خبرگزاری مهر-محسن طباطبایی مزدآبادی*: مدیریت شهری مجموعه ای عظیم از نظامنامه ها و سیاست های مدون متصل به رویکردهای جامع زیستی است که نقش آفرین اصلی اجرای آن سیاست ها باید نگاهی دینی به فرهنگ شهری داشته باشد. اینکه از تعبیر نگاه دینی برای فرهنگ شهری استفاده کردم جز با این هدف نیست تا با تبیین سیره های الگو بتوانیم شهر را درست بسازیم.
ساخت شهر در وهله اول به ساخت انسان ارتباط دارد. یعنی با تربیت درست شهروندان براساس قوانین و ارزش های عرفی می توان الگوی زیستی مدنیت یافته ای را محقق ساخت. این الگوی مدنیت یافته جز با این رویکرد شکل جامع خود را نخواهد یافت که هر یک از افراد در مسیرهای تربیتی و بلوغ خود به یک نظام الگویی اصیل دسترسی داشته باشند.
این نظام الگویی چه در عرصه های زیست فردی و چه در زمینه نمو اجتماعی نقش آفرین است و می تواند یک مدیر شهری را با پیاده نظام هایی قدرتمند به توفیق در اجرای سیاست های شهری برساند.
به واقع ایده هر شهر میلیون ها شهردار می تواند مبین نظام مدیریتی پیشرفته ای باشد که در آن شهروندان نسبت به شهر احساس مسئولیت دارند و از کوچکترین رفتار زیر سوال برنده فرهنگ شهری اجتناب می کنند.
از آن سوی قضیه می توان دیدگاه هر شهردار میلیون ها دستیار را مطرح کرد. این ایده تبیین کننده موقعیت ویژه ای در مدیریت های شهری است که کلیدواژه محرک آن تعهد است.
البته تعهد به که یا چه در این عرصه مطرح نیست بلکه می توان موضع اصلی را همان تعهد داشتن و مسئولیت پذیری نسبت به موقعیت هایی بدانیم که برای هر فرد پیش آید. به واقع نهادینه شدن تعهد درون هر فرد و ترکیب آن با تخصص و بینش و دانش همان معجون جادویی در مدیریت شهری است که البته نه تنها در این عرصه که در همه زمینه های مدیریتی امروز به عنوان حلقه مفهومی مغفول باید مورد توجه باشد.
در این عرصه است که توسعه علمی شهر بیش از آنکه وامدار دانشگاه و تربیت علمی باشد برآمده از نظام تربیتی پویایی است که درک درستی از حقیقت شهر و زیست آن دارد و کارآیی مدیر شهری را لزوما نه در حیطه عمرانی و تخصص های شهرسازی که در حوزه های انسان شناختی و مدیریت بهینه منابع تعریف می کند.
در این مفهوم است که شهر نه به یک مدیر آریستوکرات یا تکنوکرات که به مدیری مسلط به فرهنگ دینی و آشنا با ذات انسانی شهر نیازمند است. آشنایی مدیر با ذات انسانی شهر به مفهوم مدیریت دقیق اجتماعی و هوشمندی در به کارگیری همه ظرفیت های انسانی برای توسعه علمی است. به واقع شهر نه تنها به مهندسان ساختمان و نما بلکه به مهندسان روح و زیست هم احتیاج دارد زیرا شهری که روح انسانی در آن موج نزند، ترافیکی بیهوده از مناسبات را شکل می دهد که اخلاق در آن وجود ندارد و بی تعهدی و بی مسئولیتی شهروندان و مدیران در قبال شهر سبب ایجاد موقعیتی می شود که می توان از آن تحت عنوان مدیریت بی روح برای شهروندان بی قید یاد کرد.
*نایب رئیس و دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران
نظر شما