به گزارش خبرگزاری مهر، دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در مصاحبه با روزنامه لوموند به تشریح سیاست های منطقه ای ایران، واکنش به کارشکنی آمریکا در اجرای برجام؛ موضع ایران در حمله نظامی آمریکا به سوریه وتاثیر آن در تحولات منطقه پرداخت.
متن کامل این مصاحبه به این شرح است:
پس از حمله ایالات متحده به سوریه در روز هفتم آوریل، آیا ایران هراسی ندارد که ارتش آمریکا در منطقه خاورمیانه فعالتر از قبل شود؟
از جمله دلایل پیروزی دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، در انتخابات این کشور، انتقاد او از جنگهایی بود که ایالات متحده در گذشته در افغانستان و عراق به راه انداخت، جنگهایی که هزینه زیادی بر دوش این کشور گذاشت. امروز متحدانِ منطقهای ایالات متحده بدشان نمیآید اگر این کشور همچنان در باتلاق فرو رود. حال باید دید که آیا آنها خطاهای گذشتهشان را تکرار میکنند یا خیر. علاوه براین آمریکا و متحدانشان شش سال است که در سوریه فعال هستند: این حرکتها هیچ نکته تازهای ندارد. چنین حملاتی و به طور کلی درگیری مستقیم واشنگتن، شرایط را تغییر نخواهند داد.
بمباران اخیر در واکنش به حملهای شیمیایی انجام شد که در روستای خانشیخون، که در دست شورشیان بود-، رخ داد. ایالات متحده این حمله را به گردن حکومت سوریه، متحدِ شما، انداخت. آیا موضوع استفاده از سلاحهای شیمیایی هنوز برای ایران خط قرمز محسوب میشود؟
من خود شاهد بودم که در جبهه جنگ ایران و عراق [۱۹۸۰-۱۹۸۸ میلادی]، علیه رزمندگانِ و شهروندان ایرانی، حمله شیمیایی انجام شد. کشورهای اروپایی چنین سلاحهایی را به عراق دادند و از طرفی هرگز مسئولیت خود را در این زمینه به رسمیت نشناختند. ما معتقدیم که تولیدِ چنین سلاحهایی، نگهداری و استفاده از آنها، گناهی نابخشودنی است، فرقی ندارد که کدام بازیگر [صحنه جنگ] آن را استفاده کرده باشد یا میزان آن چقدر باشد.
با این حال، ما معتقدیم که دولت دمشق چنین حملهای را در خان شیخون انجام نداده است. ما خواستار هیئت حقیقتیاب مستقل هستیم. در عین حال، ما حمله آمریکا را که به این بهانه در گرفت محکوم میکنیم: ایالات متحده، نمیتواند همزمان شاکی، قاضی و مُجری حکم باشد.
مستنداتی در دست است که ثابت میکند از شروع درگیریها، دمشق در چندین مورد از سلاحهای شیمیایی بهره گرفته است، بخصوص چندین مورد بمباران با استفاده از گاز کلر. آیا از این موضوع با متحدِ خود سخنی به میان آوردهاید؟ آیا آنها به حرف شما گوش میدهند؟
هر دو طرف درگیر به استفاده از سلاحهای شیمیایی در این جنگ، متهم شدهاند. دولت سوریه انبار سلاحهای شیمیایی خود را در سال ۲۰۱۳ تحویل داد و تحقیقات «سازمان منع سلاحهای شیمیایی» نیز آن را تأیید کرد.
امروز روابط ایالات متحده و روسیه به پایینترین حد خود رسیده است. آیا این در جهت منافع ایران است؟
روابط ما با روسیه مستقل از وجود یا عدم وجود ارتباطات میان آنها و ایالات متحده است. ما با روسیه در دریای خزر هم مرز و همسایه هستیم ... ما حتی از پیش از انقلاب [سال ۱۹۷۹] با این کشور روابط خوبی داشتهایم، امروز هم با این کشور در زمینه های اقتصادی، هستهای و گردشگری همکاری داریم. همکاریهای ما با این کشور تا زمانِ حضورِ و فعالیت جنبشهای تروریستی -که از برخی کشورهای منطقه الهام گرفتهاند- بیشتر هم خواهد شد.
به نظر میرسد که روسیه، به خلاف ایران، چندان دلبستگی به حفظ بشار اسد در قدرت ندارد. آیا این کشور را متحدی معتمد در درازمدت میدانید؟ نگران نیستید که مسکو راهحلی سیاسی را بر سوریه تحمیل کند که خوشایند ایران نباشد؟
مداخلات خارجی تاثیری بر قدرت بشار اسد در سوریه ندارد. اکثریت مردم سوریه از او حمایت میکنند و سرنوشت مردم سوریه در دست مردم این کشور است. چنین شایعاتی را که شما از آن یاد کردید غربیها به راه انداختند. ما چنین نگرانی نداریم، خود بشار اسد هم چنین نگرانی ندارد.
