در بخش دوم نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی "تنها دوبار زندگی میکنیم" بهنام بهزادی درباره طراحی صحنه و لباس این فیلم به عنوان یکی از امتیازهای اصلی آن صحبت کرد.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: یکی از ویژگیهای فیلم حضور یک مدیر هنری در این پروژه سینمایی است،تاثیر این حضور را در طراحی صحنه، لباس و گریم میشود دید.
- بهنام بهزادی: در این فیلم جدا از داستان و کارگردانی، عناصر فرعی هم برایم مهم بود، طبیعی است وقتی فرم روایی را تغییر میدهیم به فرم بصری و نمایشی فیلم هم فکر کنیم و در "تنها دوبار زندگی میکنیم" این اتفاق افتاده است.
من زمان نوشتن فیلمنامه با خانم یزدانجو، آقای لوافی و تعداد دیگری از دوستان صحبتهایی داشتم تا به ساختمان بصری فیلم برسیم. وقتی همفکری در زمان نوشتن فیلمنامه اتفاق بیفتد، زمان اجرا به مشکلات کمتری برمیخوریم، بخشی از این تمهیدها لزوماً مربوط به کارگردان نمی شود، مثل حضور طراح هنری یا تدوینگر در زمان نوشتن فیلمنامه که میتواند مسیر رسیدن به فرم روایت را هموارتر کند.
بخش بصری کار شامل دو قسمت بود، بخشی مربوط به فیلمبرداری، نورپردازی و نوع آن، بخشی دیگر به کارگردانی و تدوین و هر آنچه در صحنه داشتیم، مربوط میشد و از این منظر خانم یزدانجو وارد پروژه شد. در فیلمنامه عناصری بود که با پیشنهاد ایشان تغییر کرد و به من قابلیتهایی برای خلق موقعیتهای داستانی میداد. مثلاً مینی بوس در فیلمنامه بود اما این مینی بوس آبی پیشنهاد خانم یزدانجو بود یا در فیلمنامه من برای شهرزاد به کیف فکر میکردم اما خانم یزدانجو پیشنهاد کوله را داد. این کوله را مطابق آنچه که تصور میکردیم به شخصیت شهرزاد نزدیک است، طراحی کردند و دوختند.
* در فضا سازی و رسیدن به این رنگ که سردی و رخوت حاکم بر زندگی سیامک را نشان می دهد از نظر مدیر هنری استفاده کردید؟
- بهزادی: فضای سردی در این فیلم داریم، قبل از شروع فیلمبرداری با طراح هنری به این نتیجه رسیده بودیم که نیاز به فضاسازی و رنگآمیزی داریم که در محیط زندگی این شخصیت وجود دارد و میدانستیم در فیلمبرداری به آن میرسیم.
* آیا حضور مدیر هنری کار سایر عوامل را محدود نمیکرد؟
- منصوره یزدانجو مدیرهنری فیلم: آنها نظراتشان را مطرح میکردند و ما جمع این نظرات را مورد توجه قرار میدادیم. در سینمای جهان طراح هنری حتی میتواند در شکل نماها دخالت کند، اما این در سینمای ایران مرسوم نیست. من در "تنها دو بار زندگی میکنیم" تجربه ویژهای را پشت سر گذاشتم. از زمان فیلمنامه در جریان کار بودم و در مقطع فیلمبرداری اشراف کاملی به کار داشتم و به همین دلیل میتوانستم به طراح گریم پیشنهاد بدهم. در "تنها دوبار زندگی میکنیم" از زمان پیشتولید تصویر واضحی درباره فضا، گریم و لباس داشتم.
* طراح هنری و تدوینگر کدام نسخه فیلمنامه را خواندند؟
- بهزادی: آنها تقریباً در جریان نسخههای اولیه بودند، چون بخشی از کار به مشاوره آنها درباره فیلمنامه بر میگشت و زمانی که فیلمنامه شکل گرفت وارد بحثهای تخصصیتر شدیم.
یزدانجو: لوکیشنها را دسته بندی کردیم تا فضای سرد و خفه فیلم شکل بگیرد. برای این کار ترجیح دادیم فضاهای داخلی که مربوط به سیامک است را پایینتر از سطح زمین بگیریم، خانه سیامک، درمانگاه و ... در طبقههای پایین است. اما تصمیم گرفتیم شهرزاد در لوکیشن متفاوتی باشد. در مورد رنگها هم این قاعده وجود دارد، پیش از ورود او همه رنگها سرد است، اما این شخصیت که وارد قصه میشود با خودش رنگ می آورد، لباسهای پرگل و رنگارنگ و شال زرشکی او رنگآمیزی فضا را عوض میکند.
