دو سال بعد در سال ۱۳۱۲ بلدیه تبریز شهرک بابا باغی را به قیمت ۶۰۰ تومان خریداری کرد و پس از انجام برخی تغییرات و مهیا کردن شرایط اولیه، این مکان را به وزارت بهداشت آن روزگار واگذار کرد.
این مجموعه از ۷۰ سال گذشته تاکنون، همواره پناهگاه بیمارانی بوده که جامعه به دلیل ناآگاهی و عدم اطلاع کافی از این نوع بیماری از آنها رویگردان بوده است.
خانه سیاه بود
فیلم معروف فروغ فرخزاد با نام "این خانه سیاه است" از حال و هوای این مرکز به تنهایی گواهی است بر روزهای سیاه "باباباغی". جایی که در آن دوران کمتر کسی به خود اجازه می داد حتی نزدیکش شود، دستمایه ساخت فیلم مستند و تکان دهنده ای شد تا نگاه وجدانهای بیدار به سمت آسایشگاه جذامیان معطوف شود.
آسایشگاه بابا باغی، حکایت انسانهایی که به دلیل ابتلا به بیماری جذام (خوره) و از دست دادن اعضای بدن خود ناگزیر از پشت کردن به زندگی شدند.
دکتر محمدحسین مبین، پزشکی که به دلیل نیم قرن فعالیت در این آسایشگاه به "پدر جذامیان" شهرت یافته است، می گوید: جای جای آسایشگاه بزرگ بابا باغی تبریز، داستانهای بسیاری از بیمارانی در سینه دارد که از بد روزگار و به دلیل محرومیتهای اجتماعی به مدت چندین دهه، عمر خود را به دور از اجتماع و بر فراز ارتفاعات سپری کرده اند.
وی با یادآوری سالهای تلخ گذشته می افزاید: در سالهای غمبار دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ بیماری جذام در نقاط مختلف کشور به ویژه خطه آذربایجان بیداد می کرد. در آن سال های شوم چه جوانهایی که به دلیل ابتلابه بیماری جذام و تغییره چهره ظاهریشان، مجبور به گذشتن از عشق و زندگی و دل کندن از خانه و دیار خود شدند.
آسایشگاه بابا باغی تبریز که در سال های ابتدایی تأسیس آن به دلیل حصارهای سه متری اطراف آن بیشتر به یک اردوگاه شباهت داشت، فعالیت خود را با پذیرش ۷۵ بیمار جذامی آغاز کرد. این مرکز در فاصله کمتر از دو سال، ۶۰۰ نفر از جذامیان مناطق مازندران، گیلان، کردستان و آذربایجان را در خود جای داده بود.
دکتر مبین می گوید: در سالهای اولیه فعالیت بابا باغی، کمبود پزشک و داروی جذام مشکلات بسیاری را برای بیماران آن به وجود آورده بود اما با فعالیتهای صورت گرفته، این مرکز در کانون توجهات بین المللی از جمله سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت.
به گفته وی، در سالهای دهه ۱۳۳۰ شمسی، «جذام» به عنوان خوفناک ترین بیماری آن زمان، سایه شوم خود را بر سراسر آذربایجان افکنده بود، به طوری که دو سوم بیماران جذامی کشور در این خطه زندگی می کردند. از این رو، در فاصله سالهای آغاز فعالیت بابا باغی تا اوایل دهه ،۱۳۴۰ اعتقاد همگان بر قرنطینه کردن و حبس بیماران جذامی استوار بود، فارغ از اینکه اینان نیز همچون دیگران از حق حیات برخوردار بودند.
استاد محمد حسین مبین خاطرنشان کرد: به طور کلی، سالهای دهه ۲۰ تا اواخر دهه ۴۰ دوران سیاه تسلط بیماری جذام در ایران بود. کمبود بهداشت، نبود پزشک متخصص و نایاب بودن داروی جذام روزگار سختی را برای جذامیان ایران به ویژه در «بابا باغی» فراهم کرده بود.
وی افزود: از سوی دیگر، مردم عادی نیز به دلیل نداشتن آگاهی بیماران جذامی را از جامعه طرد کرده بودند. در آن سال ها این خانه واقعاً سیاه بود.
خانه دیگر سیاه نیست
ساکنان شهرک کوچک «بابا باغی» اما بعدها یاد گرفتند که چگونه با نامرادیهای روزگار کنار آمده و به واسطه ابتلابه یک بیماری ساده از همه خوشیها و زیباییهای زندگی چشم نپوشند.
اینان در سایه تلاشهای دلسوختگانی که برای خدمت به بشریت هیچ مرز و محدوده ای قائل نبودند، با طعم شیرین زندگی آشنا شدند و در همان آسایشگاه که روزی به خانه سیاه شهرت یافته بود، به دامان زندگی بازگشتند.
