مجله مهر: شاید تصور خیلی از شما مثل ما از طلبهها یا روحانیها این باشد که آنها را به جز در حوزه و مسجد و دیگر خیلی بها بدهیم، در زمان تبلیغ نبینیم؛ اما بعضیها هستند که این تعریف را در ذهن مخاطب و مردم تغییر دادهاند. از جمله این افراد به طلبهای که از حیوانهای بیسرپرست نگهداری میکرد، یا طلبهای که در فضای مجازی به سوالات دیگران پاسخ میداد، اشاره کرد.
اما اینبار ما روحانی آشنا شدیم که گرافیست است و با فعالیت در فضای مجازی گوشهای از زندگی طلبهها در زندگی واقعی را به تصویر میکشد و در حوزه سبک زندگی نیز فعالیت میکند.
مرتضی حاجیانی ۱۲ سالی میشود که در حوزه علمیه قم درس میخواند و یک سالی است که درگیر درس خارج از حوزه است. او در دورهای که سیکل داشته وارد حوزه میشود و حالا بعد از شرکت در آزمون ورودی موسسه امام خمینی قم، تحصیلاتش را در علوم انسانی ادامه داده و لیسانس گرفته است. از سال ۸۸ وارد فضای هنری شده و با اینکه فعالیتهایش در ابتدا بیشتر تجربی بوده، اما بعدتر در ورکشاپهای اساتید مختلف شرکت کرده و اطلاعاتش را بالا برده است. ادامه ماجرای زندگیاش را از زبان خودش و در گفت و گو با ما بخوانید:
فوتوشاپ را تجربی یاد گرفتم!
اولین نکتهای که میخواهیم برایمان توضیح دهد، این است که چطور وارد این فضای هنری شده است و میگوید:«سال ۸۸ که جوانتر بودم و وقت آزاد بیشتری هم داشتم، کنجکاوی و علاقه را هم اضافه کنید که کار هنری دوستان دیگر را میدیدم و خوشم میآمد. در آن زمان از ترکیبکردن تصاویر باهم لذت میبردم و همین موضوع باعث شد خودم وارد این راه شوم و با استفاده از نرمافزارهایی که وجود داشت این کارها را انجام دادم. البته با اینکه کار کردن با نرمافزارهایی مثل فوتوشاپ برایم سخت بود، اما جرات کردم و با توجه به اینکه زمان هم داشتم خودم با برنامهها کار کردم و یاد گرفتم. البته ذهنیتی درباره کارها و فضاهای هنری نداشتم و در آن زمان هم بیشتر درگیری ذهنی من نسبت به درس بود.»
بازار داغ وبلاگنویسی
در آن زمانیکه خبری از شبکههای اجتماعی به شکل امروزی نبود، بسیاری در وبلاگها فعال بودند، آقای حاجیان هم از قاعدع مستثنی نبوده است. «در آن زمان با توجه به اینکه بازار وبلاگ نویسی خیلی داغ بود، برای مطالبی که مینوشتم، خودم تصویر میساختم و ترکیب میکردم و همین تصاویر با اینکه خیلی هم ابتدایی بود، اما برای مخاطب جذابیت داشت و هنوز هم در اینترنت به همان تصاویر برمیخورم. در آن زمان برای اشخاصی که در فضای وبلاگ نویسی معروف بودند، طراحیهای سادهای را انجام میدادم و آنها منتشر میکردند و بهتر دیده میشد؛ همین بازنشرها برای کسی مثل من که خیلی هم وقت نمیگذاشت و با تجربه کردن طرحهایی را میکشید، در آن سن جذابیت داشت.»
