در جمهوری اسلامی ایران اما رویکرد های فرهنگی ریشه عمیقی در نهادهای رسمی دوانده و از همین رو رهبر معظم انقلاب در دیدار سفرای ایران در خارج از کشور و همچنین در دیدار رایزنان فرهنگی بر تبادل و انتقال مفاهیم فرهنگی تاکید داشته و انزوای واقعی را در قطع ارتباط فرهنگی دانستند. ایشان علاوه بر این مسئله تقویت دیپلماسی عمومی را مورد تاکید قرار داده و اقتدار جمهوری اسلامی را در مسائل فرهنگی عنوان کرده بودند .
به همین مناسبت مشروح گفتگوی خبرنگار مهر با مهدی ایمانی پورمعاون بین الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را در پی می خوانید:
* خبرگزاری مهر - گروه سیاسی: سخنان مقام معظم رهبری را در دیدار با رایزنان شنیدید ، حال با این دستورالعمل ها چه خواهید کرد؟
- مهدی ایمانی پور: به اعتقاد من هفت کلید واژه مهم در فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با رایزنان فرهنگی بود که باید مورد عنایت همه فعالان در حوزه فرهنگ و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار گیرد. ایشان در این بیانات به حوزه اقتدار ما اشاره کردند و فرمودند که ریشه اقتدار ما در فرهنگ است. ما اگر بخواهیم در این حوزه اقتدار خود را به نمایش بگذاریم باید سرمایه گذاری خود را به آن معطوف کنیم و اینکه اگر ما ارتباطات فرهنگی خود را گسترش بدهیم می توانیم امیدوار باشیم که هرگز منزوی نمی شویم.
ایشان در عین حال در این دیدار بر بازمهندسی روابط فرهنگی نیز صحه گذاشتند. نکته بعدی که ایشان در این دیدار مورد تاکید قرار دادند ضرورت توجه به منابع انسانی بود و البته برای چنین کار بزرگی باید طبعا نیروهای کار آمدی جذب و تربیت شود. این امر را ما در خود سازمان به خوبی درک کرده ایم زیرا برای برقراری ارتباطات از نوع جدید به اندازه کافی نیروی متخصص نداریم البته ایشان تاکید داشتند که حداقل همین نیروها یک خودسازی داشته باشند. نکته دیگر تبیین اهداف اصلی فعالیتهای برون مرزی ما برای ارائه تصویر درست از نظام بود .
دشمنان در حال مخدوش کردن این نظام هستند و برای ارائه تصویر درست از نظام باید ابتدا به ساکن یک تعریف درست از اسلام ناب محمدی داشته باشیم. بحث دیگر معرفی دستاوردهای نظام مثل مردمسالاری دینی جلوه های حضور مردمی و پیشرفتهای علمی کشورمان بود. نکته بعد در سخنان ایشان که مورد تاکید جدی بود آموزش زبان فارسی به عنوان درگاه برای ورود به معارف اسلامی و ایرانی بود.
تاکیدی دیگر در فرمایشات ایشان بود ناظر به دستگاههای فرهنگی داخلی بود که باید جلوه های متعالی فرهنگی ایرانی و اسلامی را معرفی کنند و نهایتا هم ایشان بر معرفی ایران امروز بسیار تاکید داشتند و رایزنان را خط مقدم جبهه اسلامی در مقابل جبهه دشمنان دانستند و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را به عنوان قرار گاه مشترک و مرکز اصلی این جبهه معرفی کردند .
* ارزیابی شما از روابط فرهنگی نظام چیست ؟ وتشکیل هشتمین هم اندیشی نمایندگان فرهنگی به چه منظور صورت پذیرفت؟
- سال گذشته بر اساس مطالعات آسیب شناسانه مجموع آسیبهایی که در حوزه روابط فرهنگی وجود داشت احصا کردیم و دو راهکار را برای اصلاح امور پیش بینی کردیم. یکی مهندسی سامانه روابط فرهنگی نظام و دیگری باز مهندسی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان قرارگاه مشترک فعالیتهای فرهنگی نظام در خارج کشور .
پس از اینکه این موضوع محضر مقام معظم رهبری گزارش شد و ایشان مسیر را تائید کردند عملا کار مهندسی روابط فرهنگی و باز مهندسی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را آغاز کردیم .البته معظم له تذکری داشتند و فرمودند که کارهای بزرگ نیاز به افراد توانمند، فهیم و شجاع دارد که باید در سطح مدیران این پیش بینی انجام می شد.
