به گزارش خبرنگار مهر در کرج، دکتر جعفر حسنی پیش از ظهر دوشنبه در دومین جلسه سلسله نشستهای بررسی عرصههای فرهنگی عشق و زناشویی که به همت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم در این دانشگاه برگزار شد، گفت: در هیچ فرهنگی هیچ معیار موفقی برای ازدواج وجود ندارد و معیار اصلی ازدواج در درون انسانها هست، ما باید خودمان زوج مناسبی باشیم تا بتوانیم مورد مناسب خود را پیدا کنیم.
وی با تاکید بر مسئله عشق در ازدواج گفت: انسان بدون عشق قادر به ادامه زندگی نیست. افرادی که واقعاً عاشق میشوند از بهداشت روانی بالایی برخوردارند از جمله عشق الهی، عشق به زندگی و معمولا زوجینی که عشق کامل را تجربه کردهاند طول عمر در آنها زیاد است و کیفیت زندگی آنها بالاست.
وی افزود: در دامن مادر عشق به وجود میآید، عشق ظرفیت پذیرش را بالا میبرد، خاصیت عشق تسهیل پردازش شناختی است. روند عاشق شدن افراد را در داستانهایی که در طول زندگی برای آنها پیش میآید باید دانست، داستانهایی در طول زندگی برای افراد پیش میآید که ناخودآگاه است زمانی که این داستانها با وقایع بیرون هماهنگ میشود سختی و مشکلات شروع میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: برای نمونه دختری که 20 ساله است و هرروز شاهد دعوای پدر و مادر خود است داستان عشقی این دختر بر این اساس شکل میگیرد که زن و شوهر با هم دعوا میکنند و در مقابل پسری که در خانوادهای آرام بزرگ شده است، داستان عشقی او آرام و بدون مشاجره است. اینها زوج موفقی برای یکدیگر نیستند چراکه آرامش برای دختر ارضا کننده نیست به طوری که دختر به سوی جنگ و ستیز سوق داده میشود زمانی که این دو به سراغ مشاور میروند، اولین چیزی که دختر میگوید این است که این آقا هیچ اعتنایی به من ندارد.
تقسیم داستانهای عشقی به پنج دسته
وی در ادامه با اشاره به داستانهای عشقی، آنها را به پنج دسته تقسیم کرد و گفت: داستان بعضی از دختران و پسران به سمت قصههایی پیش میرود که زیاد سنخیتی با هم ندارند همانند معلم و شاگرد، آقایی میخواهد دختری را انتخاب کند که حرف گوش کن باشد سرانجام این داستانها تباهی، ناسازگاری و فنا است و یا قصد فداکاری که برخی خود را فنا میکنند تا دیگران آسوده باشند و قصد حکومت که این افراد در برخورد با فرد مقابل پرخاشگری میکنند در نتیجه این قصدها سرانجام خوبی ندارند.
حسنی گفت: در قصههای عینی که افراد سراغ روابطی میروند که معمولاً شبیه موقعیتهای روزمره است مانند سفر، بافندگی، مسیر زندگی این افراد زیاد مشخص نیست و عاقبت این داستانها زیاد مطلوب نیست و در قصههای روایتی این افراد کاملاً منفعل هستند و هیچ وقت تصمیم نمیگیرند مثلاً اگر از آنها بپرسید نظرتان درباره این فرد چیست، میگوید نمیدانم.
وی در ادامه به دو قصه دیگر اشاره کرد و گفت: قصههای ژانر که تک تک صحنههای زندگی پدید آورنده این قصهها هستند، این افراد هیچ ثباتی در زندگی خود ندارند، امروز به یک آهنگ هستند و فردا به یک آهنگ دیگر، زندگی این افراد طنزگونه است اما قصههای مشارکتی که بهترین داستان است این افراد مثل هم نگاه میکنند، هم در انتخاب و هم در زندگی داستان هایشان به سمت دین میرود و این دین میتواند اسلام باشد و یا هر دین دیگری، زندگی آنان سرشار از محبت و دوستی است.
