خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه- محمد مظهری: با ظهور بنیادگرایان افراطی ای که به نام اسلام شنیع ترین و خشونت آمیز ترین اعمال را انجام می دهند، مجامع غربی این فرصت را به دست آوردند تا از طریق به نمایش گذاشتن تصویری خشن و نا معقول از اسلام و با طرح ادعاها وبهانه های واهی اعتبار این دین مقدس را زیر سؤال ببرند. از سوی دیگر اختلافات فرقه ای در داخل جهان اسلام که توسط کشورهای حامی تروریسم دامن زده می شود تصویری خشن وترسناک از دین رحمانی ای که پیامبر اسلام ۱۴۰۰ سال پیش برای متحد کردن مستضعفین و مظلومین جهان به ارمغان آورده بود، ترسیم کرده است. در حالیکه پیامبر به مسلمانان سفارش کرده بود در برخورد با دیگران و حتی دشمنان بخشش، جوانمردی و مروت پیشه کنند.
پروفسور امید صفی، استاد مطالعات آسیایی و خاورمیانه در دانشگاه دوک امریکا در گفتگو با خبرگزاری مهر به بررسی ریشه های افراط گرایی و عوامل تاثیرگذار بر گسترش خشونت های هولناکی که بخش بزرگی از جهان اسلام را تحت تاثیر قرار داده می پردازد.
پرفسور امید صفی استاد مطالعات آسیا و خاورمیانه در دانشگاه دوک است. او همچنین مدیر مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه دوک در امریکا است.
وی معتقد است قدرت های غربی و متحدان عربی شان از طریق تحریف دین و طرح ایدئولوژی های نابردبارانه و همچنین تفسیرهای تنگ نظرانه از قرآن به دنبال تحقق اهداف خاص خود هستند که نتیجه آن تعمیق شکاف ها واختلافات فرقه ای و زمینه سازی برای انجام فجایع ضد بشری است. متن این گفتگو را در ادامه می خوانید؛
* شما در مقالات تان اشاره داشته اید که تنش ها در جهان اسلام ایدئولوژیک و یا مربوط به اختلافات در الهیات نیست بلکه تنها بدلیل رقابت های ژئوپلیتیک قدرت ها است. می توانید در این باره توضیح دهید؟
در کشورهای با اکثریت جمعیت مسلمان نوعی رقابت بر اساس منافع سیاسی شکل گرفته است به طوری که ما از یکسو شاهد ائتلاف محور ایران - روسیه -سوریه و از سوی دیگر جبهه ترکیه- عربستان سعودی - امریکا هستیم، گرچه ترکیه اکنون در حال نزدیک تر شدن به روسیه است. به عبارت دیگر، نمی توان این تنش ها را صرفا در چهارچوب اختلافات شیعه-سنی دید و تفسیر کرد، بلکه عناصر ژئوپلیتیک هم نقش تعیین کننده ای در ایجاد این تنش ها دارند که در سال گذشته مقاله ای راجع به این موضوع نوشته ام.
*آیا پیدایش گروه های افراطی همچون داعش در عصر مدرن نظریه ماکس وبر درباره توسعه اسلام براساس انگیزه های جنگاورانی که به دنبال غنایم و یک دین این-جهانی بودند را تایید می کند؟ یا ما باید تفاوت ها و تقسیم بندی های فرقه ای در جهان اسلام را هم مد نظر قرار داده و چنین گروه های افراطی را تنها یک استثناء بدانیم؟
نه، من فکر می کنم این نوع گروه ها خیلی پیچیده تر هستند. برخلاف گروه های اسلام گرای کلاسیک که خواستار تشکیل یک دولت اسلامی بودند، اینها در واقع گروه هایی پوچ گرا هستند. آنها بدون اینکه یک مسیر و راه روشن برای دولت سازی مطرح کنند صرفا مرگ و ویرانگری به بار آورده اند. من هدف آنها را دین این جهانی نمی بینم و قطعا دلایل اخروی هم ندارند، بلکه این اتفاق به دلیل خالی شدن دین از رحمت، مهربانی و عقلانیت رخ داده است.
