به گزارش مهر، در ادبـیـات فارسی جشن نوروز را، مانند بسیاری دیگر از آیـیـن ها، رسم ها، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری، چون فردوسی، منوچهری،عنصری، بـیـرونی، طبری، مسعـودی و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبـیـات پـیـش از اسلام بوده، نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
محمد بن جریر طبری نوروز را سر آغاز دادگری جمشید دانسته است: "جمشید علما را فرمود که آن روز که من بـنـشـسـتم به مظالم، شما نزد می باشید تا هر چه در او داد و عدل باشد بنمایـیـد، تا من آن کنم و آن روز که به مظالم نشـسـت روز هرمز بود از ماه فروردین. پس آن روز رسم کردند."
ابوریحان بـیـرونی پرواز کردن جمشید را آغاز جشن نوروز می داند : "چون جمشید برای خود گردونه بساخت، در این روز بر آن سوار شد و جن و شیاطین او را در هوا حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم برای دیـدن این امر به شگفت شدند و این روز را عید گرفته و برای یادبود آن روز تاب می نـشـیـنـند و تاب می خورند."
و سرانجام خیام می نویسد که جمشید به مناسبت باز آمدن خورشید به برج حمل، نوروز را جشن گرفت؛ "سبب نهادن نوروز آن بوده است که آفتاب را دو دور بود، یکی آنکه هر سیصد و شصت و پنج شبان روز به اول دقیقه حمل باز آمد و به همان روز که رفته بود بدین دقیقه نتواند از آمدن، چه هر سال از مدت همی کم شود؛ و چون جمشید، آن روز دریافت ( آن را ) نوروز نام نهاد و جشن و آیـیـن آورد و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند."
نوروز، تکراری که طبیعت و احساس و جامعه دوستش دارند
به هر حال سخن گفتن از اینکه نوروز از کجا آمده و چرا اینچنین عزیز گشته شاید تکرار باشد و طبع برخی این تکرار را نپسندد. اما به گفته دکتر شریعتی: "در علم و و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده "عقل" تکرار را نمی پسندد؛ اما "احساس" تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساخته اند. جامعه با تکرار نیرومند می شود، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس و جامعه هر سه دست اندرکارند. نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن رو هست که این قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان است و روز شادمانی زمین و آسمان و آفتاب و جشن شکفتن ها و شور زادن ها و سرشار از هیجان هر آغاز.."
روزهای نوروز اگر حتی یک روز باشند و یا 1+12 روز باز هم برایمان هر روزش روزی آغازین است و هر لحظه اش ابهت و نشاطی دیگر دارد. شاید بد نباشد بدانیم که علی رغم اینکه مدت برگزاری جشن هایی چون مهرگان، یلدا، سده و بسیاری دیگر، معـمولا یک روز (یا یک شب) بـیشتر نبوده ولی جشن نوروز که درباره اش اصطلاح "جشن ها و آیـیـن های نوروزی" گویاتر است، دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد.
نوروز علیرغم همه تکرارش هنوز برای همه آدم های دنیا روز و لحظه و ثانیه برای متولد شدن و از سر گرفتن دارد همه ما روزی از نوروز خودمان آغاز کردیم و با اقتدا به نماز بی بدیل طبیعت راه را از بیراهه بازشناختیم و بازهم فرصتی یافتیم تا با نوروزی دیگر از سر بنویسیم و نوروز حصار نیست و برای همه مان جای نو نوار شدن بازکرده است.
"نوروز دست مردم را می گیرد و از زیر سقف ها و درهای بسته فضاهای خفه لای دیوارهای بلند و نزدیک شهرها و خانه ها، به دامن آزاد و بیکرانه طبیعت می کشاند، گرم از بهار، روشن از آفتاب لرزان از هیجان آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران خورده پاک و ... نوروز تجدید خاطره بزرگی است؛ خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت..."
اسلام و بالندگی هر روزه عید باستانی نوروز
شاید نگاه دینی و آئینی به جشن های نوروزی از آن زمان که اسلام در ایران اوج گرفت و بالنده شد بیش از پیش تجلی یافت و خواندن دعای "یا مقلب القلوب" بر سفرهای ملی هفت سین روح خدایی را بر این عید باستانی دمید و کتاب بی همتای قرآن برکت آفرین سفرهای عید و مستحکم کننده اعتقادات ایرانیان گشت.
نوروز دارای خاستگاه سرزمینی است. جشن و آیینی است برخاسته از مجموع شرایط سرزمین ایران که در پهنه جغرافیای فرهنگی ایران، بیوابستگی به هیچ قوم و مذهب و گروه خاص در جان مردم نشسته است و وجه مشترک همه گروههای قومی و اعتقادی است.
همه اقوامی که به این سرزمین آمدند و همه جریانهای اعتقادی که در اینجا رواج پیدا کردند، آن را پذیرفتهاند، از آن مایه گرفتهاند و بر آن اثر گذاشتهاند. چنان چون جویبارهایی که در مسیر رودخانه به آن وارد میشوند و رودخانه همچنان در هویت خود جاری است.