اکنون به بهانه هشتمین هم اندیشی نمایندگان فرهنگی ایران در خارج از کشور بخشی از این پروژه رونمایی شده است. هم اکنون یک برنامه ریزی مشترک و مبتنی بر تحلیلهای محیطی با مشارکت دستگاههای فرهنگی طراحی گردیده وانتظار می رود ما را در رسیدن به یک نظام هم افزا و منسجم و یک جبهه واحد در فعالیتهای فرهنگی برون مرزی کمک کند.
* چه آسیبیهایی را متوجه روابط فرهنگی نظام می دانید؟
- ما آسیب جدی را در این مسیر عدم مدیریت راهبردی در روابط فرهنگی می دانیم و این اقدام که با مشارکت 23 دستگاه فرهنگی درحال جریان است به برنامه ای منجر می شود که به لحاظ شکلی و محتوایی نقشه راه فرهنگی جمهوری اسلامی را در فعالیتهای برون مرزی نشان می دهد. البته آسیبهای دیگری هم دیده می شود نظیر عدم درک مناسب از اهمیت فعالیتهای فرهنگی بین المللی در میان مسئولین، عدم تناسب میان سرمایه گذاری دستگاهها و نیازها و فرصتهای موجود،عدم تناسب میان پیامها ومحصولات فرهنگی و نهایتا عدم رصد صحیح وبه هنگام از تحولات فکری وفرهنگی جهان.
* آیا این آسیبها متوجه رایزنان فرهنگی بوده یا دستگاهها ونهادهای ذیربط مقصرند؟
- در آسیبهایی که ذکر شد رایزنان فرهنگی کمترین نقش را دارند. زیرا سیاست و راهبرد جای دیگری می بایست تنظیم می شد؛ رایزن صرفا مجری سیاست ها است.محصولات وتولیدات هم می بایست درمحل خودش تهیه وتدارک می شد.علاوه بر اینکه در میزان سرمایه گذاری نیز رایزن نقشی نداشته است.البته رایزنان با انگیزه می توانستند ومی توانند فرصت سازی وظرفیت سازی نمایند واقدامات ارزشمندی را طراحی واجرا کنند ولی اینکار سیستمی نیست. به اعتقاد بنده ؛مجموعه نظام متناسب با ظرفیت هایی که انقلاب ایجاد کرد، نتوانسته در خارج از کشور فضا سازی کند.در واقع جریانی که حضرت امام (ره)با انقلاب اسلامی در سطح جهان ایجاد کرد ،خیلی جلوتر از اقدامات ما در طول این سال ها ست .
* در ارتباط با "متناسب کردن ظرف ومظروف یا پیام ومحصولات" بیشتر توضیح دهید.
- همانطور که عرض کردم یکی از آسیبهای جدی که در فعایتهای فرهنگی برون مرزی وجود داشته این است که ما میان پیام خود ، ابزار ها و محصولات تناسبی ایجاد نکرده ایم یعنی ما یک پیام بلندی داشته ایم که باید به شیوه های مختلف عرضه می شد ولی تلاش شایسته برای عرضه صحیح این پیام صورت نپذیرفته است و محصولات مان را نیز متناسب با آن پیام تنظیم نکرده ایم.از جلوه های هنری گرفته تا بخشهای پژوهشی و آموزشی و امثال اینها.
* آیا مثالی عینی برای این امر دارید؟
- برای مثال پس از گذشت سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی مان هنوز کتابی که بتواند به واقع نظام مردم سالاری دینی ایران را برای یک خارجی تبیین کند تا آن فرد تمام مشخصات این نظام را بشناسد وجود ندارد. البته برخی از نوشته ها در این باره وجود داشته و حتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می تواند منبع خوبی برای آشنایی با مختصات مردم سالاری دینی باشد ولی جا دارد کتابی همه جانبه و مشروح این مسئله را مو شکافی کرده ومجلدی قابل عرضه شود.یا در حوزه معرفی ولایت فقیه هم حکایت همین است .من گمان می کنم که حکومت ولی خبره وعادل تئوری است که اگردرست تبیین شود؛عده بسیاری به آن گرایش پیدا می کنند زیرا هر عقل سلیمی حاکمیت خبره عادل و پارسا که توسط خبرگان منتخب ملت انتخاب می شود را می پذیرد.البته مشروط به این که صحیح تبیین شود.
