حمید سمندریان مدرس و کارگردان برجسته تئاتر ایران بازنویسی اثر یک نویسنده بزرگ را کاری دشوار دانست و ابراز امیدواری کرد نمایش "زندگی گالیله" وصیت‌نامه هنری کارنامه‌اش باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، سمینار هم‌اندیشی چالش بازیگر و کارگردان در تئاتر با حضور حمید سمندریان، هما روستا و پرویز پورحسینی شنبه 12 دی‌ماه در تالار بتهوون خانه هنرمندان ایران برگزار شد. حمید سمندریان در ابتدای این نشست محدوده هنر را به مثابه کائنات وسیع و بی‌انتها دانست و گفت: در هر هنری اعم از موسیقی، نقاشی،‌ مجسمه‌ سازی و هنرهای نمایشی هر چه پیشرفت کنید به وسعت هولناکی می‌رسیم که پایانی ندارد.

وی افزود: اگر با اجرای چند نمایش غره شویم زمین خواهیم خورد. عشق هنرمند باید این باشد که با علم به اینکه نمی‌تواند به خدایی برسد ولی در زمینه‌هایی باید از تمام نیروهایی که از خالق به او داده شده در جهت کمک به هنرمندان دیگر استفاده کند. بشر باید دیگران را بشناسد و ضعف‌ های‌شان را با هنر خود به قدرت تبدیل کند. این وظیفه‌ای است که بر عهده ما گذاشته شده است.

این مدرس و کارگردان برجسته تئاتر متذکر شد: من همیشه می‌آموزم و شما هم باید همیشه سعی کنید بیاموزید. به خود نگویید می‌دانم و می‌توانم. اگر هنر را دوست دارید در تمام زندگی یادتان باشد که من و برده دیگران هستند و با ابزار هنر به دیگران بهتر بودن را می‌آموزید.

در ادامه هما روستا درباره تجربه همکاری خود با سمندریان به ذکر خاطره‌ای درباره چگونگی حضور خود در نمایش "بازی استریندبرگ" پرداخت و گفت: سمندریان به من آموخت که باید میان زندگی و کار فاصله گذاشت. در آن زمان فهمیدم که بازیگری سخت و دشوار است بخصوص وقتی که با کارگردانی کار کنیم که در عمق بازیگر را بازیگر می‌کند و لحظه‌های دراماتیک را بیرون کشیده و برای بازیگر به وجود می‌آورد.

این بازیگر با سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون تأکید کرد: سمندریان بازیگر را می‌سازد. هیچ بازیگری نیست که با او کار کرده باشد و شاخص نشود. او تمام توان، استعداد و امکانات بازیگر را بیرون می‌کشد.

پرویز پورحسینی نیز که آخرین تجربه همکاری‌اش با سمندریان در "به سوی دمشق" بود درباره تجربه همکاری با این کارگردان تئاتر گفت: سمندریان مهره مار دارد و کسانی که با وی کار می‌کنند جذبش می‌شوند. او در دوره‌ای که کسی بازیگری را جدی نمی‌گرفت آن را جا انداخت.

به عقیده این بازیگر با سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون چند نوع کارگردان در تئاتر وجود دارد. وی در توضیح این دسته‌بندی گفت: برخی کارگردان‌ها به همراه بازیگر و بداهه‌سازی متن را می‌سازند. برخی دیگر متن را از قبل آماده دارند و هیچ دخل و تصرفی در متن نمی‌کنند. کارگردان می‌داند برای کارش چه بازیگرانی لازم هستند. کارگردان‌هایی هستند که بسیار خلاقمند و تصاویر صحنه را پیشاپیش می‌بینند.

سمندریان در ادامه این نشست با اشاره به اینکه برخی کارگردان‌ها اجازه خلاقیت را به بازیگر می‌دهند گفت: این کارگردان‌ها تشخیص می‌دهند نسبت به توانایی‌ها و شناختی که از بازیگر دارند نقش را به او می‌دهند. به این بازیگران باید زندگی نقش را توضیح داد.

وی درباره اجرای اثری جدید در صحنه تئاتر ایران خاطرنشان کرد: مدت مدیدی است کار نکرده‌ام زیرا باید امکانات اجرایی را برای کار داشته باشم. اگر امکانات نباشد و کار ناقص شود از نویسنده شرمنده می‌شوم. نمایش "زندگی گالیله" که شاید وصیت‌نامه هنری من است را بیش از 10 سال است که کار نکردم.

در بخش دیگری از این نشست سمندریان در پاسخ به این سؤال پورحسینی که چرا بازیگر هنرمند است، گفت: زیرا بازیگر باید به زندگی برسد. محدوده هنر وسیع است و ترکیب هنری در ذهن کارگردان شکل می‌گیرد و مرحله به مرحله آن را برای بازیگر پیاده می‌کند.

پورحسینی خود نیز بازیگر را وقتی هنرمند دانست که خلاقیتی از خود در متن بروز دهد. سمندریان نیز انتخاب کارگردان را بر اساس خلاقیت بازیگر دانست و گفت: چشم کارگردان با خلاقیت بازیگران می‌تواند افق بیشتری را ببیند.

این کارگردان برجسته تئاتر در پاسخ به سؤال دیگری از پورحسینی مبنی بر اینکه چرا بعضی متون را به روز و برای جامعه خود بازنویسی نمی‌کند، تأکید کرد: من خود را در حد بازنویسی اثر یک نویسنده بزرگ نمی‌بینم مگر اینکه تحت تأثیر یک تکان حسی قرار بگیرم. در اکثر موارد من نمایشنامه را درک کرده‌ام و شناخت و درکی از زمان و شرایط نگارش اثر ندارم پس نمی‌توانم آن را بازنویسی کنم. متأسفانه این معضلی است که در تئاتر ایران گرفتار آن هستیم. تا هنرپیشه مجاب نشود نمی‌تواند روی صحنه زندگی کند زیرا هنر تئاتر بازتاب زندگی است.

در ادامه سمندریان به ذکر خاطراتی از چگونگی علاقمند شدن به هنر تئاتر و نحوه تحصیل تئاتر در حضور ادوارد مارکس کارگردان برجسته آلمان پرداخت و تئاتر ناتورالیستی را تئاتر مورد علاقه خود ذکر کرد. وی اولین شب اجرا و بازخورد تماشاگر در آن شب را سخت‌ترین تجربه خود در تئاتر ذکر کرد و گفت: هر چقدر کارگردان مسلط باشد باز هم از تماشاگر می‌ترسد. کسی که از تماشاگر نمی‌ترسد بدبخت است زیرا باید به تماشاگر احترام گذاشت.

سپس هما روستا آزادی در خلاقیت را برای بازیگر و بازیگری حائز اهمیت دانست و گفت: اگر این آزادی نباشد مانند این است که بازیگر در چارچوبی حبس شده است. با وجود شرایط مختلف کشور هنرمندان ما با استعداد هستند و با این چارچوب‌های موجود حرف خود را می‌زنند زیرا ملت ایران با استعداد هستند. این کار از هر ملتی بر نمی‌آید. آرزو دارم هنرمند به لحاظ مالی تأمین باشد زیرا در آن زمان هنرمند اعتقادات خود را حفظ و روی آن‌ها پافشاری می‌کند.

وی افزود: افسوس می‌خورم که چرا غیر از هنر کار دیگری نیز نیاموختم زیرا در آن صورت می‌توانستم از طریق حرفه‌ای دیگر زندگی و معاش خود را بگذارنم و عشقم به تئاتر را به صورت قلبی نثار کنم و تئاتر کار کنم.