنقدر کوتاه بیاید که آخر سر، فیلم مثله شده ای روی دستش بماند.
تمام این ها که نوشتم بلاهایی بود که با سماجت من و چند نفر از رفقای خوب گروه ساخت فیلم «ناهید» خوشبختانه از بیخ گوش پروژه مان رد شد و احساس می کنم شانس یاری کرد و توانستیم با کمی اغماض به جوهر فیلمنامه مان وفادار بمانیم . والسلام، فیلمنامه تمام!»
نظر شما