در گفتگو با مهر عنوان شد؛

ظرفیت آیین نوروز در همبستگی کشورهای حوزه فرهنگ و تمدن ایران

ظرفیت آیین نوروز در همبستگی کشورهای حوزه فرهنگ و تمدن ایران

سید جواد میری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است: می توان از ظرفیت آیین نوروز برای ایجاد و بازتولید همبستگی و تألیف حوزه فرهنگی و تمدنی ایران بزرگ استفاده کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، ایران که به تعبیری یک کشور و تمدن آئینی است دارای انواع آئین ها از جمله آئین ها عزا و شادی، آئین های کار و تغییر فصول و غیره است. دراین میان آئین نوروز یکی از مستدام ترین آئین های به جای مانده از دوران باستان ایران است. این آئین در بین ایرانیان از دوام و استحکام بسیار زیادی برخودار است. به مناسبت فرارسیدن نوروز با دکتر سید جواد میری، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و تحصیل کرده رشته جامعه شناسی ادیان گفتگویی کرده ایم که در ادامه آمده است؛

*ابتدا می خواهم به صورت اجمالی نظرتان را در مورد آئین ها و آداب و رسوم سنتی مانند نوروز بفرمایید.

آئین ها را در مطالعات ادیان در ارتباط با اسطوره ها مورد تحقیق و پژوهش قرار می دهند. اگر در هر آئین و موضوعی که آئینی باشد توجه کنید، یک سری نمادها و سمبل ها وجود دارد. این نمادها و سمبل ها به گونه ای روحیات و خلقیات یک قوم را در اسطوره ها نشان می دهند. جالب است که بدانیم که آئین ها در تاریخ بشر ارتباط خاصی هم با چرخش ها و دگرگونی های طبیعی داشته است و به گونه ای این را می رسانده که انسان در دامن طبیعت است که می تواند به دنیا بیاید و این آئین ها به گونه ای سمبلیک ارتباط انسان با طبیعت و دگرگونی های آن را به منصه ظهور می رساندند.

مثلا با چرخش فصول یک سری آئین ها، مانند آئینی های خرمن و درو و ... را داریم یا یک سری آئین ها داریم که با تحولات طبیعی و اقلیمی در مناطق مختلف مانند سردسیر یا گرمسیر دیده می شوند. بعد از انقلاب صنعتی و وارد شدن زیست بوم انسان در یک فضای جدید که ارتباط انسان را با اکولوژی و طبیعت دست خوش دگرگونی های بنیادی می کند، مشخصا به نظر می رسد که بعضی از آئین ها کارکرد و کاربرد خودشان را و آن تداعی های ذهنی و زبانی را که در دل انسان ایرانی ایجاد می کرد، از دست داده اند. مثلا چهارشنبه سوری در یک فضای شهری، آن کارکرد اسطوره ای خودش را که در شاهنامه هم به آن اشاره شده را از دست داده است.

به نظر می رسد که هرسال آئین چهارشنبه سوری به یک معرکه، نبرد و قتلگاه تبدیل می شود. چرا؟ چون در فضای شهری مانند تهران که انسان از مام طبیعت بسیار دور شده است و به گونه ای در زیر پای صنعت و ماشینیسم اسیر و مقهور شده است، رویکردها و جهت گیری هایش هم نسبت به تغییر و تحولات فصولی و اقلیمی به جای اینکه رنگ و بوی طبیعی بگیرد رنگ و بوی صنعتی و تکنیکی می گیرد. اگر حداقل به سی ساله اخیر نگاهی بیاندازیم که چگونه انسان ایرانی در سیر تغییر و تحولات و در سیر تکنیکی شدنش آئین های باستانی را که در دل تمدن و سرزمین ایرانی بوده، رنگ و بوی تکنیکی و ماشینیزه شده داده خودش می تواند، موضوع بسیار جالب و قابل بحثی باشد.

این است که وقتی به صورت کلی می خواهیم آئین ها را بفهمیم چند عنصر بسیار مهم در آنها هست که عبارتند از اسطوره، تاریخ، نمادها و سمبل هایی که این اسطوره ها در دل تاریخ یک قوم پدید می آورند و به گونه ای در بستر یا مام طبیعت تصویر و ترسیم می‌کنند.