«علویلایف» محصولی برای شبکه اجتماعی
این گرافیست روحانی که امروز صفحه اینستاگرام «علویلایف» را اداره میکند، درباره شکلگیری این صفحه و دغدغههای آن توضیح میدهد: «اینستاگرامی که امروز راه افتاده است در ادامه همان وبلاگنویسیها اتفاق افتاد،همان دغدغههای دینی و مذهبی که بتوانیم پاسخهایی را به شبهات و سوالات دینی بدهیم. در ابتدا این شکل از فعالیت در وبلاگها بود، بعد در یاهو مسنجر، بعدتر در شبکههای اجتماعی مختلف مانند گوکل پلاس و فیسبوک ادامه پیدا کرد. به هر حال این فضای اجتماعی شبکه گستردهتری از مخاطبان را شامل میشد و حضور ما هم باعث میشد بهتر و بیشتر بتوانیم ارتباط برقرار کنیم.»
البته آقای حاجیانی میگوید که این شبکههای اجتماعی باعث شده آنها بیشتر به روزمره نویسی روی بیاورند «حضور در شبکههای اجتماعی باعث شد روزمره نویستر شویم و بیشتر در این فضا صحبت کنیم. در زمان وبلاگنویسی بحثها بیشتر تحلیلی بود و ما هم به شکل جدی وارد بحث سبک زندگی نمیشدیم. البته سبک زندگی هم در آن دوران دغدغه شفافی در جامعه نبود، اما با ورودمان به شبکههای اجتماعی وارد فضای روزمرهنویسی شدیم. روزمرههایی که دغدغه و رنگ دینی هم به خودش گرفته بود و توانستیم وارد فضای خانوادگی و رفاقتی شویم، همین روند باعث شد کمکم وجهی از زندگی طلبگی به تصویر کشیده شود. همین روزمرگی طلبگی برای بعضی از مردم جذابیت داشت، از اهداف و نحوه زندگی آنها اطلاعات کسب میکردند و برای مخاطب هم جذابیت داشت که طلبه در خانه چه رفتاری دارد.»
ارتباط بهتر با مخاطب
آقای حاجیانی توضیح میدهد فعالیتهای آنها در فضای سبک زندگی باعث ارتباط بهتر با مخاطب شده است. «وقتی فضای سبک زندگی و دغدغههای آن در فضای فرهنگی جامعه مطرح شد و دیدیم که مخاطب با اموری که بیشتر در زندگی با آن درگیر میشود، ارتباط بهتری میگیرد، ما هم در این فضا کار کردیم. به هر حال گاهی بحثهای مبنایی را مطرح میکنیم که برای مخاطب در زندگی روزمرهاش هیچ مصداقی ندارد و اینکه چقدر از آن مبنا بتواند در زندگی استفاده کند، بحثهای مختلفی را شامل میشود، اما وقتی به شکلی ملموس وارد سبک زندگی میشویم و امور مختلف را به صورت مصداقی به او نشان میدهیم، ارتباط بهتری میگیرد و به میتواند الگویی را پیش پای مخاطب بگذارد. نکتههای جزیی در کنار همدیگر میتواند به مخاطب مفهوم کلی بدهد که برای مثال قناعت خوب است و این قناعت هم باید در مصرف اینترنت باشد، هم در وقت و هم در زندگی.»
