۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۷:۰۹

برنامه غرب برای انرژی هسته ای ایران پس از اتمام توافق چیست؟

برنامه غرب برای انرژی هسته ای ایران پس از اتمام توافق چیست؟

يک سناريوي محتمل آن است که طرف‎‎هاي غربي در اين بازه محدوديت، به‎دنبال ارتقاي امکان‎‎هاي اطلاعاتي ‎ـ ‎نظامي خود جهت اقدام احتمالي موثر عليه زيرساخت هسته‎اي ايران باشند.

محمد معماریان در هفته نامه پنجره نوشت: پنج روز پس از صدور بيانيه لوزان، رئيس ‎جمهور ايالات متــحــــده در مصاحبه‎اي با راديوي ملي ان‎پي‎آر در صدد دفاع از چارچوب تفاهم هسته‎اي آتي و اقناع مخاطبان خود برآمد. اوباما در بخشي از اين مصاحبه که در ۱۸ فروردين ۱۳۹۴ منتشر شد، پس از ذکر برخي نگراني‎‎هاي مخاطبان غربي درباره چارچوب توافق‎شده و رد آن‌ها گفت: «نگراني منطقي‎تر آن است که بعد از سال ۱۳ يا ۱۴ يا ۱۵، آن‎ها سانتريفيوژ‎هاي پيشرفته‎اي دارند که اورانيوم را به سرعت غني مي‎کند و در آن هنگام زمان گريز به تقريبا صفر مي‎رسد. در نظر داشته باشيد که بنا به تخمين‎‎هاي اطلاعاتي ما، اکنون زمان گريز [ايران] حدود دو تا سه ماه است. پس اساسا تضميني ۱۳ يا ۱۴ يا ۱۵ ساله مي‎خريم که زمان گريز حداقل يک سال باشد. يعني اگر تصميم بگيرند توافق را زير پا بگذارند، بازرسان را بيرون کنند، مهروموم‎‎ها را بشکنند و به‎دنبال بمب بروند، بيش از يک سال براي واکنش زمان داريم و ما اين تضمين را براي حداقل مدتي بيش از يک دهه داريم و آن‎گاه، در سال سيزدهم يا چهاردهم، ممکن است زمان گريز ايران بسيار کوتاه‎تر شود. اما در آن هنگام، درک ما از اجزاي برنامه آن‎ها بسيار بهتر خواهد بود و فهم بهتري از قابليت‎هايشان خواهيم داشت و اگر آن‎ها تلاش کنند به سلاح هسته‎اي دست يابند، رئيس‎جمهور بعدي از همه گزينه‎‎هاي اقدام برخوردار است».
زمان گريز به مدت‌زمان لازم براي تامين مقدار کافي اورانيوم غني‎شده جهت ساخت حداقل يک بمب اتمي گفته مي‎شود. يکي از اهداف کليدي طرف غربي در تفاهم هسته‎اي، يعني افزايش زمان گريز ايران از دو تا سه ماه به حداقل يک سال، از طريق وضع محدوديت‎‎هايي بر برنامه هسته‎اي ايران به‌دست مي‎آيد. يکي از مهم‎ترين امتيازاتي که تيم مذاکره‎کنندگان ايراني از همتايان غربي خود گرفته‎اند، تعيين تاريخ انقضاهاي مشخص براي محدوديت‎‎هاي وضع‎شده بر برنامه هسته‎اي يا به‎تعبير غربي آن «تبصره غروب» (Sunset Clause) است.

 طرف غربي از ابتدا بر تعيين بازه‎‎هاي بسيار طولاني‎مدت براي عمده اين محدوديت‎‎ها اصرار داشت، اما رهبر انقلاب در ديدار سران قوا و مسئولان ارشد نظام در دوم تيرماه ۱۳۹۴ گفتند که «ما برخلاف اصرار آمريکايي‎‎ها محدوديت‎‎هاي بلندمدت ۱۰‎ ـ ‎۱۲ ساله را قبول نداريم و مقدار سال‎‎هاي مورد قبول محدوديت را به آن‎ها گفته‎ايم». به هر روي، چارچوب کلي «برجام» که متن آن ۲۳ تيرماه مورد توافق مذاکره‎کنندگان ايراني و نمايندگان شش قدرت جهاني قرار گرفت، محدوديت‎‎هاي ۸، ۱۰، ۱۵ ساله و بيشتر براي بخش‎‎هاي متفاوتي از برنامه هسته‎اي ايران در نظر گرفته شده است که در برخي موارد ممکن است بنا به معيار‎هايي مانند تشخيص آژانس بين‎المللي انرژي هسته‎اي مبني بر اينکه تمامي مواد هسته‎اي ايران در مصارف صلح‎آميز استفاده مي‎شوند، زودتر نيز منقضي شوند. اما اين نکته کليدي هم‎چنان پابرجا مي‎ماند که پس از خاتمه برخي از اين بازه‎ها، زمان گريز ايران عملا به صفر تقليل خواهد يافت. 