*بحث دگرگونی آئین را شما در اینجا مطرح می کنید، اما یک نوع تداوم هم در آن می بینیم نظرتان در این زمینه چیست؟

بحث تداوم و گسست یکی از بحث های بسیار کلیدی در جامعه شناسی آئین هاست. آئینی مانند نوروز که یکی از بزرگترین و ماندگارترین آئین های ایرانی است نه تنها در سرزمین سیاسی ایران بلکه در پهنه ایران فرهنگی یکی از آئین های بسیار مهمی است که تداوم سوژه ایرانی را در دل تغییر و تحولات تاریخی به تصویر می کشد. این آیین ها و سنت ها نشان می دهد که تغییر و تحولات با تمامی تاثیراتی که گذاشته اما یک پیوستگی و تدوام لاینقطع را در درازنای تاریخ برای سوژه ایرانی و حتی برای دیگران به تصویر می کشد. اما این چرخش به این معناست که بعضی از اینها، کارکرد اصلی خودشان را از دست داده اند و آن ارتباط عاطفی ای که انسان با طبیعت داشته را حتی در نوروز نمی بینیم.

البته اگر کسی بتواند این سمبل ها برای ما باخوانی بکند، یعنی مثلا بگوید سبزه به این معنا یا سنجد... به چه معناست یعنی ما را دوباره به معنایی به آن کتاب طبیعت بازگردانده است، که نیاز به تاویل دارد. یعنی اساسا امروزه برخورد ما با سفره هفت سین یک برخورد طبیعی نیست. چرا که ما در دل طبیعت تغییرات کمتری را حس می کنیم. با توجه به ساخت و ساز خانه هایمان و شهرهایی که داریم در واقع گرما و سرما را ما داریم تنظیم می کنیم. واقع امر این است که دیگر از دل طبیعت نیستیم.

شما امروز اگر بخواهید بفهمید که سفره هفت سین چه چیزی را برای شما بازنمایی می کند، باید دست به تاویل بزنید. به این معنا که باید کسی برای ما بازخوانی کند و این نمادها را به آن اصل اولیه آن بازگرداند. آن اصل اولیه که همان طبیعت است به گونه ای از ما فاصله گرفته است. رابطه ما با طبیعت فاصله گرفته است. یعنی ما دیگر یک مواجهه شهودی از نوروز و تغییر و تحول طبیعت نداریم. ما آئینی به نام سیزده بدر داریم اما عملا مواجهه مان با طبیعت چگونه است؟ مانند این می‌ماند که یک الفبایی را داشته ایم اما نمی توانیم از آن رمزگشایی بکنیم و مواجهه ما با آن زبان مبهم و گنگ است. ما وقتی که به دامان طبیعت در سیزده بدر می رویم نمی دانیم با این طبیعت باید چکار کنیم و آن را نابود و آلوده می کنیم. چون شیوه مواجهه شهودی، عاطفی و مستقیم را با طبیعت از دست داده ایم.

این حرف شما را می پذیرم که تداومی هست اما این تداوم دچار گسست‌های بنیادینی شده است که این گسست ها بر روی شیوه کلی مواجهه ما با همان اصل اساسی که این آئین ها می خواسته اند ما را رهنمون یا تداعی کنند، تأثیر گذاشته است. این آئین ها در طبقات یا لایه های بنیادینش اصل مشترکی را می خواسته است که ایجاد بکند که همان وحدت مشترک یک قوم است. اینکه ما یک اجتماع همبسته داریم، باید در طی تاریخ از طریق نمادهای مختلف خودش را بازتولید بکند که این آرام آرام به گونه ای تصنعی شده است.

نیاز نیست که به تاریخ نگاه کرد که چقدر شیوه مواجهه ما به نوروز تغییر کرده است. همین چهل ساله اخیر را اگر نگاه کنید می بینید که با وارد شدن نوروز در فضای تکنیکی و ماشینی و امروز در فضای مجازی نوروز چه تغییراتی کرده است. به گونه ای شده که بسیاری از کارکردها مانند رفت و آمد و دیدار از همدیگر بسیار تقلیل پیدا کرده است.

