به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی "کارنامه علامه طباطبایی در حوزه تفسیر شیعی" پیش از ظهر امروز دوشنبه 19 بهمن ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این نشست محمدعلی لسانی فشارکی با اشاره به تحقیقات خود بر اندیشه علامه طباطبایی بر نسبت احادیث و روایات با قرآن کریم در تفسیر مأثور شیعی تأکید کرد و گفت: این تفاسیر در نیمه دوم قرن یازده (ه.ق) به زمان دو تن از فحول علمای اسلامی یعنی سید بحرانی با کتاب " البرهان فی تفسیر القرآن" و شیخ هویزی صاحب" نورالثقلین" میرسد که تقریباً همزمان دو دوره تفسیر مأثور شیعی میآفرینند که بهزعم علامه طباطبایی تفسیر مأثور شیعی با این دو اثر به اوج خود میرسد.
علامه طباطبایی بر تفسیر نورالثقلین، سند علمی، فرهنگی و تاریخی است
وی با قرائت و تشریح مقدمه علامه طباطبایی بر تفسیر نورالثقلین، آن را یک سند علمی، فرهنگی و تاریخی دانست و تأکید کرد: این مقدمه به زحمت دو صفحه است ولی انصافا صاحبان بسیاری از مقالات و کتب چند صد صفحه ای کار خود را با کار علامه از نظر کیفیت و کمیت مقایسه کنند.
در تفسیر مأثور شیعی کلام الله و حدیث نبوی و اهل بیت احسن القول و اجمل الحدیث است
وی سخن علامه در اینکه کلام الله و حدیث نبوی و اهل بیت احسن القول و اجمل الحدیث است را سخنی بی سابقه دانست و افزود: علامه طباطبایی مسئله مکنای علمای بزرگ شیعی را به صورت یک سرفصل علنی مطرح می کند که دیگر باید برای همگان معلوم باشد که حداقل در جهان اسلام و در تاریخ علوم اسلامی عده ای همواره بوده اند و هستند و خواهند بود که این عقیده را داشته باشند که اطمینان بخشی، تضمین الهی داشتن و تحریف ناپذیری تنها منحصر به قرآن نیست و جامعه علمای شیعه معتقد هستند که هرچه قرنها بگذرد تضمین الهی برای حفظ حدیث صحیح نبوی و اهل بیت در کار است.
فشارکی خاطر نشان کرد: علامه سیر تحول تفسیر شیعی را با تکیه بر تفسیر مأثور شیعی بیان کرده و تأکید می کند که این اتمام نعمت ادامه دارد و با به کار بردن کلمه" بعث" تأکید دارد که خداوند در هر برهه ای از زمان از آغاز نزول قرآن تاکنون علمای اسلام را برای حفظ و تضمین احادیث نبوی و ائمه مبعوث کرده و اینچنین خواهد بود.
وی به آیه "الم تعلم ان الله علی کل شی قدیر" که مورد تأکید علامه در مقدمه نورالتقلین است اشاره کرد و گفت: اگر کسی توجه به علی کل شی قدیر بودن خداوند داشته باشد قطعا به این نتیجه مصلحت بداند از کنار این زمین قطعه ای را جدا کند و عالم بزرگی را از این عرصه ببرد قطعا به موجب رحمت الهی در آسمان گشوده می شود که فیضش دوباره به زمین می رسد چراکه خداوند می فرماید آسمانها را همواره وسعت می دهیم.
این پژوهشگر آثار علامه طباطبایی تأکید کرد: علامه در پایان این مقدمه، کتاب نورالثقلین را مجموعه ای جامع وصف کرده و جمع، ضبط، ترتیب، متصل به مصادر و منابع، شناساندن جوامع اصلی، تهذیب و تنقیح را از جمله امتیازات آن بر می شمارد. از اخلاص و تواضع علامه جز این انتظار نمی رود که در پایان این مقدمه شیخ هویزی و سید بحرانی را در اوج بنشاند و آمین بگویند و چیزی نگویند اما این وظیفه ماست که کار و اندیشه علامه طباطبایی را در تفسیر قرآن بیان کنیم.
علامه طباطبایی یکی از مبعوثین در حفظ و ثبت کلام الهی و حدیث پیامبر و ائمه است
وی علامه طباطبایی را یکی از مبعوثین در حفظ و ثبت کلام الهی و حدیث پیامبر و ائمه دانست و گفت: علامه معتقد است برای مطرح شدن حوزه تفسیر شیعی در مخاطبه با جهان اسلام زبان و بیانی مبتنی بر مبانی پذیرفته جهان اسلام لازم است که کسی نتواند بر آن خدشه وارد کند که المیزان نمونه آن است. کاری که علامه قبل از المیزان انجام داد کتاب"البیان فی الموافقت بین حدیث والقرآن" بود و بعد المیزان را شروع کردند و به پایان رساندند.
فشارکی تأکید کرد: باید یک موافقت روشنی بین حدیث اهل بیت و قرآن کریم به جهان نشان داده می شد که بیایید ما به شما نشان دهیم که هیچ کلمه ای در حدیث اهل بیت در تفسیر قرآن نیست مگر آنکه از قرآن است و این کاری بود که علامه انجام داده است.
علامه طباطبایی مباحث نقلی را با تمام دقت و ظرافت به فضای عقلی منتقل کرد
وی با اشاره به فاصله عمیق تأویل و تفسیر اهل بیت با ظاهر قرآن که مفسران جهان اسلام به آن عادت دارند تأکید کرد: علامه طباطبایی مباحث را با جدیدترین شیوه امروزی تبیین کرده و با المیزان آن را به یادگار گذاشتند و این فاصله را با دقت از بین بردند. علامه برای جهان بشری و محافل دانشگاهی و علمی در سراسر دنیا با عقاید و مراتب گوناگون میراثاما کسانی که به اشتباه المیزان را تفسیر عقلی محض و نه نقلی می دانند، به این دلیل به اشتباه افتادند که موجهای عظیم عقل و فلسفه در المیزان است در حالیکه علامه مباحث نقلی را با تمام دقت و ظرافت به فضای عقلی منتقل کردند.
این پژوهشگر به کار دیگر علامه طباطبایی در المیزان اشاره کرد و گفت: علامه طباطبایی در برابر جهان اسلام که نوع تفسیر اهل بیت را از قرآن دور می دانند، جزء به جزء و حدیث به حدیث نبوی و اهل بیت را تبیین کردند و نشان دادند که این کلامها همان قرآن است.
وی با تأکید بر اینکه کار علامه تفسیر قرآن به قرآن است افزود: تفسیر قرآن به قرآن به گونه های مختلف بیان شده اما علامه در جمع بندی سلسله مباحث ذیل آیه محکم و متشابه مطلب را به آخر رساندند. علامه در اینجا می گویند که تنها راهی که ممدوح است و به ما اجازه دادند که اما اول تدرب و تمرین در آثار منقوله از نبی و اهل بیت به ویژه اینکه شم و ذوق تفسیری اهل بیت که همان ذوق پیامبر است را باید کسب کرد و همه موضوعات را در مکتب اهل بیت بشناسد و آنگاه نوبت به تفسیر قرآن به قرآن می رسد.
فشارکی تأکید کرد: از مسلمات زندگی علامه است که سالهای سال با حدیث اهل بیت و پیامبر زیستند و بعدا به سراغ تفسیر قرآن آمدند و معتقد بودند که تا کسی به اینجا نرسد اصلا ب بسم الله تفسیر قرآن را نباید بگوید و بنویسد.