تعيين يک تاريخ انقضا، رويه‎اي مرسوم در معاهدات بين‎المللي از جمله پيمان‎‎هاي کنترل تسليحاتي است. با اين حال، تعيين يک تاريخ انقضا براي محدوديت‎‎هاي برنامه هسته‎اي که پس از آن زمان گريز ايران تقريبا به صفر مي‎رسد، اين پرسش را مطرح مي‎کند که مگر تا تاريخ انقضاي اين محدوديت‎‎ها چه اتفاق مهم و بنياديني رخ خواهد داد؟ اين نکته، يکي از محور‎هاي اصلي انتقادات جريان‎‎هاي تندروي غربي از تفاهم هسته‎اي ميان ايران و شش قدرت جهاني است که توجيهات مطرح‎شده براي مدت‎دار بودن محدوديت‎‎هاي برنامه هسته‎اي ايران را نمي‎پذيرند. 
با فرض پايبندي طرفين توافق به آن در مدت اجرا، اگر پاسخ ساده‎انگارانه «تخريب ديوار بلند بي‎اعتمادي متقابل ميان جمهوري اسلامي ايران و غرب» را کنار بگذاريم، چند سناريو را مي‎توان مطرح کرد که خصوصا در ترکيب با يکديگر، تا حدودي روشن مي‎کند طرف غربي در پايان اين مدت به‎دنبال چيست. 

۱. اصلاح نظام بازرسي‎‎هاي آژانس مي‎تواند يک سناريوي معقول براي اين مدت باشد. معاهده ان‎پي‎تي در سال ۱۹۷۰ ميلادي، بنا به مقتضيات دوران جنگ سرد و براي يک بازه ۳۰ ساله تدوين شده بود. برخي کارشناسان بر اين باورند که نظام بازرسي‎‎هاي مقرر بنا به اين معاهده، حتي با در نظر گرفتن پروتکل الحاقي، پاسخگوي نياز‎هاي امروزي در کنترل اشاعه تسليحات هسته‎اي نيست. به‎روزرساني اين مقررات مي‎تواند تدابير دست‎وپاگيـرتـري فراروي کشور‎هايي قرار دهد که در صدد توسعه فن‌آوري هسته‎اي خود هستند. البته بند يازدهم از ديباچه «برجام» تاکيد مي‎کند تدابير و معيار‎هاي اين تفاهم صرفا با هدف اجرا ميان شش قدرت جهاني و ايران هستند و «نبايد پيشينه‎ساز جهت دولت‎‎هاي ديگر يا اصول بنيادين حقوق بين‎الملل و حقوق تعهدات مبتني بر ان‎پي‎تي و ديگر ابزار‎هاي قانوني مربوطه، يا اصول و رويه‎‎هاي پذيرفته‎شده بين‎المللي» تلقي شوند. اما با اينکه مذاکره‎کنندگان ايراني در اقدامي درست سعي کرده‎اند راه را براي متعارف شدن اين سختگيري‎‎ها ببندند، باز هم دور از انتظار نيست که رژيم سختگيرانه نظارت بر برنامه هسته‎اي ايران، يا نسخه‎اي شبيه به آن، در مدت محدوديت فعاليت‎‎هاي کشورمان به هنجار جديد بازرسي‎‎ها تبديل شود.

۲. برخي از تحليل‎گران نيز بر اين باورند که ايران در نتيجه تفاهم هسته‎اي و خروج از آنچه انزواي جهاني تلقي مي‎شود و هم‎چنين به‎واسطه تحولات دروني کشور، دستخوش تغييرات بنيادين در ساختار‎هاي اجتماعي و سياسي خود خواهد شد. اين نکته‎اي است که اوباما در مصاحبه خود با ان‎پي‎آر نيز بر آن صحه گذاشت: «احتمال آن هست که اگر اين معامله هسته‎اي را امضا کنيم، آن نيرو‎هاي ميانه‎روتر درون ايران تقويت شوند». صرف‎نظر از عنوان انتخاب‎شده براي اين تغييرات احتمالي که البته حد و اندازه آن نيز محل بحث جدي ميان هواداران اين فرضيه است، برخي از ناظران گمان مي‎کنند که اين دگرگوني‎‎ها موجب خواهد شد تا حکومت ايران رفتاري متناسب‎تر با نظم حاکم بين‎المللي از خود نشان دهد، يا حتي همسويي منافع ميان طرفين تا حدودي رخ دهد که نگراني‎‎هاي طرف‎‎هاي غربي در قبال برنامه هسته‎اي ايران را کاهش خواهد داد.

