اگرچه در اکران نوروز 89 ستاره‌های محبوب سینما غایب هستند اما تنوع نقشها و جذابیتهای نقش‌آفرینی‌های بازیگران حرفه‌ای، رنگین کمانی از بازیگری را مقابل چشمان مخاطب قرار می‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، امسال اکران سینمایی در حالی آغاز می‌شود که چهره‌های محبوب مخاطب و ستاره‌هایی که سینمادوستان ایرانی به خاطر و بهانه آنها به سینما می‌روند حضوری پررنگ در فیلمها ندارند، اما این به معنی نبود ستاره در فیلمهای نوروزی نیست.

مفهوم ستاره در اکران نوروز 89 کمی تغییر می‌کند، اکران نوروزی عرصه‌ای برای تقابل و هنرنمایی بازیگرانی است که با نقش‌آفرینی‌های مختلف در آثاری متفاوت می‌توانند به بخشی از امتیازهای یک فیلم تبدیل شوند، فیلمی مانند "هیچ" به کارگردانی عبدالرضا کاهانی به دلیل تعدد شخصتها و انتخاب بازیگرها در قالبهایی تازه رنگین‌کمانی از نقش‌آفرینی است و قابلیتهای بازیگران سینمای ایران برای درخشش در نقشهایی دشوار و دور از پرسونای سینمایی‌شان را نشان می‌دهد.

مهدی هاشمی ستاره "هیچ" است، در فیلمی که نقش اصلی به مفهوم معمول وجود ندارد و هریک از بازیگران جایگاه ویژه خود در روایت و پیشبرد قصه را دارند مهدی هاشمی ستون اصلی بازیگری و پیوند خوردن نقشها است. انتخاب او که معمولا در  قالب مرد شهری طبقه متوسط ظاهر شده و در فضایی کمیک قابلیتهای بازیگری‌اش را به رخ کشیده برای بازی در چنین نقشی ریسک بزرگی بوده است.

مهران احمدی، صابر ابر و احمد مهرانفر در "هیچ"

اما عملکرد هاشمی آنچنان خیره‌کننده است که تبدیل به مهمترین بازیگر فیلم می‌شود، نوع گریم، لحن، حرکتها و حتی میمیک چهره در عین حال که هاشمی را به مردی غریب از طبقه فرودست نزدیک می‌کند، سیمایی رقت‌انگیز از او می‌سازد. تصویری که تا به حال در سینما و تلویزیون از این بازیگر ندیده بودیم. اما هاشمی نقطه پایان بازیگری در "هیچ" نیست.

نگار جواهریان در نقش دختری جنوب شهری که سودای زندگی بهتر دارد، صابر ابر با آن گریم اغراق آمیز در قالب جوانی خجالتی و دست و پاچلفتی و باران کوثری در نقش زنی جوان که نمی‌تواند به آرزوهای حقیر زندگی‌اش برسد حضوری دوست داشتنی و قابل قبول دارند. مهران احمدی بازیگر قدر ندیده سینمای ایران مثل دیگر همکاریهای مشترکش با کاهانی این بار هم واقعی و به اصطلاح انگ نقش است.

اما یکی از دشوارترین نقشها را در "هیچ" پانته‌آ بهرام بازی کرده در قالب زنی رنج کشیده و تنها که به دلیل خشونت شوهرش قدرت تکلم را از دست داده، بهرام با خلاقیت فردی زبان و حرکتهایی خاص برای این زن ساخته که هم تازه است و هم تصویری متفاوت از این بازیگر می‌سازد.

نکته مهم در نقش و بازی بهرام این است که این شخصیت مظلوم و فنا شده به دلیل نوع واکنشهایش می‌توانست به شخصیتی کمیک تبدیل شود و مایه خنده تماشاگر را فراهم کند و فضای واقع‌گرا و تلخ فیلم را بشکند، اما بهرام با زیرکی این فاصله را رعایت کرده و سینمایی باورپذیر از این شخصیت دردمند برای مخاطب ساخته است.

