هرکدام از امامان معصوم در زمانه خاص و معاصر با خلیفه یا خلفای خاصی زندگی می کرده اند. این امر شرایط هر امام(ع) برای هدایت مردم را متفاوت می کرد. همان طور که می دانید امام رضا(ع) در زمان خلیفه زیرکی همچون مامون عباسی میزیستند. مامون، آن حضرت را مجبور کرد که به مرو، محل حکومت وی هجرت کنند و ایشان را تحت فشار قرار داد که ولایتعهدی او را بپذیرند.
شخص مامون، فردی عالم و دانش دوست بود. از طرف دیگر در زمان آن حضرت، فرقه های مختلف از ادیان و آئین های مختلف، سئوالاتی از دستگاه خلافت داشتند که پاسخ در خوری به آنها داده نمی شد. باتوجه به این مقدمات و دلایل دیگر، مامون، جلسات مناظره و مباحثه ای بین امام هشتم(ع) و علما و دانشمندان مذاهب و ادیان مختلف برگزار می کرد. مامون، شخصا به این مناظرات علاقه مند بود و گاهی به عنوان عضو و یکی از مناظره کنندگان در این مباحثات علمی شرکت می کرد.
در مورد دلایل برگزاری این جلسات دیدگاه های مختلفی وجود دارد. علاوه بر علاقه مامون به علم و پاسخگویی به شبهات مطرح شده از سوی روسای ادیان مختلف، سرگرم کردن مردم را نیز یکی از دلایل برگزاری این جلسات دانسته اند. حاکم عباسی میتوانست با سرگرم کردن مردم به این بحث ها، ذهن مردم را از عدم لیاقت خود برای حکومت بر مسلمین منحرف می کرد.
مامون فکر می کرد که احتمالاً حضرت رضا(ع) نخواهد توانست بعضی از شبهات را پاسخ گوید و این ناتوانی باعث تنزل مقام علمی امام و تفوق و برتری مامون شود شاید مامون به علم خود مغرور شده بود که این افکار را در سر می پروراند. مباحثه مامون با چهل نفرعلمای حدیث و کلام در مورد اثبات خلافت بلافصل حضرت امیر(ع) مشهور است که خود به تنهایی همه آنها را محکوم و مجاب کرده دلایلشان را رد نموده است. مامون از این نکته مهم غافل بود که حضرت رضا (ع)، عالم آل محمد(ع) است و فرزند باب العلم امیرالمومنین علی(ع) که فرمود: (سلونی قبل ان تفقدونی.) انتظار شکست امام رضا(ع) در مناظرات علمی و اعتقادی، کاملا بیهوده بود و این مطلب در جلسات مناظره بر مامون اثبات شد.
شخصیتهایی که طرف مناظره حضرت بودند از بزرگان و عالمان ادیان و فرقه های کلامی مختلف بودند. جاثلیق عالم نصارا، راس الجالوت، بزرگ یهود، روسای صائبین و آتش پرستان، اصحاب زردشت و عده دیگری از اهل کلام، از جمله آنها بودند. امام رضا(ع) در گفتگوی خود با یکی از یارانشان درباره این مناظرات، از او سئوال می فرمایند که آیا می ترسی دلایل من را رد و باطل کنند و در ادامه برای قوت قلب او، توانایی خود را در پاسخگویی به حریفان مطرح کردند و فرمودند مامون موقعی از این کار پشیمان خواهد شد که ببیند من رئیس هر مذهبی را با کتاب خود او مجاب و محکوم میکنم. در اکثر جلسات مناظره ای که مامون تشکیل می داد، جمعیت زیادی علاوه بر بزرگان ادیان، دانشمندان و فرماندهان نظامی جمع میشدند و این نشان دهنده هیجان زیاد مردم برای شنیدن پاسخهای دندان شکن امام رضا(ع) است.
