صادرات گاز روسیه به اوکراین و اروپا که برای بار دوم از اوایل سال 2009 قطع شد بار دیگر زنگ خطر را برای کشورهای اروپایی به صدا درآورد که نه روسیه شریک قابل اعتمادی برای تامین انرژی اروپاست و نه مسیرهای سنتی و موجود می تواند مسیرهای مطمئنی باشد، گرچه شرکت گازپروم مدعی است اوکراین مقصر وقفه و کاهش میزان گاز انتقالی به اروپا می باشد، چرا که این کشور برای تامین نیاز خود از خط لوله انتقال گاز به اروپا که از خاک این کشورمی گذرد، گاز سرقت می کند.
براساس ادعای روسیه خودداری اوکراین از تسویه بدهی دو میلیارد و 400 میلیون دلاری بابت خرید گاز به روسیه و مخالفت کی یف با قیمت جدید پیشنهادی روسیه برای گاز صادراتی و همچنین سرقت 86 میلیون متر مکعب گاز ترانزیتی روسیه به کشورهای اروپایی، مسکو را وادار به اتخاذ سیاست تنبیهی علیه کی یف نمود که در اثر اختلاف دو کشور، صادرات گاز روسیه به 17 کشور اروپا متوقف شد.
با ادامه برودت هوا در اروپا و در حالی که سرمای هوا در این قاره به زیر صفر رسیده بود ادامه تنش میان روسیه و اوکراین درباره قیمت گاز موجب نگرانی شدید اتحادیه اروپا شده بود، لذا اعضای این اتحادیه جهت بررسی تحولات مربوط به این موضوع در بروکسل جلسه فوق العاده ای تشکیل دادند. اما به نظر می آید به دلیل عواملی همچون اهمیت استراتژیک انرژی نفت و گاز، وابستگی فزاینده دول اروپایی به سوخت های فسیلی و نیز موقعیت ممتاز روسیه در بازار بین المللی انرژی و وابستگی شدید اتحادیه به منابع انرژی روسیه سبب شده که اتحادیه برای فرار از تکرار بحران مشابه در آینده علاوه بر تحصیل منابع جدید، راههای انتقال ایمن را مد نظر قرار دهد.
با فشار و میانجیگری "میرک توبولانک" رئیس جمهور چک بعنوان رئیس دوره ای اتحادیه اروپا، منازعه دو هفته ای گاز میان روسیه و اوکراین به پایان رسید و براساس گزارش منابع خبری در نتیجه این مذاکرات، روسیه، اوکراین و کمیسیون انرژی اروپا تفاهم نامه ای را در زمینه تشکیل کمیسیون بین المللی نظارت بر ترانزیت گاز روسیه از طریق اوکراین به کشورهای اروپایی امضاء کردند.
درخصوص اهمیت خطوط لوله نفت و گاز دراقتصاد بین الملل باید به این نکته اشاره نمود که امروزه ثابت شده که خطوط لوله انرژی (نفت و گاز) فراملی که قدمتی حدود یک قرن دارد در صحنه سیاسی منطقه ای و حتی جهانی در تعیین سیاست ها عامل تعیین کننده است. عواملی چون تقاضای بالای بازار، بشکه های تولید انرژی را تحت فشار قراداده و عرضه نیز نتوانسته است با سرعت رشد تقاضا همراهی کند، لذا از اهمیت خطوط لوله نه تنها کاسته نشده بلکه بر اهمیت آن افزوده شده است و نتیجه چیزی جز بالا گرفتن تنش های حوزه انرژی نبوده است و کشورهای صاحب منابع انرژی همواره با استفاده از آن بعنوان اهرم فعال جهت اجرای مقاصد سیاسی خود برآمده اند.
شکی نیست که در منازعه گاز با اوکراین و اروپا، اهرم فشار روسیه بالاتر بود و با استفاده از خط لوله تاکنون چندین بار در صحنه سیاسی اکراین دخالت نموده است. "بیشفرانک وراستو" مدیر برنامه انرژی مرکز مطالعات استراتژیک بین المللی در واشنگتن در این خصوص می نویسد: خط لوله به معنی نفوذ سیاسی است. همچنین معاون رئیس جمهور وقت آمریکا روسیه را متهم کرد که از نفت و گاز طبیعی خود برای تهدید و ارعاب دیگر کشورها استفاده می کند.
"ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور وقت روسیه نیز مساله انرژی را به موضوعی مهم در گفتگوهای خود با کشور اوکراین بر سرقیمت گاز طبیعی، عرضه گاز خود به این کشور را قطع کرد تا با این کار همسایگان بی طرف خود در منطقه و نیز اروپائیان را درسرمای شدید زمستان بهت زده کرده باشد. هرچند در نهایت روسیه و اوکراین درخصوص اختلاف خود به توافق دست یافتند، اما این واقعه درس خوبی به همسایگان روسیه داد.
روسیه به دنبال تثبیت جایگاه خود به عنوان یک ابرقدرت در حوزه انرژی است. روسیه ابزار تهدید اروپا را نیز در دست خود دارد. بطوری که در بحبوحه بحران گازی پوتین نخست وزیر روسیه در نشست کشورهای صادر کننده گاز تاکید نمود که دوره گاز ارزان به سرآمده است. این راسخ ترین پیام به کشورهای اروپایی و نشان دادن چنگالهای خرس به آنان است.