ایران همراه با روسیه و ترکیه پایهگذار مذاکرات آستانه در قزاقستان بود. اما به نظر میرسد که بیشتر دغدغهاش حضور نظامی بر روی زمین باشد تا دیپلماسی. علت چیست؟
ما در ژنو نیز دولت سوریه و مخالفان را تشویق به مذاکره تحت نظارت سازمان ملل میکنیم. به اعتقاد ما، در آستانه مرحلهای مهم در حال انجام است تا آتشبسی محکم و پایدار را تضمین کند که نخستین گام در جهت انجام راه حلی سیاسی است. ما راهحل سوریه را نه نظامی که سیاسی میدانیم.
با این حال، بشار اسد تأیید کرده است که میخواهد کل خاک کشور را پس بگیرد.
او میخواهد با تروریسم بجنگد. داعش. جبهه النصره و متحدانش، بخشی از خاک سوریه را در کنترل دارد. حتی اگر یک روستا در دست آنها باشد قابل پذیرش نیست. تروریستها وقتی برای مذاکره به آستانه آمدند که [در دسامبر ۲۰۱۶] در حلب شکست قطعی خوردند: بدون قدرت داشتن بر روی زمین که مذاکره ممکن نیست.
آیا همچنان مخالفان مسلح را که در آستانه مذاکره میکند «تروریست» مینامید؟
ببینید، قبل و بعد از آزادی حلب موضوع فرق میکند. آنها زمانی عقب نشستند که متقاعد شدند شکست خوردهاند. اگر از جنگ دست بکشند، اگر ارسال سلاح توسط دولتهای خارجی به آنها متوقف شود، اگر آنها پیوندهای خود را با القاعده متوقف کنند، و خواسته های خود را یک چارچوب سیاسی مطرح کنند، در این صورت ما آنان را تروریست نمیدانیم. درباره ایالات متحده و کشورهای غربی نیز موضوع به همین ترتیب است: حدود دو سال پیش، نخستین شرط آنان در مذاکرات این بود که بشار اسد باید از قدرت کنار بکشد. این اشتباهی راهبردی بود و آنان نیز این شرط را کنار گذاشتند.
ساکنان چهار شهر شیعه و سنی که به ترتیب در محاصره شورشیان و دولت بودند پس از مذاکرات ایران و قطر انتقال داده شدند. برخی نگرانند که چنین توافقی که مبتنی بر دلایل مذهبی است در جاهای دیگر کشور نیز رخ دهد. آیا چنین چیزی ممکن است؟
سالها بود که ما می خواستیم مردمان تحت محاصره در این شهرها را نجات دهیم. روز ۱۵ آوریل، هنگام یکی از این انتقالها نیز اتفاق ناخوشایندی افتاد، یک حمله تروریستی رخ داد که حدود صد و بیست نفر را کشتند. این انتقال البته تفکیک سرزمینی و آمایش جمعیتی نیست، بلکه راهحلی موقتی است و فکر نمیکنم در مناطق دیگر قابل انجام باشد.
بخشهایی از دولت ایران از انتخاب آقای ترامپ به ریاستجمهوری استقبال کرد. آنها بر این باور بودند که با شخصی که بازرگان و اهل بده بستان است میتوان کار کرد. هنوز هم چنین صداهایی در ایران وجود دارد؟
رییسجمهور کنونی آمریکا همه امور را با منطق اقتصادی میفهمد و درک صحیحی از روابط بینالملل ندارد. در طی این مدت، کارهای او و حرفهایش نیز مدام متناقض بوده است. در زمینه مسائل خاورمیانه نه ما قصدی برای مذاکره با آمریکا داریم نه تمایل و ضرورتی میبینیم. اما در پی تنش نیز نیستیم چون آن را به زیان ثبات در منطقه میدانیم.
ترامپ اعلام کرد که به موضوع توافق هستهای ایران باز نخواهد گشت. آیا نگران نیستید که او با وضع تحریمهای تازه و مأیوس کردن سرمایهگذاران خارجی، از تأثیرات این توافق بکاهد؟
ایران با پیگیری دستور مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای، نوعی «اقتصاد مقاومتی» را طراحی کرده است که مبتنی بر داشتههای داخلی است. ما آگاهیم که ایالات متحده در حال پیش بردن جنگی اقتصادی علیه ماست. اما امروز آنها در مقابل شرایط تازهای قرار گرفتهاند: اروپاییها دیگر علاقهای به همراهی با آمریکاییها ندارند. ما آنها را تشویق میکنیم که از شرکتهای خودشان برای سرمایهگذاری در ایران حمایت کنند. به عنوان مثال منابع طبیعی و گازی ایران فرصتی برای همکاری با اروپاست تا به عرصه های [محدود] تامین انرژی خویش تنوع بخشد.
نظر شما