به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه سلسله درس گفتارهایی در فلسفه دین که از آبان سال 88 به همت گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار میشود، پنجمین نشست با عنوان الهیات و مسئله شر صبح امروز چهارشنبه 29 اردیبهشت با حضور امیرعباس علیزمانی، غلامحسین خدری، هدایت علویتبار و حسین احمدی زاده در این پژوهشگاه برگزار شد.
دکتر هدایت علویتبار با موضوع "طرح مسئله شر؛ بررسی مقایسهای میان سنت اسلامی و غربی" به سخنرانی پرداخت و گفت: مسئله اصلی در طرح مسئله شر این است که حدود شر که غیر قابل انکار است با کدام صفت یا مجموعه صفات خدا در تعارض است که اختلاف سنت اسلامی و غربی در اینجا مشخص میشود.
وی با اشاره به بحث شر در کتاب شفای ابن سینا و اسفار ملاصدرا تاکید کرد: ملاصدرا در این بحث به نوعی از ابن سینا تبعیت کرده است.
دکتر علوی تبار با اشاره به بحث شر در سنت اسلامی گفت: در سنت اسلامی در طرح مسئله شر، علم مطلق و قدرت مطلق خدا فرض گرفته میشود و در صورت مسئله ذکر نمیشود و وجود شر با صفت حکمت خدا ناسازگار دانسته میشود.
وی با تاکید بر اینکه در سنت اسلامی گاهی به جای صفت حکمت، مسئله شر با صفت رحمت، عدالت یا وحدانیت ناسازگار قرار میگیرد افزود: برخی مسایل را به امور خیر (خدا) و امور شر (خدای شر) تقسیم میکنند که حکمای اسلامی در جواب مسئله شر را در توحید مطرح میکنند و میگویند وجود شرور نیاز به مبداء شر ندارد و هر دو (خیر و شر) را میتوان به یک مبداء استناد داد.
وی با بیان اینکه گاهی در سنت اسلامی در بحث شر، روی صفت عدالت تاکید میشود افزود: برخی از علما وجود شر را با عدالت الهی در تعارض دانسته که شهید مطهری یکی از همین متفکرانی است که در این زمینه کتابی نیز نوشته است.
وی با اشاره به اینکه گاهی وجود شر با رحمت الهی در تعارض گرفته میشود تاکید کرد: ملاصدرا به این موضوع توجه داشته و بحث شر را ذیل حکمت الهی قرار داده است.
علوی تبار تاکید: حکمای اسلامی علم و قدرت مطلق الهی را مفروض میگیرند در حالی که باید ابتدا این دو صفت توضیح داده شود تا مسئله شر طرح گردد.
وی در ادامه با اشاره به بحث شر در سنت غربی آن را در تقابل با سنت اسلامی خواند و گفت: در سنت غربی آنچه بیش از همه مورد تاکید است خیریت محض است نه حکمت. در گذشته در سنت غربی صفت خیریت و صفت قدرت در طرح مسئله شر آورده میشد آنها معتقد بودند که دو صفت خیریت محض و قدرت محض با وجود شر در تعارض است در واقع آنها علم مطلق را مفروض میگرفتند و دو صفت خیر و قدرت مطلق را مطرح میکردند.
وی بحث شر را در سنت غربی به دو طرح دو مولفهای و طرح سه مولفهای تقسیم کرد و گفت: در سنت غربی از ابتدا تا این اواخر به این شکل بود که خدای قادر و خیر مطلق یک طرف و شر طرف دیگر قرار داده میشد که اپیکور را طراح این مسئله عنوان میکنند.
وی به طرح سه مولفهای در بحث شر اشاره کرد و گفت: طرح سه مؤلفهای جدیدتر است و امروزه بحث منطقی مطرح میشود. آن علم مطلق که در گذشته مفروض گرفته میشد امروز در طرح مسئله بیان میشود یعنی علم و قدرت و خیر مطلق با شر در تعارض است که پلنتینگا آن را مطرح کرد.
وی افزود: امروزه از سوی افرادی طرح سه مولفهای مطرح میشود که به لحاظ منطقی این طرح درستتر است.
دکتر علوی تبار با بیان اینکه در سنت غربی گاهی در کنار تاکید بر خیریت، عدالت مطرح می شود و شر را با عدالت در تعارض میگیرند افزود: غیر از بحث عدالت گاهی متفکران غربی بر حکمت تاکید میکنند و وجود شر را با حکمت الهی در تعارض میدانند.
علوی تبار افزود: یکی از فیلسوفانی که وجود شر را در تعارض با حکمت الهی می داند مرلوپونتی است که میگوید اگر جهان به بهترین نحو آفریده شده پس نباید شر در آن وجود داشته باشد و اگر شری وجود دارد در طراحی جهان اشکال است. بدین نحو او به حکمت الهی معترض است و معتقد است که اگر خوبی را به خدا اسناد میکنیم باید بدی را نیز به وی اسناد کرده و در این مورد خدا را سرزنش کنیم.
این استاد فلسفه با اشاره به آرای هیوم در بحث شر تاکید کرد: هیوم علاوه بر اینکه وجود شر را با حکمت، عدالت و خیریت الهی در تعارض می داند، آن را با صداقت الهی نیز در تعارض میخواند.
وی در پایان به تفاوت سنت اسلامی و غربی در بحث شر اشاره کرد و گفت: در سنت اسلامی علم مطلق و قدرت مطلق خدا فرض گرفته میشود و وجود شر با صفت حکمت الهی در تعارض عنوان میشود اما در سنت غربی که در گذشته صفت علم مطلق فرض گرفته میشد در صورت مسئله شر ذکر نمیشد و وجود شر با دو صفت قدرت مطلق و خیریت خدا ناسازگار بود. امروزه هیچ صفتی فرض گرفته نمیشود و وجود شر با صفات علم مطلق، قدرت مطلق و خیریت محض ناسازگار دانسته می شود که گاهی به جای صفت خیریت محض صفت حکمت، عدالت یا صداقت آورده میشود.