نوروز هم در جریان و استمرار بدون انقطاعش در پیچ و خمها و فراز و نشیبهای تاریخ و در گستره وسیع رواج آن در میان مناطق گوناگون ایران تا آن سوی مرزهای امروزی و در تمام پهنه وسیع جهان ایرانی، واقعیت و هویت ثابت و مستمر فرهنگی است و از این رو دارای توانمندی تحکیم وحدت ملی و همبستگی منطقهای است.
در دوره صفوی که آیین شیعه مذهب رسمی ایران میشود، بر پیوند نوروز با عناصر آیینی شیعه تاکید میشود. از جمله اینها تاکید بر انطباق نوروز با نخستین عید غدیر و روز اعلام خلافت امیرالمومنین علی(ع) است. از همین رو است که امروز شیعیان در همه جای دنیا نوروز را گرامی داشته و آن را عیدی بزرگ میشمارند.
آداب سفارش شده برای نوروز و شباهت به آداب اعیاد دینی
مفاتیح الجنان شیخ قمی روایتی از معلی بن خنیس را درباره نوروز ذکر کرده است که اعمال این روز و دعای مربوط به آن را همراه دارد، بی آنکه اشاره ای به فضیلت این روز کرده باشد.
ولی بحارالانوار مجلسی روایات معلی بن خنیس را به تفصیل آورده است. در آن روایات به فضیلت و برتری این روز نسبت به سایر ایام بسیار پرداخته است و یکی از روایات مفصل معلی بن خنیس از نوروز را این گونه تجلیل کرده است: "نوروز روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت، روزی است که جبرئیل بر نبی(ع) نازل شد، روزی است که رسول اکرم(ص) علی(ع) را بر دوش کشید تا بت های قریش را از بالای کعبه رمی کند، روزی است که نبی(ع) به وادی جن رفت و از ایشان بیعت گرفت، روزی است که برای علی (ع) از مردم بیعت گرفت (غدیر خم) ، روزی است که قائم آل محمد ظهور خواهد کرد و روزی است که امام عصر(عج) بر دجال پیروز خواهد شد..."
و اما روایت است از امام جعفر صادق (ع) که ایشان فرمودند: چون نوروز شود غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوی های خوش خود را معطر گردان. پس چون از نمازهای پیشین و پسین و نافله های آن فارغ شدی، چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه انا انزلناه و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایهاالکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفق را بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و ...
همان طور که مشاهده می شود این روز نیز چون اعیاد اسلامی با غسل کردن، پوشیدن جامه نو و معطر گردیدن به بوی های خوش و روزه داشتن آغاز می شود، ضمن آنکه نمازی مشابه نمازهای سایر اعیاد اسلامی دارد.
اسلام رنگ قومیت ها را زدود و نوروز را استوار ساخت
به هر حال به قول دکتر شریعتی "اسلام که همه رنگ های قومیت را زدود و سنت ها را دگرگون کرد، نوروز را جلال بیشتر داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانه ای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان، مصون داشت. انتخاب علی به خلاف و نیز انتخاب علی به وصایت در غدیر خم هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی آن همه خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به علی و حکومت علی داشتند پشتوانه نوروز شد. نوروز که با جان ملیت زنده بود، روح مذهب نیز گرفت؛ سنت ملی و نژادی، با ایمان مذهبی و عشق نیرومند تازه ای که در دل های مردم این سرزمین بر پا شده بود پیوند خورد و محکم گشت، مقدس شد و در دوران صفویه، رسماً یک شعار شیعی گردید، مملو از اخلاص و ایمان و همراه با دعاها و اوراد ویژه خویش..."
امروز نوروز با دعای"حول حالنا الی احسن الحال" پیوند عمیقی دارد و با آن شکوه می گیرد که " ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها؛ ای تدبیر کننده روز و شب؛ ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر، حال ما را به بهترین حال دگرگون کن"
در نوروز باید علاوه بر شاد بودن و شاد زیستن به نشاط خوب اندیشیدن رسید و از همه این زلال معرفت تا قدر و اندازه خویش نوشید. نوروز روز نو شدن و آغاز دوباره است که به پاسداشت این روز گرامی باید همه وجود را جلا داد و همه خطوط به اشتباه رفته را از اول کشید و طرحی نو در انداخت. نوروز آغازگر رسیدن به بهترین هاست.
و اما یادمان نرود که همه طراوت بهار مدیون یک گل یعنی گل زیبای نرگس است، دعا کنیم که بیاید تا هر روزمان بهاری شود و هر لحظه مان نوروزی جدید و ماندنی.
گل همیشه بهارم امسال هم رفت و نیامدی! یوسف زهرا(س) بیش از پیش دعایت می کنم و منتظرت هستم. تو هم به جان مادرت، دعا کن فصل بعد فصل وصل باشد.
................................................
حسی به وسعت آغازی بیکران تقدیم تو...عیدتان مبارک