۳. جان برنان، رئيس سيا، در پرسش و پاسخ در دانشگاه هاروارد که بخش قابل توجهي از آن به تحليل بيانيه لوزان اختصاص يافته بود، مورد اين انتقاد جدي گرام آليسون مجري برنامه و استاد علوم سياسي آن دانشگاه قرار گرفت که سابقه دستگاه‎‎هاي اطلاعاتـي آمــريکايـي در شناسايي فعاليت‎‎هاي مخفي هسته‎اي چندان قابل دفاع نيست. در آن گفت‎وگو که در همان روز مصاحبه اوباما با ان‎پي‎آر انجام شده بود، آليسون گفت: «اگر به تاريخ نگاه کنيم، سابقه اخير سيا در يافتن و کشف تاسيسات هسته‎اي مخفي، بي‎عيب و نقص نيست. مثلا فردو در ايران گويا توسط متحدان ما کشف شد. يا خط توليد اورانيوم بسيار غني‎شده کره شمالي، آن هم توسط همکارمان زيگ هکر [زيگفريد هکر] کشف شد وقتي که کره‎اي‎‎ها آن را به او نشان دادند و گويا ما درباره‎اش نمي‎دانستيم. يا رآکتور سوريه که در حال ساختش بودند، اسرائيلي‎‎ها آن را کشف کردند». با اين حال، ضرباهنگي مشترک در پاسخ به اين سوال در گفته‎‎هاي برنان به صراحت و در مصاحبه اوباما با ان‎پي‎آر به تلويح ديده مي‎شود. آن ضرباهنگ مشترک اين است که نظارت‎‎هاي سختگيرانه بر برنامه هسته‎اي ايران در اين مدت که برخي قسمت‎‎هاي بالادستي در چرخه تامين انرژي هسته‎اي را نيز تحت نظارت آژانس بين‎المللي انرژي اتمي قرار مي‎دهند، به‎علاوه همکاري‎‎هاي اطلاعاتي ميان کشور‎هاي مختلف مقابل ايران، مي‎تواند اشراف اطلاعاتي کامل‎تري را براي طرف‎‎هاي غربي فراهم کند. در کنار دغدغه‎‎هاي جدي و مشروعي که چنين نظارت‎‎هايي براي کشورمان ايجاد مي‎کنند، مي‎توان گفت که در اين حالت آن‎ها با اطمينان بسيار بيشتري مي‎توانند سمت‌وسوي برنامه هسته‎اي ايران را در آينده ارزيابي کنند. 

۴. به گفته برخي رسانه‎‎ها و تحليل‎گران، امکان‎‎هاي فن‌آورانه اطلاعاتي ‎ـ ‎نظامي موجود جهت شناسايي دقيق و وارد کردن ضربه اساسي به توان هسته‎اي ايران به‎گونه‎اي که زيرساخت هسته‎اي ايران را سال‎‎ها به عقب براند کفايت نمي‎کنند. در بازه اعلام بيانيه لوزان تا اعلام دستيابي به پارامتر‎هاي برجام در وين، برخي رسانه‎‎هاي آمريکايي از نسل جديدبمب‎‎هاي سنگرشکن اين کشور با نام اختصاري MOP که از جديدترين فن‌آوري‎‎هاي موجود سلاح‎‎هاي متعارف بهره مي‎برند، پرده‎برداري کردند که گفته مي‎شد براي ضربه زدن به سايت‎‎هاي هسته‎اي ايران طراحي شده‎اند. بنا به برخي تحليل‎‎هاي کارشناسان نظامي، اين بمب‎‎هاي ۱۵ تني هدايت‎پذير، مي‎توانند پس از نفوذ در ۱۸ متر بتن و ۷۰ متر خاک، منفجر شوند. چنين عمقي از نفوذ براي آسيب زدن جدي به تاسيسات فردو بسيار کم است؛ لذا يک سناريوي محتمل آن است که طرف‎‎هاي غربي در اين بازه محدوديت، به‎دنبال ارتقاي امکان‎‎هاي اطلاعاتي ‎ـ ‎نظامي خود جهت اقدام احتمالي موثر عليه زيرساخت هسته‎اي ايران باشند. 