این استاد دانشگاه به شرح نظریه مثلث عشقی استرنبرگ پرداخت و گفت: در این نظریه بعد صمیمیت که آیا این ظرفیتها در آنها وجود دارد که به یکدیگر احترام بگذارند یا نه، بعد تهد که یک مولفه شناختی است و هرکدام از طرفین باید مکلف بشوند یکسری از رفتارها را نسبت به هم انجام دهند مثلاً تعهد میکنند که همیشه کنار هم بمانند و در سختیها و مشکلات یکدیگر را درک کنند و یا مثلاً اگر فرد توانست در غیاب همسر خود رابطه نامشروع نداشته باشد به این میگویند تعهد، بعد جذابیت به فاکتورهایی منجر میشود که طرف برای ما جذاب باشد و معمولاً در دوران دانشجویی اولین مولفه شهوت و هوس است که ما یکسری جذابیتها در طرف مقابل میبینیم که آرام آرام به سوی فرد مورد نظر کشیده میشویم.
این پژوهشگر به رابطه سبکهای مختلف عشق و مثلث عشقی استرنبرگ پرداخت و گفت: سبک بی عشقی که هیچ گونه تعهدی در کار نیست که 90 درصد تعاملات بدین شکل است. سبک صمیمیت که به این عشق دوستی گویند و بر اساس اصل مجاورت و اصل جذابیت است در این رابطه اعتقاد بر این است که در این معامله باید برنده برنده باشد. سبک عشق شیدایی که به آن عشق در نگاه اول گویند و شناخت در ما توسعه پیدا نکرده است. اول آن زیباست ولی آخر آن بسیار بد تمام خواهد شد. وقتی یکسری رفتارها بین ما تکرار میشود به صورت عادت در میآید این عشق هم دوام نخواهد داشت. زود به وجود میآید اما سست و ناپایدار است زود فروکش میشود.
وی افزود: از دیگر سبکهای عشق میتوان به سبک عشق پوچ یا تهی اشاره کرد که دو نفر صرفاً به این دلیل پیش هم میمانند که تعهد دارند برخی افراد برای این باهم زندگی میکنند که بچههای شان آواره نشوند، عشق رمانتیک که در آن مولفهای به اسم تعهد وجود ندارد اینها همدیگر را درک میکنند، شریک کاری خوبی برای هم هستند و هیچ موقع به عشق کامل نمیرسند مثلاً دو نفر عاشق و معشوق با جاذبه جنسی بعد از یک مدت جاذبه فیزیکی آرام آرام کم میشود این فرد برای اینکه بتواند تعهدش را کامل کند به دنبال فرد دیگری میرود برای نمونه افرادی که چندین بار ازدواج میکنند.
در عشق مبتنی بر حمایت صمیمیت وجود ندارد
وی خاطرنشان کرد: در عشق مبتنی بر حمایت بحث جاذبه فیزیکی و شور و اشتیاق وجود دارد اما صمیمت وجود ندارد هر روز با هم دعوا میکنند و این عشق هم بارور و کارآمد نخواهد بود. عشق همسری که زوجین با هم صمیمی هستند و همچنین تعهد در این افراد بالاست، ملاک ازدواج متعهد بودن، تفاهم و تعامل است اما چون بحث جاذبه فیزیکی وجود ندارد این عشق سرانجام خوبی ندارد.
حسنی با اشاره به مناسب ترین نوع عشق در ازدواج گفت: اگر میخواهید ازدواج کنید اولین محور این است که رفتار و حرکات فرد برای شما جذاب باشد، وقتی در کنار شماست عاطفه شما مثبت میشود و پژوهشگران معتقدند که تفاهم باید چک شود زیرا که تفاهم صمیمت میآورد و این عشق، عشق کامل است.
وی در خصوص تفاهم بین زوجین گفت: برخی مواقع سن نزدیک به هم تفاهم را بیشتر میکند. دو نفری که اختلاف سنی زیادی دارند و در دو دهه مختلف از هم زندگی میکنند هرگز زوج موفقی برای هم نیست برای نمونه آقای 40 ساله با خانم 25 سالهای ازدواج میکند و این در حالی است که برای این مورد دیگر هیجان معنا ندارد اما این خانم تازه دوره جوانی خود را شروع میکند.
حسنی بحث شخصیت و تعهد را دو بحث مهم دانست و گفت: فردی را باید انتخاب کرد که از نظرشخصیتی کامل کننده ما باشد و در صمیمیت باید این بعد نیز چک شود، فرد وقتی به درجهای از پختگی رسید به درجهای از تعهد نیز میرسد، افراد وقتی متعهد میشوند که کوچکترین نارسایی در طرف مقابل است. مال ایشان هم هست، عیب جو نیستند و به یکدیگر کمک میکنند تا نقصهای شان برطرف شود. تعهد بستن خیلی آسان است اما نگه داشتن آن خیلی سخت است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه به شرح مولفههای یک ارتباط سالم پرداخت و گفت: صمیمت، احترام، انعطاف پذیری و سازگاری، ارتباط، عزت نفس، صداقت، اعتماد، فردیت و هویت از مولفههای اصلی یک ارتباط سالم است.