*آیا با این نظر موافقید که گروه های تروریستی نتیجه فقر و به حاشیه رانده شدن افراد دیندار در جوامع مدرن هستند؟ یا اینکه این یک نوع واکنش به سرمایه داری و بازاری سازی همه چیز است؟
نه هرگز، قبلا ثابت شده که هیچ ارتباط مستقیمی بین فقر و افراط گرایی مذهبی وجود ندارد. من ترجیح می دهم به عوامل تاریخی و سیاسی توجه بیشتری داشته باشم. بنابراین از یک سو، گروه هایی مانند داعش ارتباط روشنی با تفسیری از اسلام دارند که تحت تاثیر وهابیون مورد حمایت عربستان سعودی است. از سوی دیگر آنها گروه هایی هستند که گرایش های افراطی دارند و توسط جوامع و کشورهای به شدت نظامی شده مسلح و تغذیه می شوند.
اما در اینجا یک انتقاد متوجه رژیم های غربی است. مثلا زمانی که ایالات متحده امریکا به طور غیر قانونی به عراق حمله کرد و حکومت منفور صدام حسین را نابود کرد، این اقدام تنها بر اساس یک درک سطحی از پیچیدگی های کشوری که قصد اشغالش را داشتند و بدون هیچ برنامه ای برای ملت سازی انجام گرفت. لذا هزاران نفر از افسران و سربازان نظام بعثی را اخراج کردند، بدون اینکه کسی برنامه ای برای اشتغال و به کاری گیری آنها داشته باشند. بسیاری از این افراد نظامی دوباره تحت نظارت گروه تروریستی داعش گرد هم آمدند.
پس می بینیم که نمی توان فقط فقر یا یک عامل خاص را زمینه ساز تشکیل این گروه ها دانست. ما باید بتوانیم مجموعه های متعددی از عوامل و شرایط تاریخی را مد نظر قرار بدهیم.
*از نظر شما، چطور مسلمانان می توانند متحد شوند و آیا علی رغم وجود تفاوت و اختلاف بین مذاهب اسلامی این کار ممکن و عملی است؟
مسلماً چنین امکانی وجود دارد. اگرچه ناسیونالیسم یک چالش جدی در این راه به شمار می آید، به ویژه وقتی با منافع ژئوپلیتیک، فرقه گرایی و سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» غربی ها گره خورده باشد. من امیدوارم که این وحدت تحقق پیدا کند اما نه به معنای یکسان سازی: تنوع در تفسیر و کنش بین مسلمانان به خودی خودی منفی نیست. بلکه وقتی که ما دعوت سیاستمداران داخل و خارج از جهان اسلام را که بر جداسازی ما اصرار دارند رد کنیم، می بینیم چیزهای زیادی داریم که به هم عرضه کنیم.
*به طور خلاصه، میراث حضرت محمد(ص) را برای مسلمانان و کل جهان چه میدانید؟
محبت و بالاتر از همه، رحمت. در عصری که مردم بر سر اینکه چه کسی جزء امت محمد است یا دوستدار اهل بیت و اصحاب پیامبر است همدیگر را می کشتند، این نکته به سرعت فراموش شده است که پیامبر فراتر از همه چیز یک رحمت بوده و هست، نه فقط برای این جهان بلکه برای همه جهان هایی که هست یا می تواند باشد و این همان معنای آیه"وما أرسلناک الا رحمة للعالمین" است. او به راستی «نبی رحمت» است و مظهری از رحمت، شفقت و همه صفات خداوندی است.
ما باید از اینجا شروع کنیم و همیشه از خود بپرسیم که آیا هرکلمه، هر اندیشه، هر عمل ما با رحمت، عشق، عطوفت، عدالت و شفقتی که در پیامبر تجسم یافت تطابق دارد یا نه. باشد که لیاقت این را بیابیم که رایحه ای از عطر محمدی را در خود داشته باشیم، ان شاء الله.
ترجمه از: زهرا صمیمی
نظر شما