۵. در سال‎‎هاي گذشته، فرآيند نزول ايالات متحده از کرسي تنها ابرقدرت دنيا آغاز شده است تا اين کشور به‎جاي ايفاي نقش ژاندارمي دنيا و حمايت تمام‎عيار از متحدان کليدي خود، به‎دنبال هدايت از پشت‌پرده باشد. به موازات اين فرآيند، يکي از مهم‎ترين دغدغه‎‎هاي ايالات متحده در قبال منطقه خاورميانه يعني امنيت انرژي نيز کمرنگ شده است؛ چون با توسعه فن‌آوري استخراج نفت و گاز شيل، اکنون ايالات متحده در مقام بزرگ‎ترين توليدکننده نفت دنيا و بالاتر از عربستان سعودي قرار گرفته است و اقدام براي استخراج ذخاير جديد به‎ويژه در مناطق قطبي نيز شروع شده است. تغيير نيمرخ کشور‎هاي داراي بالاترين ذخاير نفت دنيا در نتيجه اکتشافات قرن جديد نيز، که به‎عنوان نمونه ونزوئلا را در رتبه اول ذخاير اثبات‎شده نفت دنيا قرار داده است، به کم‎رنگ شدن تدريجي اهميت اين منطقه از لحاظ تامين انرژي فسيلي دنيا کمک مي‎کند. با توجه به سرعت تحولات ژئوپوليتيک دنيا در سايه اين دو محور اصلي، مي‎توان انتظار داشت که ضمن کاهش اولويت اقدام قاطع در منطقه خاورميانه براي آمريکا، «به تعويق انداختن بحران» تا زماني که شرايط پايدار جهاني در دنياي جديد شکل بگيرند، يک گزينه مطلوب در مواجهه با برنامه هسته‎اي ايران باشد. ۶. يک احتمال ديگر نيز توسعه آن دسته از فن‌آوري‎‎هاي جايگزين هسته‎اي در اين مدت است که امکان انحراف به‎سمت کاربرد‎هاي نظامي را نداشته باشند. يکي از اين گزينه‎ها، توليد انرژي هسته‎اي از توريوم به‎جاي اورانيوم است. توريوم عنصري است که قابليت هسته‎اي آن تقريبا نيم‎قرن پيش شناسايي شد.

در سال ۱۹۶۸، گلن سيبورگ (کاشف پلوتونيوم) به کميسيون انرژي اتمي ايالات متحده اعلام کرد آزمايش رآکتور‎هاي هسته‎اي مبتني بر توريوم با موفقيت انجام شده است. اما به‎واسطه ويژگي‎‎هاي خاص اين عنصر، توليد بمب هسته‎اي از آن بسيار دشوار است و به همين قياس امکان وقوع فجايعي مانند چرنوبيل نيز در آن کمتر است. توريوم عنصر مطلوبي براي برنامه‎‎هاي هسته‎اي دوران جنگ سرد نبود تا بدانجا که هواداري دانشمنداني مانند آلوين واينبرگ از توسعه فن‌آوري بي‎خطر انرژي هسته‎اي مبتني توريوم، به کنار گذاشته شدن آن‎ها از پروژه‎‎هاي هسته‎اي ايالات متحده انجاميد. با اين حال، در سال‎‎هاي اخير تلاش‎‎هاي جدي براي توسعه اين فن‌آوري اساسا صلح‎آميز هسته‎اي در جريان است که بخش‎‎هاي دولتي و خصوصي (مانند شرکت تراپاور که بيل گيتس بنيانگذاري کرده است) به‎دنبال آن هستند؛ چون اين عنصر علاوه بر صلح‎آميز بودن کاربري آن، از لحاظ ساير مشخصات فني نيز بسيار جذاب و نويدبخش به‎نظر مي‎رسد. در صورت توسعه کافي اين فن‌آوري به‎گونه‎اي که امکان بهره‎برداري تجاري گسترده از آن فراهم شود، احتمال پيشنهاد آن در آينده به کشور‎هايي مانند ايران جهت جايگزيني زيرساخت توليد انرژي هسته‎اي وجود دارد. 

 

 

کد خبر 2861636

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha