عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد با تأکید بر اینکه یک مقاله فلسفی باید راه نویی رفته باشد گفت: در دیار ما نگاشتن مقاله بیش و پیش از آنکه از نیازی واقعی ناشی شود ناشی از نیازهای اداری و دانشگاهی است.

دکتر انشاءالله رحمتی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه یک مقاله فلسفی باید دارای چه ویژگیهایی باشد تا بتواند تأثیرگذار و ماندگار شود؟ گفت: شرط اولش این است که یک مقاله فلسفی باید در پاسخ به یک نیاز فکری که در جامعه امروز وجود دارد نوشته شود یعنی نویسنده یک مقاله فلسفی ابتدا باید نیازسنجی بکند و ببیند که مقاله‌ای که می‌خواهد بنویسد آیا به نحوی پاسخگوی سؤال یا سؤالاتی در جامعه امروز هست یا نه ؟

وی افزود: دوم اینکه باید تحقیقات مشابهی را که هم در کشور خودمان و هم در کشورهای دیگر در ارتباط با آن سؤال یا سؤالات انجام شده مرور بکند، یعنی در واقع سابقه پاسخهایی را که احیاناً به آن سؤال داده شده است مرور کند و سپس در یک مقایسه و تطبیق پاسخها را طبقه‌بندی بکند و بعد ببیند که آیا پاسخی متفاوت به آن پاسخهای قبلی به این سؤال می‌تواند بدهد، اگر توانست پاسخ تازه‌ای به آن سؤال بدهد جا دارد که مقاله‌ای درباره آن موضوع بنویسد. یا اگر پاسخ جدیدی به آن سؤال نداشت اما احساس کرد که ابهامات یا نقصانهایی در پاسخهای قبلی وجود دارد که می‌تواند به برطرف کردن آنها کمک کند باز هم توجیهی برای نوشتن مقاله وجود دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در ادامه تصریح کرد: حتی اگر احساس کرد ولو اینکه نمی‌تواند نقصهای پاسخهای قبلی را برطرف کند ولی لااقل می‌تواند به تشخیص آن نقصها و کاستی‌ها کمک کند به‌گونه‌ای که زمینه برای تأملات بیشتر فراهم کند بازهم توجیهی برای نوشتن یک مقاله فلسفی وجود دارد.

رحمتی درباره کمبود مقاله فلسفی خوب در دیارمان نیز گفت: یک علت عمده‌اش با توجه به پاسخی که به سؤال قبلی دادم روشن می‌شود. به این معنا که مقالات فلسفی نوعاً به این نیازمندی و اینکه بخواهند سهمی در پیشبرد تفکر داشته باشند کمتر عنایت می‌کنند و متأسفانه ممکن است خیلی از مقالات فلسفی که در جامعه ما نوشته می‌شوند به نحوی به خاطر یک اجبار باشند. برای مثال دانشجویی را در نظر بگیرید که می‌خواهد از پایان‌نامه دکتری یا فوق لیسانس خود دفاع بکند، وی موظف است که مقاله‌ای چاپ شده داشته باشد. همینطور استادی که می‌خواهد مدارجی را در دانشگاه برای ارتقای خودش طی بکند نیازمند این است که مقالاتی داشته باشد.

مترجم کتاب " نقد عملی کانت" اظهار داشت: انگار که آن نیاز واقعی که پیدا کردن سؤالات امروز جامعه است به یک سطح غیرواقعی و به یک نیاز شخصی مبدل شده یعنی من به جای اینکه نیاز جامعه را بخواهم با نوشتن یک مقاله فلسفی برطرف بکنم در درجه اول می‌خواهم نیاز دانشگاهی و تحصیلی خودم را برطرف کنم و به همین خاطر طبیعی است که مقاله‌ای که با چنین انگیزه ضعیفی نوشته می‌شود مقاله چندان قویی نخواهد بود.

رحمتی در باب تفاوت کتاب و مقاله فلسفی هم خاطرنشان کرد: لزوماً یک مقاله خوب فلسفی مقاله‌ای است که همراه با نوآوری و ابداع است ولی ممکن است که در کتاب چنین توقعی نباشد یعنی ممکن است که یک کتاب درسی یا توصیفی نوشته بشود که صرفاً به معرفی آراء و افکار دیگران می‌پردازد و هدفش هم این است که تعلیمی را در اختیار افراد قرار بدهد و در این قبیل کتابها عمدتاً انتظار این است که سبک و شیوه بدیعی برای بیان و تقریر مطالب به کار گرفته بشود ولی در همه کتابها توقع ابداع و نوآوری فکری نیست ولی در مقاله فلسفی این توقع وجود دارد.

سردبیر ماهنامه "اطلاعات حکمت و معرفت" در پایان یادآور شد: هرچند که در کتاب فلسفی هم می‌توان انتظار ابداع و نوآوری را داشت اما این انتظار یک انتظار کلی و جامع نیست. از همه کتابها چنین انتظاری نمی‌شود داشت که مانند مقاله یک ایده و فکر نویی داشته باشند که البته این نوآوری به معنای آوردن یک نظریه جدید نیست ولی به هر حال انتظار هست که یک مقاله فلسفی راه نویی رفته باشد.