برخوردهای متفاوتی از مخاطب میبینیم
این روحانی میگوید مردم برخوردهای مختلفی با روزمرهنویسی و کلا کاری که در این سالها شروع کردهاند، داشتهاند. «بازخوردها خیلی متفاوت است، وقتی ما روزمرهنویسی میکنیم یعنی پشت صحنهای از زندگی خودمان را برای مخاطب بازگو میکنیم، در این صورت مخاطب هم ارتباط نزدیکتری برقرار میکند. در حقیقت مخاطب دیگر شما را کسی که معمم است و بالا منبر صحبت میکند، نمیبیند. در خیابان و در خانه و بدون لباس روحانیت در حالیکه در خانه با بچهها بازی میکنید، میبیند. جنبههای مختلف زندگی را چه در تصویر و چه در متن میبیند و حتی در پیغامهای خصوصی که میفرستد، ما را با اسم کوچک صدا میکند، مانند اینکه خیلی وقت است با یکدیگر آشنا هستیم.همین فضا باعث میشود که سوالهای درونی خودش را هم مطرح کند، سوالهایی که شاید نمیتوانسته از یک روحانی بپرسد، اما در این شرایط ارتباط نزدیکی ایجاد میشود و میتواند دغدغههای خودش را بپرسد. از این سبک برخوردها بسیار داشتهایم و حتی افرادی از ادیان دیگر و از کشورهای دیگر طرح سوال میکنند. ما همچنین مخاطبهایی داشتیم که در شهرستان بودند و شاید شناختهای متفاوتی از روحانیها داشته باشند، اما حالا و از طریق ما وجهه دیگری از این فضا را دیده و آشنا شدهاند. مواردی داریم مانند اینکه جوانی در جامعه ما به سمت زرتشتیگری رفته است، از طریق شبکههای اجتماعی با فضای متفاوتی از روحانیت آشنا شده و وقتی جواب سوالهایش را گرفته، حالا از روحانیت دفاع هم میکند، چون برایش روشن شده که روحانیت شیعه چه فضا و دیدگاههایی دارد. چون متاسفانه در نگاه کلی ضعفهای زندگی ما را به آنها معرفی میکنند.»
ارائه دستورالعملهای ائمه به زبان کاربردی
آقای حاجیان در بخشی از صحبتهایش تاکید میکند که آنها از گفتمانهای امام علی (ع) در نهجالبلاغه در تصاویرشان استفاده میکنند. «در سبک زندگی علوی در اصل منطق امیرالمونین درباره مسائل مختلف را مینویسیم و با اینکه اینها دستورالعملهای زندگی هستند، اما به زبان کاملا خودمانی گفته میشوند تا مخاطب هم با آنها ارتباط بگیرد. از قابلیت تصویری برای رساندن مفاهیم استفاده میکنیم. به هر حال حرفهای ادیبانه زیادی از بزرگان شرق و غرب را در اینترنت میخوانیم، در حالیکه بسیاری از آنها قرنها پس از ائمه این حرفها را گفتهاند، با اینکه حرفهای درست و خوبی هستند، اما ما میخواهیم بگوییم که شخصیتهای زیادی داریم که حرفهای پختهتر و معنادارتری متناسب با فرهنگمان دارند و چون خیلی به آنها بها ندادهایم و دیده نشده، فراموششان کردهایم و خودمان هم از یک فرهنگ دیگر تبعیت میکنیم و از دیگران بدون اینکه بررسی و تحقیق داشته باشیم، تقلید میکنیم.»
پایهگذاری یک فعالیت گروهی
از راهاندازی صفحه اینستاگرام آنها هنوز سه ماه نگذشته، ولی در همین مدت توانستهاند مخاطبان خودشان را پیدا کنند. «ما این کار را از صفر شروع کردیم و طلبههایی بودند که ذوق انجام این کار را داشتند، اما از شرایط و نحوه کار در این زمینه با خبر نبودند. امروز با حضور طلبههایی که منطق امیرالمونین را مطالعه کرده و اشراف دارند، طلبههایی که به کارهای هنری آشنا هستند طلبههایی که پیگری کارها را انجام میدهند؛ توانستهایم تیم خوبی را گرد هم بیاوریم و کار را جلو ببریم. خوشحال هشستیم در همین مدت کارها هم مورد استقبال قرار گرفته و امروز نسبت به هدفی که برای خودمان در این بازه زمانی متصور میشدیم، جلوتر هستیم. البته این نقطه هم مطلوب و صد در صدی ما نیست و برنامههای زیادی داریم!همچنین ما به جز حضور در فضاهای مجازی، نمایشگاههایی را در مدارس و مساجد در شهرهای مختلف برپا کردهایم. نهضت نهجالبلاغهخوانی را دنبال میکنیم که توجه مردم را به این موضوع جلب کنیم. نکتهای که وجود دارد به این موضوع برمیگردد که برخی خواندن نهجالبلاغه را کار سختی میدانند و میگویند نثر سنگینی دارد، اما وقتی به این شکل و در قالب جملههای کابردی در اختیار آنها قرار میگیرد، اتفاقا خیلی هم ارتباط خوبی میگیرند.»