دکتر مبین ادامه داد: از سالهای دهه ۴۰ آسایشگاه بابا باغی محل فعالیت پزشکان بین المللی از کشورهایی چون فرانسه، لبنان و ... شد. همچنین در این دوران، پزشکان ایرانی برای آموزش درمان بیماری جذام از سوی سازمان بهداشت جهانی به کشورهای اروپایی و آفریقایی اعزام شدند و پزشکانی چون دکتر دهقان، دکتر فرزام، دکتر داوید و دکتر جان استامفورد زحمات بسیاری در این مجموعه متحمل شده اند.
نکته جالب در مورد آسایشگاه بابا باغی اینکه نخستین پزشک داوطلب خدمت در این مرکز، یک طبیب اروپایی بوده است. دکتر "آلفونس داوید" که در این شهرک دورافتاده ساکن شد، به فاصله چند سال الهام بخش پزشکان ایرانی شد به طوری که طبق گفته خود دکتر مبین، آشنایی با دکتر داوید او را به سوی فعالیت در این مرکز تشویق کرد.
به طور کلی، در سالهای بعد از دهه ،۵۰ دیگر از ناامیدیها و یأسهای دو نسل قبلی ساکن آسایشگاه «بابا باغی»، خبری نبود و مردان و زنان این وادی فراموش شده با بستن پیمان زندگی با همدیگر، نونهالانی سالم و سرحال به محیط حیات خود تقدیم کردند.
زندگی در «بابا باغی» پس از سال ها رنج و مشقت جان گرفت و با تلاش مداوم و مستمر پزشکان و پرستاران بشردوست، این مکان کانون توجهات داخلی و جهانی شد. با انتصاب دکتر مبین به ریاست آسایشگاه در دهه ۴۰ حصار سه متری دور آن که به تعبیر خود استاد، بابا باغی را شبیه «زندان باستیل» کرده بود، از میان برداشته شد.
با افزایش حساسیتها و بیشتر شدن توجه دولت به بیماری جذام، آسایشگاه «بابا باغی» ایران در ردیف کشورهای کمک گیرنده از سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت و در سال ۱۳۴۲ نخستین محموله داروی ضدجذام برای درمان ۶۰۰ بیمار ساکن بابا باغی، وارد این مرکز شد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی نیز آسایشگاه بابا باغی هرگز از نظر دولت به دور نماند. این آسایشگاه هنوز هم خاطره سفر علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت را به یاد دارد.
قاسم اللهیاری، دبیر انجمن حمایت از بیماران جذامی آذربایجان شرقی نیز می گوید: هم اکنون تقریباً تمامی امکانات رفاهی و زندگی برای جذامیان و خانواده های آنان در آسایشگاه بابا باغی توسط دولت تأمین می شود.
وی که از سال ۶۱ تا ۷۲ ریاست آسایشگاه بابا باغی را بر عهده داشته است، می افزاید: هزینه های امور جاری زندگی جذامیان این مرکز مانند صبحانه، ناهار، شام، برق، آب، تلفن و. .. از سوی دولت پرداخت می شود.
اللهیاری خاطرنشان کرد: دانشگاه علوم پزشکی تبریز سالیانه بودجه ای در حدود ۱۰۰ میلیون تومان به این مرکز اختصاص می دهد از این رو، در مقایسه با سالیان گذشته، بیماران جذامی و خانواده های آنان در مجموعه بابا باغی در آسایش نسبی قرار دارند.
«بابا باغی» در طول مدت فعالیت خود گرچه از کمکهای دولتی بهر ه مند شده، اما بدون شک نقش و تأثیر کمکهای مردمی از جمله تشکلهای اجتماعی این منطقه در توسعه و بهبود وضعیت بهداشتی و عمرانی آن انکارناپذیر است.
در حال حاضر، کمک به «بابا باغی» و عیادت از بیماران جذامی به یک فرهنگ پسندیده در تبریز تبدیل شده است. از سوی دیگر با افزایش آگاهی عمومی از بیماری جذام، کمکهای مردمی همواره یکی از مهمترین منابع تأمین نیازهای جذامیان بوده است.
دکتر مبین خاطرنشان کرد: با شرایط حاضر و عشق و محبتی که در مردم نسبت به بابا باغی وجود دارد به جرأت می توان گفت که نه تنها این خانه دیگر سیاه نیست، بلکه مکانی امیدبخش و شادی آفرین است.
هم اکنون حدود 120 خانواده به همراه کودکان سالم خود در کنار ۸۰ نفر پرسنل اداری در آسایشگاه بابا باغی ساکن و به کارهایی مانند کشاورزی، دامداری و دیگر فعالیت های خدماتی مشغول هستند.
