به گزارش خبرگزاری مهر، از دهه 1970 با پیشرفت سریع فناوری برتر، بهویژه در زمینههای ارتباطات و رایانه، الگوی رشد اقتصادی جهان بهطور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایههای پولی و فیزیکی شد.
در اقتصاد صنعتی، سازمانها قادر به حفظ موقعیت رقابتی قوی خود برای سالها بودند. آنها، ارزش را از طریق فرایند بهینهسازی (یا صرفهجویی) خلق یا حداکثر میکردند. سازمانهایی با عملکرد خوب فرآیند تولیدشان را از طریق کاهش زمان تولید، بهبود کیفیت محصول و کاهش تعداد کارکنان، بهینهسازی میکردند. در اقتصادهای توسعه یافته، اکثریت نیروی کار در صنایع را کارکنان دانشی تشکیل میدهند، یعنی، کارکنانی که از قدرت ذهن و مهارتهای خود برای تولید محصولات جدید استفاده میکنند. اگرچه ماشینآلات هنور هم در اقتصاد دانش محور مهماند، ولی ابزار اصلی تولید اکنون ذهن انسان است. پس، بزرگترین چالش مدیران در کشورهای توسعه یافته، افزایش بهرهوری کارکنان دانشی است. و لذا در این شرایط رشته نوظهور«سرمایه فکری» توجه روزافزونی را به خود جلب کرده است. اهمیت روزافزون سرمایه فکری در این اقتصاد بدون شک مدیریت نظاممند آن را موجب میشود. مدیریت دانش میتواند به عنوان آن بخش از فرایند مدیریت تعریف شود که بر تحلیل نظاممند، برنامهریزی، انباشت، خلق، توسعه، ذخیرهسازی و کاربرد دانش شرکت تمرکز دارد، همچنین، مدیریت دانش به عنوان فعالیت میانوظیفهای، از اجزای شایستگی مدیریت (استراتژیک) ارشد یک شرکت است و باید باشد.
در این کتاب بر مدیریت دانش، تمرکز و مهمترین عوامل محیطی مؤثر بر آن شامل استراتژی دانش، مدیریت منابع انسانی، فناوری، سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی بحث و بررسی شده است. این کتاب در ده فصل تنظیم شده است. فصلهای اول تا چهارم به تعاریف، مفاهیم، نوعشناسی دانش و مکاتب مدیریت دانش، سرمایههای فکری، سرمایه اجتماعی و رابطه آنها با مزیت رقابتی، نظریههای مربوط به چرخهها و مدلهای مدیریت دانش میپردازد. فصلهای پنجم تا نهم کتاب بر بافت مؤثر بر مدیریت دانش شامل استراتژی دانش، مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و جایگاه مدیر عالی دانش در شرکتها و سازمانهای پیشرو پرداخته میشود. این کتاب میتواند برای درس مدیریت دانش در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا، همچنین برای محققان و مدیران و کارشناسان علاقهمند در شرکتها و سازمانها مفید باشد.