اما بهرام در فیلم سینمایی "طهران، تهران" هم حضور دارد و برای نخستین بار همکاری با داریوش مهرجویی را تجربه کرده است. بهرام در اپیزود "تهران، روزگار آشنایی" نقش زنی شهری را بازی کرده و مانند همیشه حضوری دلنشین دارد. مهرجویی در این فیلم از بازیگران مختلفی استفاده کرده حتی پرویز نوری منتقد نام‌آشنای سینمای ایران هم در این فیلم مقابل دوربین رفته است.

مجموع بازیها در "طهران، تهران" مهارت و تسلط داریوش مهرجویی و مهدی کرم‌پور در بازی گرفتن از بازیگران را نشان می‌دهد. طیف مختلفی از بازیگران در "طهران، تهران" مقابل دوربین رفته‌اند و هر یک به سهم خود بخشی از قصه را پیش می‌برند. تماشای نسلهای مختلف بازیگران سینمای ایران در این فیلم جذابیت ویژه دارد.

کامران تفتی، امین حیایی، نیکی کریمی و آتیلا پسیانی در "سلام بر عشق"

"تسویه حساب" به کارگردانی تهمینه میلانی هم فیلم پربازیگری است، درامی زنانه که مانند بیشتر فیلمهای این کارگردان بازیگران زن در آن حضوری پررنگ دارند، در این میان مهناز افشار برای دومین همکاری‌اش با میلانی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن هم شده است. میلانی که در فیلمهای قبلی نشان داده بود بازی گرفتن از بازیگران را می‌داند، در این فیلم تلاش زیادی برای این کار نکرده و ترجیح داده از خلاقیتهای بازیگرانش برای تجربه نقش زنانی بزهکار استفاده کند.

"سلام بر عشق" به کارگردانی اصغر نعمیمی محصول جریانی است که معمولا نمی‌توان به آن به شکلی جدی نگاه کرد، سینمای عامه پسند به این شکل و سیاق معمولا کمتر بازی خیره کننده و متفاوتی دارد. البته تیم بازیگری "سلام بر عشق" این تصور را به وجود می‌آورد که فیلم دوم نعیمی یک سر و گردن از محصولات مشابه بالاتر باشد.

اما این را هم می‌توان حدس زد که نیکی کریمی، آتیلا پسیانی و امین حیایی دراین فیلم از پرسونای همیشگی فاصله نمی‌گیرند و تصویر آشنا و محبوبشان برای مخاطب را تکرار می‌کنند. حضور بازیگری با این سابقه و اعتبار جدا از کمک به جذب مخاطب، عاملی است تا فیلم شسته رفته، شیک و جذاب به نظر برسد. کافی است به عکسهای فیلم نگاهی بیندازیم تا دلیل انتخاب این بازیگران حرفه‌ای را بدانیم.

ستاره اکران نوروزی را می‌توان در دوفیلمی جستجو کرد که این روزها روی پرده سینماها هستند، حمید فرخ‌نژاد با انرژی خاصی "به رنگ ارغوان" را به عرصه‌ای برای به رخ کشیدن قابلیتهایش تبدیل کرده و سیمایی باورپذیر از ماموری حرفه‌ای که در شرایطی بحرانی قرار گرفته ارائه  داده است.

محمدرضا فروتن، کامبیز دیرباز و پوریا پورسرخ هم در "عیار 14" حضوری متفاوت دارند، فروتن از نقشهای کلیشه‌ای قبلی فاصله‌ دارد، دیرباز بازی در سکوت خوبی دارد و پورسرخ نشان می‌دهد که نقش کارگردان در بازی گرفتن از او چقدر است. اکران نوروز 89 در غیبت ستاره‌های پولساز عرصه‌ای برای اثبات توانایی بازیگرانی است که ممکن است زیر سایه ستاره‌ها کمتر دیده شده باشند، اما بازی در نقشهای متفاوت این فرصت را به آنها می‌دهد که بیشتر دیده شوند.