نمونههایی از این مناظرات را مرور میکنیم:
1) جاثلیق یک دانشمند مشهور نصرانی بود که در مناظره با متکلمان اسلامی پیروز می شد. او تصور میکرد که حضرت رضا(ع) نیز مانند یکی از آن متکلمان است و او به راحتی خواهد توانست ایشان را شکست دهد. پس همان سئوالی را که از متکلمین میکرد. مطرح نمود. جاثلیق به متکلمین میگفت ما و شما، هر دو قبول داریم که عیسی(ع) پیغمبر خداست و کتاب دارد و در آسمانها زنده است ولی در بعثت حضرت محمد(ص) اتفاق نظر نداریم و در مرگش هم متفق القول هستیم. پس شما چه دلیلی بر نبوت او دارید؟ جاثلیق، همین سئوال را از امام کرد و پرسید آیا کتاب عیسی(ع) را قبول دارید یا نه؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: من به نبوت عیسی(ع) و کتاب آسمانی اوانجیل که در آن آمدن پیغمبر پس از خود را به حواریون بشارت داده اقرار دارم ولی به پیغمبر عیسائی که به نبوت حضرت محمد(ص) و کتاب او اعتراف نکرده و پیروان خود را به آمدن وی مژده نداده است، معتقد نیستم. جاثلیق که خود را محکوم می دید سئوال دیگری از امام(ع) کرد و از ایشان خواست دو شاهد غیرمسلمان و مورد قبول مسیحیان بر نبوت پیامبر اسلام(ص) را معرفی کند. امام رضا(ع) در جواب او، قسمتهایی از گفته های یوحنای دیلمی در کتاب سوم انجیل را برای او خواند. پس از بحثی تقریبا کوتاه، دانشمند نصرانی که امام را مسلط بر انجیل میدید، تسلیم شد و پاسخهای امام(ع) را پذیرفت . در ادامه مباحثه، امام رضا(ع) شبهات خود را بر عقاید او به عنوان یک مسیحی وارد می کرد وتثلیث و ... را با دیگر اعتقادات خود او رد کردند.
در بسیاری از مناظرات آن حضرت با مخالفان مسلمان، به وضوح می توان تلاقی زیبای اهل بیت و قرآن و استفاده امام(ع) از آیات قرآن را مشاهده کرد 2) طرفداران معتزله معتقد بودند که خداوند گناهان کبیره را نمیآموزد. جواب امام به آنها این بود که امام صادق(ع) فرموده است این سخن معتزله برخلاف قرآن است زیرا قرآن می فرماید: (و ان ربک لذو مغفره للناس علی ظلمهم) یعنی با اینکه مردم نسبت به خود ستم میکنند، خداوند آنها را میبخشد.
3) امام(ع) در یکی از مناظرات خویش روبه بزرگان زرتشت کرد و فرمود: به من بگو این که زرتشت را پیامبر می دانی، برطبق کدام دلیل است؟ بزرگ زرتشتیان در جواب امام به معجزات زرتشت اشاره کرد و گفت اگرچه ما آنها را ندیده ایم اما اخبار پیشینیان ما گواه بر آن است. امام رضا از او پرسید: آیا جز این است که اخبار پیشینیان به شما رسیده و پیروی کرده اید. او پاسخ مثبت داد. حضرت با زیرکی تمام به او فرمودند: همین گونه سایر امتها، اخباری به آنها از معجزات موسی(ع) و محمد(ص) و پیامبران دیگر رسیده است، پس چرا این پیامبران را قبول ندارید و تنها روی زرتشت تکیه می کنید؟ بزرگ زرتشتیان خاموش شد و پاسخی نداشت!
در بعضی از مناظرات، حضرت خواستهاند فضایل اهل بیت را در قالب تفسیر آیات مختلف قرآن به علماء بفهمانند.
4) این مناظره در حضور عدهای از علمای عراق و خراسان صورت گرفت. مامون پرسید: منظور از بندگان برگزیده در آیه (ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله ...) چه کسانی هستند؟ علماء گفتند: مقصود امت اسلامی است. اما امام رضا فرمودند: مقصود اهل بیت است. اگر مقصود همه امت بودند، میبایست همه آنها در بهشت باشند و این با آیه ذیل سازگار نیست. بنابراین، مقصود از بندگان برگزیده، اهل بیت(ع) هستند که خداوند آنها را در قرآن چنین معرفی نموده است: (انما یریدا... لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا) همچنین پیامبر درباره آنها حدیث ثقلین را فرمود. علمای حاضر در مجلس پرسیدند آیا عترت همان آل هستند؟ امام(ع) پاسخ مثبت داد. علماء به سخن پیامبر(ص) اشاره کردند که فرمود: امت من آل من هستند و اصحاب پیامبر فرمودند: آل محمد(ص) امت محمد(ص) هستند! حضرت در جواب فرمود که چگونه این حرف را می زنید در حالی که صدقه بر آل محمد(ص) حرام و بر امت محمد(ص) حرام نیست. همچنین به آنها گوشزد کرد که حدیث پیامبر، منظور همه امت نیست و فقط اهل بیت مقصودند. علماء حاضر، که با پاسخهای محکم و مستدل امام(ع) روبرو می شدند این سخنان را تصدیق کردند و در ادامه بحث، حضرت رضا(ع) موارد دیگری از فضائل اهل بیت را برای آنها شرح داد.