البته این را بعضی از مردم شناسان به این معنا می بینند که نوروز در دل بستر شهر نشینی مدرن خودش را بازتولید کرده و از مفاهیم زیست بوم کشاورزی گونه فاصله گرفته است. برخی ها هم به این معنا می گیرند که وقتی که آیین ها از زیست بوم خودش فاصله می گیرند، آن معنا و بنیان های نمادین خودشان را از دست می دهند و به یک پوسته ظاهری تبدیل می شوند که هیچ هسته ای ندارد.

حداقل سه رویکرد می توانیم در طی تاریخ در رابطه انسان و طبیعت تعریف کنیم؛ یک رابطه این است که می گوید انسان یک سوژه مستقل و طبیعت هم یک سوژه مستقل است و در برابر هم قرار می گیرند و ضد هم هستند و انسان همواره تلاش می کند که بر آن غلبه کند و انسان زمانی می تواند متولد شود، یا حتی فرهنگ زمانی می تواند به وجود بیاید که انسان قدرت تمایز بین طبیعت و فرهنگ را بتواند در درون خودش بیدار کند. در این نوع نگاه انسان و طبیعت ضد هم هستند. نگاهی دیگر می گوید که انسان نه تنها در برابر طبیعت نیست، بلکه انسان باید به گونه ای در دل طبیعت رشد کند، بیشتر آئین ها و اسطوره های ژاپن و خاور دور انسان را چنین تصور می کنند که انسان موجودی  در دل طبیعت است.

نگاه سوم انسان را نه در دل طبیعت و نه دربرابر طبیعت، بلکه انسان را مسلط بر طبیعت می داند و اساسا می گوید که انسان زمانی می تواند انسان بشود و جامعه انسانی درست بکند که یک تمایز بین فرهنگ و طبیعت را ایجاد بکند و طبیعت را استثمار کند. چون این نگاه سوم با منطق پیش رفت و توسعه نظام سرمایه داری هم گره خورده است. در این نگاه انسان آرام آرام به جای اینکه طبیعت را مهد خودش ببیند، اساسا طبیعت را عنصری می بیند که باید آن را استثمار بکند و جالب است در استثمار طبیعت، انسان فقط طبیعت را استثمار نمی کند بلکه یک حالت شی وارگی را در خودش نهادینه می کند و در برابر آن رابطه پویا، نشاط آور و شادی آور یا رابطه، بیوفیلیک و هارمونیک را از دست می دهد.

*در پایان اگر نکته ای دارید بفرمایید.

نوروز نه تنها در داخل ایران به عنوان یک مولفه بسیار مهم است بلکه در بین ۲۵ کشوری که امروزه نوروز را جشن می گیرند از ترکان آیغور در چین تا تاتارها در روسیه و آسیای مرکزی و در ترکیه و حتی بالکان و کردهای سوریه و عراق و پاکستان و هند و ایران و حاشیه خلیج فارس (شیعیان هند معتقدند نوروز، روزی است که ولایت حضرت علی(ع) در آن بوده است) قابل توجه است. آیین نوروز می تواند حوزه تمدنی ایران فرهنگی بزرگ را به گونه ای به معنای یک اتحادیه بزرگ ایجاد و بازتولید بکند. این موضوع قابل بحثی است که در فلسفه تطبیقی تمدن ها می توان درباره آن بحث کرد.

وقتی که ما می خواهیم درباره نوروز صحبت بکنیم باید آن را به عنوان یکی از عناصر تالیف دهنده بین ۲۵ کشوری که در حوزه تمدنی نوروز قرار گرفته اند بدانیم. این کاری است که باید روشنفکران و محققین بر روی آن کار کنند که چگونه می شود نوروز را در قرن بیست و یکم بازتعریف کنند تا بتواند عنصری باشد که در یک زمان و در یک ساعت خاص و در یک فصل خاص نزدیک ۵۰۰ میلیون نفر که متوجه نوروزند را با هم تالیف بدهد.

کد خبر 3582638

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha