به گزارش خبرنگار مهر، در کنار این مسئله با گذشت زمان، برگزاری یادواره، همایش و کنگره در بزرگداشت مقام شهدا جایگزین اجرای برنامه کلی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شد به گونه ای که در سالهای اخیر شاهد بیشترین آمار برگزاری کنگره و یادواره و... هستیم و این در حالی است که روح و نفس فرهنگ دفاع مقدس تنها با برگزاری این یادواره ها منتقل نخواهد شد.
برگزاری یادواره، همایش، کنگره و... برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت زمانی مؤثر خواهد بود که رفتار مسئولان و مدیران ارشد و میانی نظام فارق از شعارهای تکراری در عرصه عمل گویا باشد. زمانی می توانیم ادعا کنیم که جایگاه واقعی خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران در جامعه تثبیت شده است که جوانان ما شاهد حضور عزتمند آنان در جامعه باشند.
در کنار این مسئله، متأسفانه هشدارهای برخی از صاحبنظران حوزه فرهنگی و تربیتی نسبت به تبعات سوء تبلیغات غیرواقعی خدمات رسانی به قشر ایثارگر و شاهد نیز به گوش بسیاری از مسئولان امر کارگر نشد و امروز به همین دلیل دید جوانان و افراد جامعه نسبت به این قشر خدشه دار شده است، به گونه ای که برخی از افراد ناآگاه جامعه باور نادرستی از وضعیت اجتماعی، آموزشی، رفاهی و... خانواده ایثارگر دارند و این مسئله به مدیریت نامطلوبی که طی این سالها در حوزه فرهنگی- اجتماعی کشور اعمال شده باز می گردد.
طی این سالها به دلیل نگاه تبلیغی به خدمات رسانی به جامعه ایثارگر و عدم تبیین واقعیت جنگ تحمیلی ایران و لزوم حضور همه جانبه ملت ایران در صحنه نبرد این باور در برخی اذهان نسل جوان کشور ایجاد شده که جانبازان و خانواده شهدا در رفاه کامل به سر می برند در حالیکه همه آنهایی که در آن دوران بودند می دانند که بر ملت ایران چه گذشت.
شاید با مثالی ساده بتوان گوشه ای از واقعیت مطلب را ادا کرد. زمانی که فردی قدم کوچک مالی، معنوی، مشاوره ای، آموزشی و ... برایمان برمی دارد تا آخر عمر خود را سپاسگزار او می دانیم حال زمانی که فرد یا افرادی در اوج جوانی، پیری، میانسالی با تمام مسائلی که هر انسانی می تواند در زندگی داشته باشد در برابر حمله دشمن به خاک و خانه مان از همه زندگی خود دست شسته و برای دفاع به پا می خیزند و تمام سرمایه خود که جان و سلامتی است برای مقابله با دشمن متجاوز بر کف می گیرند و سرانجام با تن و روحی مجروح سرافرازی و پیروزی را به ارمغان می آورند آیا این افراد شایسته هزاران هزار سپاس و تقدیر نیستند؟
بسیاری از این خدمات و تسهیلات آموزشی، بهداشتی و بعضا رفاهی و اجتماعی در اکثر کشورهای دنیا برای قدردانی از بازماندگان جنگ ارائه می شود. این خدمات و تسهیلات حتی در کشورهایی که به عنوان متجاوز شناخته شده اند به بازماندگان جنگی ارائه می شود که در این میان نه تنها بازماندگان جنگ جهانی اول و دوم که نوادگان آنها نیز دریافت کننده برخی از این تسهیلات بوده و یا در جامعه با احترام با آنان برخورد می شود.
بزرگنمایی برخی از این خدمات و تسهیلات معمولی در کشور ما منجر به دید نادرستی از مسائل شده و در کنار این تبلیغات جوانان و افراد جامعه با گزارشات تأسفباری از زندگی رقت بار جانبازان و خانواده شهدا به ویژه جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان روبرو می شوند که این مسئله روحیه دفاع از خاک میهن را در آنان کمرنگ می کند.
در حالی که تجاوز عراق به کشور ایران برای جهانیان ثابت شده و در این راه هزاران شهید و جانباز و آزاده و ایثارگر حماسه آفریدند تبلیغ خدمات جزئی چه مسئله ای را از مسائل کشور حل می کند؟ و این در حالی است که در برخی از کشورها قوانین ارائه این خدمات قدمتی صد ساله و یا بیشتر دارد و همه ما حداقل از جایگاه ارزشمند برخی از همین متجاوزان و به اصطلاح جانباختگان و آسیب دیدگان جنگ اول و دوم جهانی، ویتنام، جنگ اول و دوم خلیج فارس مطالب شگفت آوری شنیده ایم و با مقایسه این شرایط در کشورمان تأسف می خوریم.
علت اینکه برخی از متولیان و مدیران کشور نهادینه شدن فرهنگ ایثار و شهادت را در بخشنامه و آیین نامه و... جستجو می کنند این است که در میان آنان این مسئله به خوبی تبیین نشده که حفظ جایگاه اجتماعی و فرهنگی جامعه ایثارگر یکی از مهمترین مؤلفه های تضمین امنیت ملی است.
جوانان و نسلی که نه انقلاب و نه جنگ را درک کرده اند از یکسو مشکلات اجتماعی، آموزشی و شغلی خود را می بینند و از سوی دیگر تبلیغات خدمات رسانی غیرواقعی به قشر ایثارگر را می شنوند بدون اینکه واقعیت زندگی این قشر مظلوم را بدانند و بدون اینکه مسائل جنگ برای آنها روشن شده باشد در این زمان دچار یک تناقض می شوند.
جا دارد پیش از اینکه بازماندگان جنگ تحمیلی از جانباز و ایثارگر و والدین شهدا و آزادگان که در میانسالی و پیری به سر می برند یک به یک از کنار ما رخت آخرت بر تن کنند با پاسداشت عملی از آنان- بدون شعار و تبلیغ- تضمینی بر امنیت آینده کشور داشته باشیم.