حمید متبسم با بیان این مطلب در گفتگوی مشروح خود با مهر از مسئولیت سنگین کار و آهنگسازی بر روی اشعار فردوسی سخن گفت ؛ او می گوید این قطعه را با وسواس ویژه ای نوشته و آهنگسازی کرده است و به نوعی از نگرانی سرنوشت "سیمرغ" و چگونگی اجرای این قطعه در ایران و سایر کشورهای جهان خبر داد اما در عین حال حضور محمدرضادرویشی را به عنوان رهبر و ناظر اجرای این کار مایه دلگرمی می داند و بیشتر نگرانی اش را از جهت خوب شنیده نشدن اشعار فردوسی به زبان موسیقی ابراز می دارد.
از چند سال پیش حمید متبسم که مقیم اروپا است در تدارک ساخت و اجرای این پروژه بزرگ بوده و تا کنون با همکاری بسیاری از نوازندگان و خوانندگان از جمله همایون شجریان به عنوان تکخوان "سیمرغ"ساخت و اجرای این اثر را پیش برده است.
درخصوص انگیزه ساخت و کم و کیف تمرینات این قطعه و دیگر سوالات مطرح با وی گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:
*خبرگزاری مهر- گروه موسیقی : پروژه "سیمرغ" داستان زندگی زال و حوادثی که برای این کاراکتر افسانه ای اتفاق افتاده را به زبان موسیقی بیان می کند و شما به عنوان آهنگساز آن بخش از اشعار فردوسی را بررسی می کنید که کمتر روی آن کار شده و مردم با حماسه رستم و سهراب شاهنامه بیش از دیگر داستان آشنا هستند؛ به عنوان آهنگساز برای بیان حال و هوای این افسانه ادبی از چه فرم موسیقایی استفاده کرده اید؟
- حمید متبسم : همانطور که اشاره کردید بخش هایی از شاهنامه فردوسی مانند اشعار سایر شاعران معروف ایرانی برای مردم آشناتراست، مردم به عنوان مثال اخوان ثالث را با شعر"زمستان" و شاملو را با "پریا" می شناسند و در شاهنامه افسانه " رستم و سهراب " را. درحالی که شاهنامه فردوسی تصویر کاملا مجسمی از زندگی انسان و سرشار از تراژدی و درام است و در این میان داستان زندگی زال از این لحاظ بسیار شاخص است، چراکه داستان زندگی زال با آرزوی پدری برای بچه دارشدن آغاز می شود ولی زمانی که به دنیا می آید یک مشکل طبیعی دارد، یعنی "آلبینوم" است به این معنا که انسان از بدو تولد با موهایی سفید به دنیا می آید اما سام شاه ایران آنقدر بی دانش و بی شناخت است که فکر می کند این پسر یک اهریمن است و دستور می دهد او را به جنگل ببرند تا خوراک حیوانات شود.
پس از این ماجرا سیمرغ "پرنده افسانه ای" محافظ پهلوانان ایران در شاهنامه به دنبال شکار از راه می رسد و این بچه را می برد ولی به او زندگی می بخشد و او را بزرگ می کند در واقع آروز، ترس ، وحشت، حسرت و همه حالت های انسانی در دورن این افسانه موجود است و در ادامه زال بزرگ می شود و آوازه پهلوانی او در عالم می پیچد و سام متوجه می شود که این فرزند اوست و زال نزد پدر پادشاه خود برمی گردد واز گناه او می گذرد و مسئله گذشت مطرح می شود، من این داستان را با داستان عشق زال و رودابه تمام کردم که به عقیده من عشق به عنوان راه نجات انسان آخرین و بهترین انتخاب است.
* داستان زندگی زال در چند پرده موسیقی تعریف می شود؟
-- 5 پرده با نام های"زادن زال"، "سام و زال"،" سیمرغ و زال"،" بازگشت زال" و "رودابه وزال" را طراحی کرده ام که مبین مراحل مختلف زندگی این پهلوان افسانه ای است البته در آغاز یک مقدمه با عنوان دیباچه اجرا می شود که در مجموع شش پرده و حدود یک ساعت موسیقی است.
شعر فردوسی مانند شعرمولانا، حافظ و سعدی توصیف درون نیست بلکه توصیف برون و لحظه است که به شکلی جاندار وعینی بیان می شود از همین رو شاهنامه فردوسی رنگارنگ است، موسیقی این اشعار هم باید رنگارنگ باشد، نمی توان با یک سه تار اشعار لحظه به لحظه فردوسی را خواند چرا که همواره از حس و حال شعر عقب خواهید ماند ، فردوسی درشاهنامه مدام در حال تعریف و توصیف است و نمی توان با یک رنگ این اشعار را به زبان موسیقی بیان کرد ؛ بنابراین به موسیقی رنگارنگ نیاز است. در گذشته استاد دهلوی افسانه "بیژن و منیژه" و لوریس چکناوریان "رستم و سهراب" را به زبان موسیقی ساخته اند و با ارکستر سمفونیک به روی صحنه برده اند. چراکه در ارکستر سمفونیک دست آهنگساز برای استفاده از رنگها و صداهای گوناگون باز است.