این پژوهشگر در تشریح این مولفهها گفت: صمیمیت که برقراری ارتباط عاطفی نزدیک با دیگری در عین حفظ هویت شخصی است و در این راستا صمیمیت عاطفی، یک مولفه بی انتها در یک ارتباط سالم است. وقتی دو نفر زوج با هم هستند که بتوانند یک رابطه نزدیک با هم داشته باشند اما نباید این رابطه نزدیک، هویت را تهدید کند و احترام که ما بتوانیم احساسها و هیجانهای طرف مقابل خود را درک کنیم و به آن توجه کنیم و این چیزی است که ما زیاد به آن توجه نداریم. براتی نمونه شخص از داییاش صحبت میکند، شما شروع به ایراد گرفتن از او میکنید.
وی در تشریح مولف انعطاف پذیری و سازگاری گفت: فرد باید توانایی تغییر و همسازی با تغییرات و شرایط متغیر زندگی را داشته باشد، این بعد بسیار حیاتی است، افراد نباید سعی در تغییر طرف مقابل خود داشته باشند بلکه باید خودشان را تغییر دهند، منظور از انعطاف پذیری این است که افراد با سختیهای زندگی کنار بیایند و بتوانند منعطف باشند.
وی در خصوص مولفه ارتباط گفت: کانالی است که ما خواستههای خود را بیان میکنیم و هم هیجانهای خود را و هم هدف خود را به طرف مقابل بیان میکنیم، مرحله نامزدی و دوره آشنایی ضروری است، ارتباط اگر دو طرفه باشد میتواند آرام آرام رفتارهای ناسازگارانه را از بین ببرد.
حسنی صداقت و عزت نفس را از دیگر مولفهها برشمرد و تصریح کرد: بیش از آنکه از یک ارتباط احساس رضایت کنید باید از خود راضی باشیم. نگرش خود را مثبت کنیم. از تصمیمهای خود راضی باشید و سعی نکنید که به خاطر دیگران در خود تغییر ایجاد کنید. همچنین صداقت در افکار، احساسات خواستهها به شما و قطب دیگر ارتباط، همزمان این فرصت را میدهد که ظرفیتهای خود و ارتباط بین تان را رشد دهید.
اعتماد اساسی ترین فاکتور در ارتباط سالم
حسنی اساسی ترین فاکتور در ارتباط سالم را اعتماد دانست و گفت: در مسیر زندگی اعتماد به همسر یکی از مولفههای ضروری ارتباط سالم است اما در آغاز ارتباط اعتماد خود به خود فراهم نمیشود و باید کسب گردد به یاد داشته باشیم که کسب اعتماد کار دشواری است و تخریب آن بسیار ساده است.
وی یادآور شد: اگر هیجانی بیان نشود موجب تشکیل عقده میشود و این عقده شاید هیچ وقت برطرف نشود.
وی در خصوص اینکه ازدواج نباید هویت و فردیت ما را از بین ببرد گفت: رابطهای که منجر به از بین رفتن هویت بشود به هیچ دردی نمیخورد، اگر زوجین هویت همدیگر را تقویت کنند رابطه آنان سالم است.
وی خاطر نشان کرد: هیچ دو خانوادهای شبیه هم نیستند، و این را باید درک کرد که هیچ گاه نباید به هویت و خانواده فرد مقابل توهین کرد چراکه در این صورت است که صمیمیت و عشق کامل پدید میآید.
وی در پایان در خصوص نتایج پژوهشی که در ایران در رابطه با خصوصیات عشاق واقعی انجام گرفته است گفت: این افراد معمولاً همدیگر را عمیقاً درک میکنند، دارای عقاید و آگاهیهای مشترک هستند، احساسهای شخصی خود را به همدیگر ابراز میکنند، احساسهای همدیگر را درک میکنند و به هم احترام میگذارند، در ارتباط باهم به راحتی همدیگر را تحمل میکنند، در پیشرفتهای شخصی به همدیگر کمک میکنند، یار و یاور یکدیگر میشوند، به احساسهای یکدیگر نیاز دارند و در تلاش برای جلب آن هستند و علاقه خود را به همدیگر ابراز میدارند.
در این جلسه 400 نفر از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم حضور داشتند.