به گفته دکتر مبین، با توجه به پیشرفت فوق العاده علوم پزشکی، به ویژه در زمینه درمان قطعی جذام، امروزه این بیماری نیز همردیف با دیگر بیماریهای پوستی محسوب شده و دیگر نیازی به وجود آسایشگاه های خارج از شهر نیست.
جذام در ایران ریشه کن شده است
به نظر می رسد با تمام این شرایط، ادامه سکونت خانواده های بیماران جذامی در آسایشگاه بابا باغی تبدیل به یک عادت شده و بیشتر جنبه روحی و روانی دارد وگرنه به قول خود استاد مبین، کم کم زمان آن فرا رسیده که این افراد نیز همانند سایر بیماران عادی به دامان جامعه بازگردند.
دکتر محمد حسین مبین یادآور می شود: بیماری جذام دیگر مانند سالهای دهه ۲۰ تا ۵۰ بیماری وحشتناک و خانمانسوزی نیست، به طوری که طول مدت درمان جذام از ۱۵ سال در دهه ،۴۰ به ۴۵ روز در عصر حاضر کاهش یافته است.
او همچنین می افزاید: در سایه تلاش محققان سراسر دنیا در یافتن درمان قطعی جذام، سازمان بهداشت جهانی سال ۲۰۰۰ را سال ریشه کنی جذام در جهان اعلام کرد.
گفتنی است برابر استاندارد سازمان بهداشت جهانی، اگر در یک کشور میزان مبتلایان به جذام کمتر از ۱۰ نفر در میان هر ۱۰ هزار نفر باشد، بیماری جذام در آن کشور ریشه کن شده است.
طبق گفته دکتر مبین، این بیماری در ایران به طور کلی کنترل شده به طوری که هم اکنون نسبت مبتلایان به جذام در کشور ۱۲ صدم در هر ۱۰ هزار نفر است. اما او تأکید می کند: با این حال وظیفه ما پزشکان برای بیماریابی همچنان ادامه خواهد داشت.
طبق آخرین آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در حال حاضر کمتر از ۷۰۰ نفر در ایران به بیماری جذام مبتلا هستند که با انجام مراحل درمانی، به زودی به آغوش جامعه باز خواهند گشت.
جذام یک بیماری میکروبی است که عمدتاً به واسطه قطرات تنفسی و از راه بینی و دهان در تماس نزدیک و مکرر با فرد بیمار منتقل می شود.
۹۵ درصد مردم به صورت طبیعی در برابر میکروب جذام مقاوم اند و این بیماری بیشتر در خانواده های مستعد از والدین به فرزندان سرایت می کند.
هم اکنون یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در دنیا مبتلابه جذام هستند و در حال حاضر بیماری جذام محدود به برخی کشورهای آفریقایی، آسیایی و جنوب آمریکاست.
همتی دیگر باید...
با وجود آنچه گفته شد، مشکلی دیگر همچنان باقی است. خانواده های بیماران جذامی بهبود یافته از ترس برخورد ناآگاهانه برخی از مردم از ورود به جامعه بیم دارند. در این میان، آنهایی که به میان مردم بازگشته اند، نیز از مشکلات بسیاری رنج می برند.
فقر، بیکاری، مشکلات معیشتی و... معضلاتی است که گریبانگیر این قشر از هموطنان شده است.
قاسم اللهیاری، دبیر انجمن حمایت از بیماران جذامی آذربایجان شرقی، در این زمینه می گوید: همچنان که عموم مردم برای ریشه کنی بیماری جذام در ایران کمک کردند، لازم است تا برای بازگشت بیماران شفایافته به آغوش جامعه نیز تلاش کنند.
وی افزود: ایجاد زمینه های شغلی از طریق آموزش مهارتهای حرفه ای یکی از مهمترین راهکارهای توانمندسازی خانواده های جذامیان به شمار می آید.
به گفته وی، هم اکنون حدود 90 خانواده جذامی بهبودیافته در مناطق حاشیه نشین تبریز ساکن هستند که به دلیل مشکلات معیشتی و اقتصادی در بدترین شرایط ممکن به سر می برند.
اللهیاری تأکید می کند: بیماران جذامی به دلیل فشارهای روحی و روانی در طول مدت درمان خود، نیاز به حمایت پس از درمان نیز دارند و برای حل این معضل نیز همتی دیگر لازم است.
انجمن حمایت از جذامیان آذربایجان شرقی با نظارت برخی از تشکل های غیردولتی، کمکهای نقدی مردم را توسط حساب ۴۷۷ بانک صادرات شعبه تربیت غربی تبریز هدایت می کند.
....................................................
گزارش: مهرداد خوشکار مقدم
عکس: علی حامد حق دوست