موضوع روابط بین الملل در ابتدا فقط شامل روابط کشورها بود و نهادهای اقتصادی و گروههای اجتماعی همانند بانکها، شرکتهای صنعتی، سازمانهای دانشجویی، زیست محیطی و زنان به عنوان بازیگران غیر حکومتی در درجه دوم تلقی می شدند. این رویکرد در جهان امروز و به ویژه به دلیل پدیده جهانی شدن مورد چالش قرار گرفته است.
نخست به دلیل وجود ابهام در معنای دولت و عدم مطابقت آن با جهان معاصر، موجب شده که این رویکرد دیگر مفید نباشد. اگر هنگام بررسی و تحلیل روابط بین دولتها و جوامع هیچگونه پیش شرطی درباره اهمیت بخشها نداشته باشیم، به وضوح بیشتری می توان دست یافت. سپس اینکه امروزه شاهد هستیم که دولتها به دلیل فعالیتهای اقتصادی شرکتهای فراملیتی و تهدید خشن مجرمین و چریک ها درحال از دست دادن حاکمیت خود هستند و سوم آنکه سازمانهای غیر دولتی چنان در شبکه ای از روابط جهانی ( از جمله مشارکت در دیپلماسی) درگیر شده اند که دولتها، استقلال سیاسی خود را از دست داده اند.
بنابر این رویدادهای عرصه های مختلف سیاستگذاری جهانی باید با درنظر گرفتن نظام های پیچیده شامل دولتها، شرکتها و سازمانهای غیر دولتی که در سازمانهای مختلف بین المللی دارای کنش و واکنش هستند، مورد توجه قرار گیرد.
در دیپلماسی، حقوق بین الملل ، روزنامه نگاری و تحلیل های دانشگاهی به طور گسترده چنین فرض می شود که روابط بین الملل از روابط بین واحدهای منسجمی به نام «دولتها» تشکیل شده است. اما از طریق تحلیل روابط بین دولتها و دیگر بازیگران کشورهای مختلف می توان به درک بهتری دست یافت. سیاست جهانی شامل شرکتها و سازمانهای غیر دولتی نیز هست. در حالی که در نظام جهانی کمتر از 200 کشور وجود دارد ولی تقریبا :
- 60000 شرکت فراملیتی مهم مانند شل، بارکلینربانک، کوکاکولا، فورد، مایکروسافت یا نستله وجود دارند که با درنظر گرفتن شرکت های مادر بیش از 500000 شرکت وابسته در خارج دارند.
- 10000 سازمان غیر دولتی یک کشوری وجود دارد که فعالیت های بین المللی مهمی انجام می دهند. خانه آرای (آمریکا)، پزشکان بدون مرز(فرانسه)، نگران جمعیت (انگلستان)، کلوپ سییرا (آمریکا) از جمله این سازمان ها هستند.
- 250 سازمان بین دولتی مانند سازمان ملل متحد، ناتو، اتحادیه اروپا یا سازمانهای بین المللی قهوه، وجود دارند.
- 5800 سازمان غیر دولتی بین المللی مانند عفو بین الملل، اتحادیه جهانی تعمیدیان، اتاق بین المللی کشتیرانی، صلیب سرخ بین المللی و تعداد مشابهی از شبکه های کمتر شناخته شده بین المللی شکل گرفته از سازمانهای غیر دولتی بین المللی وجود دارند.
تمام این بازیگران در سیاست جهانی نقش داشته و با دولت ها تعامل دارند. علاوه بر آن، اگرچه گروههای چریکی و باندهای مجرمین در نظام جهانی شرکت کنندگان مشروع به شمار نمی آیند، ولی تا حدودی بر آن تاثیر دارند. بسیاری از شرکتها و سازمانهای غیر دولتی، در یک کشور واحد عمل می کنند، ولی به طور بالقوه از این توانایی برخوردارند که فعالیتهای خود را به کشورهای دیگر گسترش دهند.
هیچ کس نمی تواند منکر تعداد این سازمانها و دامنه اقدامات آنها گردد. سوالات بحث انگیزی حول این محور وجود دارد که آیا دنیای غیر دولتی ، بخودی خود اهمیتی دارد یا نه و آیا در تجزیه و تحلیل روابط بین دولتها تفاوتی ایجاد می کند یا نه. این امکان وجود دارد که روابط بین الملل را به صورتی که فقط روابط دولتها را شامل شود، تعریف کرد. این نوع تعریف را رویکرد دولت- محور یا رئالیسم می نامند.
بنا براین، اینکه گفته شود بازیگران غیردولتی فقط دارای اهمیت درجه دو هستند، تکرار مکررات و توضیح واضحات است. یک رویکرد بازتر که به پلورالیسم معروف شده بر این فرض استوار است که انواع مختلف بازیگران بر نتایج سیاسی تاثیر می گذارند.