مستقل کار میکنیم
آقای حاجیانی در پاسخ به این سوال که درآمدهای این صفحه و فعالیتهای آنها چطور و از کجا تامین میشود هم توضیحاتی داد: «درآمد طلبهها مشخص است و بسیاری هم میدانند. اما در این مسیر یک مجموعه فرهنگی در مدت زمان تابستان فضایی را در اختیار ما قرار داد که خیلی خوب بود و بچههای تیم از ایدهپردازی تا اجرای کارها را در آن جا انجام میدادند، اما دیگر این امکان نیست و فضا را خود مجموعه نیاز داشت. در این مدت هم بیشتر بچههای گروه به صورت غیرحضوری همکاریهایشان را ادامه دادهاند و با اینکه کمی راه کند شده، اما همهچیز جلو میرود. با توجه به اینکه ما مستقل فعالیت میکنیم و بودجه خاصر هم ندارین، با مجموعههای فرهنگی مختلفی صحبت کردیم اما هنوز به نتیجهای نرسیدیم.»
برخی حوزه را فقط فضایی علمی میدانند
نکته دیگری که با این روحانی گرافیست مطرح میکنیم، به نگاه عموم مردم نسبت به فعالیتهای اینچنین طلبهها مربوط مشود؛ اینکه چرا برای مردم عجیب است یک روحانی چنین کارهایی انجام دهد: «در نظر خیلیها حوزه فضای علمی است و البته باید این فضای علمی هم حفظ شود. به هر حال درسهای آن خیلی سنگین است و باور کنید سختترین درسهای دانشگاهی قابل مقایسه با درسهای حوزه نیست! از فردی که در این فضا حضور دارد، انتظار حضور در عرصههای مختلف نمیرود، چون به هر حال درگیر درس است. از طرفی طلبهای که تازه وارد مسیر شده، هنوز آنقدر به موضوعات تسلط پیدا نکرده که بتواند دقیق صحبت کند و باید به سطح بالاتری برسد تا بتواند وارد حوزههای دیگر شود و برای مثال نکتههای دینی را در مسایل سبک زندگی پیاده کند. پس بعد از آن در عرصههای هنری یا فرهنگی حضور پیدا کند و فعال شود.
نقطه ضعفی که در این میان وجود دارد، این است که وقتی طلبه به نقطهای از درک میرسد که میتواند اطلاعاتش را در اختیار دیگران قرار دهد، تازه به این نقطه میرسد که چه کاری بلد است؟ حکم در مسائل مختلف دینی را شناخته و راههای زندگی خوب را یاد گرفته و باید آنها را به مردم منتقل کند، ولی قرار است با چه ابزاری این کار را انجام دهد؟؟ فضاهای تبلیغی مثل نوشتن کتاب و مقاله، حضور در خیابان و میان مردم و برگزاری کلاس و مسجد رفتن کارهایی است که میتواند انجام دهد.
اما چیزی که این وسط برای طلبه غریب است و در فضای حوزه هم خیلی به آن نمیپردازند، شیوه نوین و هنری برای انتقال این اطلاعات است، در حوزه خیلی این فضا وجود ندارد و به همین دلیل طلبهای که میخواهد انتقال مفهوم را از طریق رسانه انجام دهد، چندان فضای انجام آن را ندارد، چون هنوز در دل حوزه جا نیفتاده و این روش را در کنار روشهای دیگری که موثر هستند، قبول ندارد؛ البته این روند کمکم شکسته شده و این نگاه که روشهای نوین هم میتوانند کاربردی باشند در حوزه به وجود آمده است.»
نظر شما