خبرگزاري" مهر": خيلي ها معتقدند اگر پرسپوليس از درون لطمه نمي خورد وازبرون ضربه نمي ديد هيچ گاه استقلال نمي توانست برفرازاين تيم بايستد واگرسپاهان درغرورقهرماني ليگ دوم غرق نمي شد، استقلال نمي توانست درجام قهرماني باشگاهها بالاي سر اين تيم قرارگيرد. استقلال ازموقعيت خاص تيمهاي سايپا وپرسپوليس وسپاهان وذوب آهن وغيره بهره برد تا دركمال خوش شانسي دونايب قهرماني بدست آورد وبا اين موقعيت سرمربي خود را برفرازابرها ببيند.
با اين همه به نظرمي رسد موفقيتهاي استقلال ربطي به شايستگيهاي سرمربي اين تيم ندارد، همچنين مربيان وكادرفني استقلال ازآشفتگي حاكم برفوتبال استفاده كرد تا سالي خوب با نتايجي خوب براي اين تيم رقم بخورد. شايد اگركس ديگري بجاي قلعه نوعي بود اين مسايل را درمي يافت وبا حفظ مجموعه فعلي سعي درتكرارافتخارات مي كرد، اما همانطوركه پيش بيني مي شد مربي جوان وخام استقلال غرق موفقيتها شد ودريك تصميم عجولانه چوب حراج برپيكرتيمي زد كه لايق هرگونه پاداش وتوجه بود.
اگربازيكنان نامدار استقلال بخاطرخواسته كلان ازمجموعه استقلال جدا شده باشند حرفي نيست. اما اگربخاطر قدرت نمايي سرمربي اين تيم تصميم به جدايي ازمجموعه استقلال را گرفته باشند، بايد گفت: كه سرمربي اين تيم بزرگترين ضربه را به پيكره تيم استقلال وارد آورده ودرآينده نزديك بايد منتظرعواقب ناخوشايند چنين تصميمي باشد.
"محمد نوازي" كه ازپيكره استقلال جدا مي شود يك ياركليدي وكارساز بوده است، مضافا براينكه درضربات ايستگاهي بارتيم را بردوش كشيده است. خلاء اومي تواند اوضاع نامناسبي را براي استقلال رقم بزند. " داود سيدعباسي" هافبك استقلال اگرچه حاشيه دارد وزياد حرف مي زند اما درميدان يك عضوموثر وكارسازاست. جدايي اونيزلطمات زيادي به مجموعه آبها وارد مي سازد. " فراز فاطمي" كه نتوانست دراستقلال چهره شود ومربيان اين تيم نتوانسته اند ازاوبه نحوكامل بهره ببرند، در صورت استفاده درست مي توانست استقلال را درهوا به يك قدرت بلامنازع مبدل كند، اما بعد ازنيمكت نشيني اورا آزاد كردند تا استقلال يك عضوموثر ديگررا نيز ازدست بدهد. درمورد" ستارهمداني" و" مسعود قاسمي" سخنان متفاوتي مي توان شنيد. اما ازستار درموقعيتي خلع يد مي شود كه چندين بازيكن مسن ترازاودراستقلال وجود دارد. قاسمي درحالي كنار گذاشته مي شود كه مي تواند با ميدان ديدگي بيشتر حتي يك دروازه بان ملي پوش باشد. "كيوان ساجدي" نيز چپ پايي است كه با سلام وصلوات وارد استقلال شد. اويك بازيكن شش دانگ است كه هيچ گاه مربيان استقلال اورا باورنكردند. رد كردن اوقطعا استقلالي ها را دچار پيشيماني خواهد ساخت. درمورد ياراني چون پرويز برومند و... نيزصحبتهاي زيادي بايد گفت. اما سخن اصلي با سرمربي استقلال است. همانكه با مقامهاي نايب قهرماني دچارغرور شده، او بايد بداند با جدايي اين همه نام وعدم جايگزيني به دست اندازي بزرگ مي رسد ودرآتيه نزديك به چه كنم مي افتد.
يكي ازاصول موفقيت يارگيري است. جايگزيني مناسبي كه آمده ها بهترازرفته ها باشند. اميرقلعه نوعي بعنوان مسوول ومتولي يارگيري براي جابجايي امثال نوازي چه كرده است؟ درخبرها مي خوانيم كه سرمربي جوان استقلال تمام معرفي شده ها را خط زده وروي نام همه كانديدها خط بطلان كشيده است. اوچگونه مي خواهد استقلال را درمقابل تيمهايي مثل پاس وپرسپوليس و سپاهان به صف كند؟ سرمربي جوان استقلال به ديگر مسوولان اين تيم مي گويد دركاراودخالت نكنند وامريارگيري را به او بسپارند. آيا قلعه نوعي درادامه كاروروزهاي سخت نيزچنين خواهد بود ومسووليت ناكامي هاي بعدي را برعهده خواهد گرفت.
وقتي صحبت ازجدايي نوازي و فاطمي و قاسمي وسيدعباسي وساجدي شد، گفتند كه بازيكنان نامداري به جمع استقلالي ها خواهند پيوست وپديده هايي چون خسروحيدري، مجتبي جباري، باقر احمدي، داود حقي و... لباس استقلال را خواهند پوشيد. اما تا امروز هيچ گونه صحبتي در مورد جايگزيني انجام نشده و هيچ يك ازنامبردگان تمايل خود را براي عضويت استقلال اعلام نداشته اند. با اين وضع چگونه مي توان هواي آفتابي براي استقلال متصور بود؟
استقلال مي گويد: بازيكنان خود را درليگ چهارم طبقه بندي خواهد كرد وبه اعضاي طبقه يك بيش ازسيصد وپنجاه ميليون ريال نخواهد داد. با اين وضعيت وبا ذكراين كه سرمربي تيم اعتقادي به جوانان ندارد وپديده هاي جوان معرفي شده را ناديده مي گيرد، دومين تيم پرطرفدار ايران چطورمي تواند سيل علاقمندان خود را راضي نگه دارد. استقلال با اين اوضاع بازنده است و اين را براحتي مي توان دريافت. مگراينكه مسوولان رده بالاي استقلال دخالت كنند وسرمربي اين تيم را ازترك تازي ويكه تازي برحذر كنند. مسوولان رده بالاي استقلال بايد وظايف سرمربي را به وي تفهيم كرده اورا دراعمال سياستهاي خويش ارشاد كنند وگرنه اميرقلعه نوعي با مشاوراني كه دارد ره به تركستان خواهد برد وتمام رشته هاي باشگاه آبي پوشان درليگ چهارم پنبه خواهد شد.
* سيد مهدي كاظمي