* در ابتدای سخنان خود به مدیریت راهبردی نیز اشاره داشتید. این نقیصه چگونه به یک آسیب جدی تبدیل شده است؟
- این مشکل ناشی ازنبود نگاه منظومه ای وجبهه ای و فقدان یک نقشه جامع فرهنگی بود که مورد وفاق همه دستگاه های فرهنگی باشد. مقام معظم رهبری 14 سال پیش به منظور شکل گیری قرارگاه مشترک فرهنگی جهت سامان دهی به فعالیتهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور با تشکیل سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی موافقت فرمودند ولی علیرغم تشکیل سازمان این مهم بنا به دلایلی آنطور که مد نظر معظم له بود؛ انجام نشد.مثلا قوانین حمایتی برای تحقق این اقدام تنظیم وتصویب نشد و ادغام دستگاه ها به شکل اصولی و فراگیرانجام نشد.
این حرکت بزرگ نیازمند تدوین اسناد فرادستی و قوانین مورد نیاز نظیر آئین نامه ها و احکام برنامهای است، که می بایست در مراجع قانون گذار واجرایی کشور به تصویب برسد. خوشبختانه پیش بینی های لازم در برنامه پنجم توسعه کشور و نظایر آن صورت پذیرفته یا در شرف تحقق است .آنچه در این میان از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد باور این امر است که ما برای توفیق در روابط فرهنگی نظام نیازمند برنامه ریزی مشترک فرهنگی هستیم و این مهم تنها درسایه همفکری و همراهی و همدلی تمام نهادهای فرهنگی عامل درخارج ازکشور قابل دستیابی است . بدیهی است علیرغم اقدامات صورت گرفته؛ هنوز در ابتدای مسیر هستیم و تا شرایط مطلوب فاصله زیادی داریم .
* به صورت عملیاتی بگویید چگونه این کارقابل تحقق است؟
- اول اینکه با همفکری دستگاه ها نقشه جامع را تنظیم وهمگی را ملزم کنیم که مطابق تقسیم کاری که انجام شده عمل نمایند و از کارهای موازی و تقابلی جلو گیری کنند و به تصمیمات قرارگاه مشترک پایبند باشند.البته سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی نیز باید به درجه ای از رشد برسد که سازمانهای دیگر مرجعیت تخصصی،علمی واطلاعاتی آن را در حوزه روابط فرهنگی بپذیرند. ایده های عملیاتی مشخص هم برای تضمین این کار وجود دارد مثلا می توان صندوقی برای توسعه روابط فرهنگی تشکیل داد وبخشی از اعتبارات دستگاه های فرهنگی عامل در خارج از کشور را در آن صندوق قرار داد وهزینه را منوط به تصمیم شورایی متشکل از مسئولین دستگاه های مربوطه یعنی شورای عالی سازمان واگذار کرد.
* در بخشی از سخنان خود به بحث اثر گذاری امام راحل در جهان اشاره کردید و این که ما نتوانسته ایم حق مطلب را در این باره به جا بگذاریم به نظر این آسیبی جدی می آید فکر می کنید چرا در بحث صدور انقلاب که یکی آرمانهای مورد تاکید حضرت امام (ره) بود غفلت شد.
- ما در برخی مقاطع تاریخی فراز و نشیب هایی داشته ایم. پیام هایی که در برخی مقاطع از ما صادر می شد مورد انتظار دوست داران انقلاب نبود من بخشی از این نقیصه را با عدم تعریف ماموریت های اصیل دستگاهها و پرداختن به امور غیر مهم وبعضا منفعلانه مرتبط می دانم. به عنوان مثال در روابط فرهنگی نظام ، گفتمان امام و انقلاب و اسلام ناب به بهانه اعتماد سازی کنار گذاشته شد . به تعبیر روشن تر باید بگویم که از ارزشهای برخاسته از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان ظرفیتی تاثیرگذار برای بازیگری در صحنه جهانی بخوبی استفاده نشد. البته این مشکل فقط متوجه واحدهای صف نبوده بلکه بخش های تولید فکر و علم نیز به میزان مورد نیاز با رویکرد بینالمللی به تولید و ترجمه اندیشه و گفتمان امام و انقلاب نپرداخته اند. بگذارید صریحاً عرض کنم از دیپلماسی ارزشی و گفتمان تولید شده در جریان انقلاب واندیشه های تابناک حضرت امام (ره) و دستاوردهای معنوی نظام جمهوری اسلامی ایران، که حوزه اقتدار ما را تشکیل می دهند به قدر کفایت بهره نبرده ایم.