بهزادی: هرکدام از این شخصیتها فضا و رنگ خود را دارند. خانم یزدانجو پیشنهاد کرد زمانی که شهرزاد و سیامک بیشتر به هم نزدیک میشوند رنگ لباسهای سیامک هم تغییر کند. لباس او روشن و کرم و قهوهای میشود. این جزئیات گاهی دیده نمیشود اما بر حس مخاطب تاثیر دارد و البته گاهی که دیده میشود، لذتبخش است.
* خانه سیامک بازسازی شده یا چنین فضایی را پیدا کردید؟
- یزدانجو:خانه سیامک را در طبقه دوم یک ساختمان ساختیم. در آن فضا که 170 متر بود، دکور زدیم و آن را تبدیل کردیم به زیرزمینی که سیامک در آن زندگی میکند. بخشهای بیرونی خانه را جای دیگر فیلمبرداری کردیم. خانه را رنگ زدیم و عناصری به آن اضافه کردیم که با شخصیت و حال و هوای سیامک همخوانی داشت.
* لباسهایی که برای شهرزاد طراحی شده هم وجه زنانه او را نشان می دهد هم بازتابی از روح شاد و کودکانه اوست. ترکیب شال و پیراهن و کوله پشتی با شخصیت شهرزاد همخوانی دارد.
- یزدانجو: در صحبتهایی که با آقای بهزادی درباره شخصیت شهرزاد داشتیم به این تعریف رسیدیم که شهرزاد هم زن است و هم شاهزادهای از یک جزیره با توجه به این موضوع هم وجه کودکانه دارد و هم شهرزاد قصه گو است. بخشی از این ایدهها درباره طراحی لباس شهرزاد را نگار جواهریان به من داد در لباسهای او رنگهای شاد را می دیدیم.
نگار جواهریان بازیگر فیلم: "تنها دوبار زندگی میکنیم" از معدود فیلمهای من است که طراحی هنری در آن از قبل انجام شده و برای جزئیات فکر شده بود. مثل سنجاق سینه شهرزاد که خیلی با شخصیت و روحیه او هماهنگ است. گروه برای پیدا کردن سنجاق سینهها خیلی زمان صرف کردند، اینها برایم جذاب است.
بهزادی: روزی که من به دکور خانه سیامک رفتم با وجودی که میدانستم دکور است آن فضا را باور کردم، این باور به تماشاگر هم منتقل میشود و میپذیرد که این خانه واقعاً متعلق به سیامک است. چیزی که برای من جذاب بود توجه به جزئیات در دکور، صحنه و لباسها است. مثلاً پریزها یا شیر دستشویی عوض شده بود. این جزئیات ممکن است چندان به چشم نیاید اما فضای مورد نظر را میسازد.
مثلاً زمانی که کوله را به آن شکل و رنگ دوختیم این فکر به نظرم رسید که شهرزاد به سیامک بگوید این کوله من شیطان است واقعاً این جزئیات میتواند به کارگردان فضا بدهذد.
یزدانجو: برای طراحان هنری کار در فضاهای واقعگرا سختتر است. در این پروژه واقعاً نگران بودم که همه چیز واقعی به نظر برسد و عنصری تماشاگر را از فضا دور نکند. خیابانها و منطقههایی که سیامک از آنها عبور میکند قبلاً دیده شده بود تا پرشی در تصاویر نداشته باشیم، ما میخواستیم معماری خاصی از شهر در فیلم نشان بدهیم که نشان دهنده زندگی و سرنوشت سیامک باشد. طراحی در چنین فضاهایی واقعاً سخت است، چون اگر خوب هم باشد، دیده نمیشود. من امیدوارم طراحی صحنه و لباس "تنها دو بار زندگی میکنیم" در عین حال که دیده نمی شود، دیده شود.
بهزادی: بعضی چیزها ممکن است به سادگی دیده نشود. مثلا قبرستانی که در فیلم هست یک قبرستان کامل است که توسط خانم یزدانجو طراحی و ساخته شده است، ما نتوانستیم جایی را با این مشخصات پیدا کنیم. ایشان این فضا را با چند صد سنگ قبر و وسایل دیگر ساختند و حتی این چند درخت خشکی که میبینیم و در سردرهای سینما هم هست را انتخاب کردند و در این فضا کار گذاشتند . یا ما به محل قرار سیامک و شهرزاد فکر میکردیم و میدانستیم این محل در عین حال که نباید جای خاصی باشد، لوکیشن مهمی است. خانم یزدان جو و همکارانشان گشتند و محل قرار را در اطراف پیچ شمیران پیدا کردند. یک مغازه بزرگ که کرکرههایش کشیده شده، این در نگاه اول چندان ویژه نیست اما آنقدر خاص است که در ذهن میماند.