حال من این رنگارنگی را سعی کرده ام که با ارکستر بزرگ سازهای ایرانی و تغییر پیاپی مقام های موسیقی ایجاد کنم. به همین دلیل این قطعه در آغاز به دلیل داشتن حالت حماسی با چهارگاه آغاز می شود ولی بعد از شنیدن هشت دقیقه موسیقی در بخش دیباچه اولین کلمات در مایه همایون شنیده می شود و بعد از همایون دوباره به چهارگاه و از چهارگاه به اصفهان و از اصفهان به ماهور و از ماهور دوباره به چهارگاه برمی گردد ؛ قسمت پایانی این اثر که عاشقانه است در مایه شور و در دستگاه نوا نواخته می شود .
بد نیست اشاره کنم که انتخاب این اشعار و چگونکی پشت هم قرار گرفتن آنها کار دشوار و پیچیده ای بود به این خاطر که در شعر فردوسی نمی توان از این صفحه به صفحه دیگری رفت چون زنجیره موضوع داستان از دست می رود و درعین حال نمی توان سیصد بیت شاهنامه را موسیقی کرد چون خواندن سیصد بیت شعر به تنهائی و بدون موسیقی سه ساعت زمان می برد به همین دلیل از این مجموعه 70 بیت انتخاب کردم تا زنجیره داستان از بین نرود و شنونده در لحظه به لحظه کار همراه و کنجکاو باشد.
* ساز بندی پروژه "سیمرغ" به چه شیوه ای بود؟
-- در این اثر شش کمانچه،یک سنتور، شش تار، یک نی ، سه بم تار، سه بربط، سه قیچک آلتو و یک قیچک باس به اضافه 12 ساز کوبه ای وجود دارد وهمچنین سه خط مختلف آواز که توسط سه خواننده سوپرانو، سه خواننده تنور و یک خواننده سولیست که همایون شجریان است اجرا می شود.
* آیا این اثر به لحاظ فرم یک اپرت است؟
-- اپرت نوعی از موسیقی آوازی است که نقش هریک از شخصیت های داستان را یک خواننده ای ایفا می کند و از زبان هریک از خواننده ها دیالوگ کاراکترها بیان می شود. شعر فردوسی ولی امکان اجرای اثر در قالب اپرت را به ما نمی دهد چراکه شعر و کلام از زبان یک راوی شنیده می شود و همین مسئله امکان ساختن این قطعه در فرم اپرت را به من نمی داد و به همین دلیل عنوان اپرت برای این اثر مناسب نیست.
اما اپرت نزدیک ترین فرم به این کار است ولی به اعتقاد من فرم موسیقی "سیمرغ" منحصر به "سیمرغ" است و به همین دلیل عنوان قطعه برای این اثر مناسب تر است.
* برای اجرای این قطعه چه برنامه ریزی انجام داده اید؟
-- اجرای قطعه "سیمرغ" مستلزم امکانات تدارکاتی و مالی وسیعی است و برای اولین بار این تعداد نوازنده و خواننده در قالب ارکسترسازهای ایرانی دورهم جمع شده اند تا یک اثری را در زمینه موسیقی ایران با سازهای ایرانی به سرانجام برسانند. تمام پدیده های فرهنگی - اجتماعی بزرگ نیاز به اسپانسر دارند. البته کار شروع شده و ارکستر زیر نظر محمدرضا درویشی تمرین می کند، دنبال مسائل اولیه تدارکاتی آن نیز هستیم و قدم هایی در این زمینه برداشتیم تا اگر مشکلی پیش نیاید تابستان سال آینده اولین اجراهای سیمرغ را در ایران برگزار کنیم چراکه آرزوی ما و وظیفه ما اجرای کنسرت در سرزمین زبان پارسی و فردوسی ، یعنی ایران است .
* در چه مرحله از کار هستید؟
-- آهنگسازی این اثر تابستان گذشته پس از سه سال و اندی به پایان رسید ، من می دانستم که مسئولیت کار کردن روی اشعار فردوسی سنگین است برای همین این کار را با وسواس ویژه ای انجام داده ام به همین دلیل از سال 1385 تا سال 1387 ساخت این مجموعه طول کشیده است و اکنون نوازنده های جوان ، ورزیده و حرفه ای موسیقی ایرانی در این پروژه حضور دارند و با علاقه تمرین ها را زیر نظر رهبر ارکستر"محمدرضا درویشی" و در کنار همایون شجریان انجام می دهند.
این اثر نه فقط متعلق به ایرانی ها بلکه تمام پارسی زبان دنیا است حتی به نظرمن از این هم فراتر است چراکه فردوسی بزرگترین حماسه سرای جهان است و تمام حماسه های دیگر مانند آنچه در فرهنگ یونان و افسانه الیاد و ادیسه است دربرابر عظمت شاهنامه بسیار ناچیز است به همین دلیل فردوسی به عنوان حماسه سرای جهان مال همه جهانیان است.
------------------------------------------------------------
گفتگو : پریسا ساسانی