بدیهی است درصورت عدم بهره برداری از گفتمان مذکور، ناگزیر خواهیم بود همانند برخی از دوره ها به گفتمان طراحی شده از سوی رقبا و معارضین و اقدام در حوزهای که حوزه تفوق ما نمی باشد؛ تن در دهیم. راه علاج این دسته از مشکلات و آسیب ها ایجاد باور نسبت به این مسئله است که اقتدار فرهنگی و معنوی نظام، اقتدار واقعی ما است و ما نیازمند رجوع و پایبندی به اصول انقلابی و دینی و اتخاذ رویکردی نقادانه نسبت به مبانی فکری و عملکرد نظام سلطه ایم و برای تحقق این مهم اولاًٌ باید به تبیین صحیح هدف گیری ها یعنی مأموریتها و اهداف بپردازیم و ابعاد کار را به درستی مشخص نماییم مثلاً آنجا که می گوییم اسلام؛ مراد کدام قرائت از اسلام است. آنجا که می گوییم ایران، منظور چیست؟ و آنجا که صحبت از کارآمدی نظام است، مراد کدام بخش است.ثانیاً با مدیریت، حمایت و هدایت صحیح تولیدات فکری، فرهنگی، اینگونه اقدامات را به سمت مورد نظر سوق دهیم و ثالثاً حامیان انقلاب را در سطح جهان شناسایی وجبهه انقلاب را با تمامی قوا شکل دهیم.
* با شرایط فعلی و امکانات موجود واقعا چقدر به اجرای این ایده ها امیدوارید؟
- من قبول دارم که نوع تهدیدات دشمن تغییر پیدا کرده و ابزارهای دیگری را برای این منظور مورد استفاده قرار می دهد .دشمن شدیدا به جنگ نرم و دیپلماسی عمومی توجه داشته و ما هم بر اساس تغییراتی که در این فضا بوجود آمده باید رفتار خود را تغییر بدهیم .دشمن در حوزه رسانه و دیپلماسی عمومی سالهای سال و با منابع مالی هنگفت کار کرده ولی واقعیت این است که به همان اندازه که این امکانات می تواند برای آنها فرصت ایجاد کند به همان اندازه نیز می تواند برایشان تهدید محسوب شود. همین فضای مجازی به همان اندازه که در اختیار آنها قرار دارد به همان اندازه می تواند آنها را به مخاطره بیندازد به شرط این که ما نیز راه کارهای صحیحی داشته و درست وارد موضوع شویم.گمان می کنم تفاوت ما با دشمنان مان پیام ما به خاطر عمق بیشتر تاثیر فراتری را ایجاد می کند .
* ولی به نظر می رسد بیش از آنکه در این مقوله کار کارشناسی انجام دهیم به روشهای سلبی متوسل شده ایم.
- البته درغرب نیز تلاش می شود با تکثر اطلاعات نوعی سانسور ایجاد شود که ما اسمش را سانسور جدید می گذاریم. این روش برخلاف شیوه های قدیمی که با تحدید اطلاعات همراه بود ،الان با تکثر اطلاعات سانسور صورت می گیرد.باید در این فضا که مردم از موج اخبار و اطلاعات خسته و دلزده شده و به سمت برند های خاص گرایش پیدا کرده اند ،ما باید برند اسلامی خود را تعریف کرده و جهان را به این برند دعوت کنیم. این امر شدنی است به رغم موج اطلاعات برند ما می تواند مطرح و جایگاه خاص خود را در جهان پیدا کند.
* مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود نمایندگان ایران در خارج از کشور را به خاورمیانه اسلامی نیز توجه داده بودند این نیز به نظر یک اقدام فرهنگی جدی می طلبد . آیا برای این مهم هم برنامه خاصی دارید؟
- من معتقدم نظام سلطه به پایان راه خود رسیده است.آنها مدعی بودند که دستاورد های پایان تاریخ را به بشر منتقل کرده اند ولی وقتی بشرمی بیند که دستاورد های آخر زمان غرب نتوانسته است نیاز های او را برطرف کند دنبال گمشده خود در جایی دیگر می گردد. امروز جمهوری اسلامی با پیامی متفاوت در جهان ظاهر شده است.عدالت خواهی ،ظلم ستیزی ، دعوت به یک جهان عاری از خشنونت وحکومت یک منجی عادل پیام هایی است که دل های بسیاری را به خود جذب کرده است.
* دیپلماسی عمومی ایران برای تحقق این مهم چه تاثیری دارد ؟
- دیپلماسی رسمی چندی است که اعتبار سابق خود را از دست داده و این دیپلماسی عمومی است که حرف نخست را می زند.غرب هم استفاده از آن را دردستور کار قرار داده است.ما نیز از این محمل با ارتباط گسترده با رسانه ها و سازمان های مردم نهاد و توده مردم باید استفاده کرده و ایده های اسلامی خود را ارائه کنیم.