دکتر آلن وود استاد فلسفه دانشگاه استنفورد در مورد این موضوع که آیا فراغت تابستانی برای اساتید دانشگاهی به منزله تداوم فکر و اندیشه است، به خبرنگار مهر گفت: به رغم جالب بودن تعطیلات و فراغت تابستانی، به عنوان یک مدرس دانشگاه خواهان تداوم آن نیستم. علت این امر این است که تداوم این شرایط باعث عدم ارتباط با دانشجویان و همکاران دانشگاهی میشود.
تابستان زمینه مطالعه بیشتر و آماده شدن برای دوران تحصیلی را فراهم میآورد
وی افزود: به رغم اینکه در اوقات فراغت نباید سخت کار کند، باز هم انسان راغب میشود کار کند و به مطالعات خود بپردازد. تابستان فرصت مناسبی است تا در این فرصت استاد دانشگاه مقاله یا فصلی از کتاب را به نگارش درآورد. در طول دوره آموزشی و با آغاز فعالیت آموزشی و دانشگاهی میتوان از این نوشتهها و تحقیقات بهره گرفت و نگاهی به آنها انداخت.
وی تصریح کرد: در فرصتی که برای بازنگری ایجاد شده، میتوان با دیدی انتقادی به آن مطالعات و تحقیقات نگریست و حتی آنها را در بوته نقد و بررسی قرار داد. لذا دوره فعالیت دانشگاهی در ادامه دوره فراغت تعریف میشود و میتوان مطالعات انجام شده را مورد بازنگری قرار داد و صیقل داد و آنرا تکمیل کرد.
مؤلف "کارل مارکس" خاطر نشان کرد: در این تابستان بنده تاکنون دو مقاله نوشتهام و مشغول نوشتن مقاله دیگری هستم و تلاش دارم آن را تا اویل پائیز به اتمام برسانم. نکته قابل توجه این است که به رغم این همه کار، احساس راحتی و آسودگی میکنم.
وود افزود: فرصت ایجاد شده در تابستان این امکان را میدهد تا با دانشجویانم در تماس باشم؛ چرا که آنها الان در خاطر و یاد من حضور دارند. استاد دانشگاه باید بداند که با دیگران تعامل و ارتباط داشته باشد تا بتواند فکر کند.
وی تصریح کرد: تصور میکنم که دیدگاه عجیبی در میان مردم ساری و جاری است. آنها تصور میکنند که اوقات فراغت و کار دو چیز متضاد به شمار میروند. تصور من این است که اوقات فراغت و کار دو مقوله متضاد به شمار نمیروند.
این کانت شناس معاصر خاطر نشان کرد: تصور من این است که تعطیلات تابستان بدترین چیز ممکن در زندگی است. در این ایام شما از زندگی معمولی و عادی خود دور میشوید؛ شما مجبور هستید پول زیادی خرج کنید و از سوی دیگر وظایف طاقت فرسایی را باید انجام داد تا بتوان "اوقات شادی" داشت.
وی افزود: تصور میکنم که صرف این همه انرژی برای رسیدن به خوشی، کاری عبث است. به نظر من اوقات فراغت و گذران وقت به مثابه قمار است که در هر دوی اینها فرد زندگی خود را از دست میدهد. در قمار فرد پولهایی را از دست میدهد که میتواند با همان پولها زندگی خوبی را برای خود رقم بزند و زندگی روزمره خود را بهتر کند.
مؤلف کتاب "اندیشه اخلاقی کانت" یادآور شد: در قماربازی، فرد "پول" را با "امید" و "آرزو" مبادله میکند. او سعی دارد با پول ناشی از قمار، زندگی خود را به کلی متفاوت از آنچه در گذشته بود، سازد.
وی افزود: فرد قمارباز از زندگی خود احساس بیزاری و تنفر میکند. حتی اگر او در قمار هم پولی به دست آورد تا زندگی خود را به طور کامل عوض کند باز هم از زندگی جدید احساس تنفر خواهد کرد. امیل دورکیم تحقیقی آماری انجام داده که نشان میدهد اکثر افرادی که به یکباره پولدار میشوند دست به خودکشی میزنند. دورکیم میگوید همین وضع در مورد افراد پولداری که به یکباره پول خود را از دست میدهند صادق است.
تغییر ناآگاهانه زندگی را تباه میکند
وود یادآور شد: دلیلی که برای هر دو مورد وجود دارد یکسان است. بر اساس اصطلاح دورکیم در هر دو حالت فرد ارزشها و هنجارهایی را به یکباره از دست میدهد و وارد عرصهای میشود که هیچ معنایی برای او ندارد. از نظر من فرد قمارباز و کسی که به دنبال شادی و خوشی زیاد است زندگی کنونی خود را نتوانسته معنا کند.
استاد فلسفه دانشگاه استنفورد تصریح کرد: فرد قمارباز و فردی که دنبال خوشی است از دیدگاه من به دنبال انداختن خود به آنسوی پل است؛ بدون اینکه آن سوی پل را برای خود معنا کرده باشد.
وی افزود: برای من، قماربازی و خوشی یک حکم دارد و آن از بین خودم است. بنابراین من برای آن افراد متأسف میشوم که فکر میکنند باید در سال دو هفته فراغت داشته باشند تا بتوانند با خرج کردن پول هنگفت به خوشیها و لذات خود برسند.
وی یادآور شد: بنده ترجیح میدهم در دوران فراغت به کار و پژوهش بپردازم و البته این کار را با آرامش و نبودن اجباری انجام میدهم.
مؤلف "الهیات عقلانی کانت" در پایان خاطر نشان کرد: فردی که احساس کند با داشتن "خوشی" بیش" از حد زندگیاش معنا مییابد بهتر از فرد مرده نیست. به عبارت دیگر خوشی و داشتن اوقات فراغت به مثابه معنا کردن زندگی نباید باشد.
آلن وود استاد فلسفه در دانشگاه استنفورد است. او در دانشگاههایی چون کرنل، آکسفورد، میشگان و ییل تدریس کرده است. از وود کتابها و مقالات زیادی در حوزه فلسفه و اخلاق به چاپ رسیده است. "دین اخلاقی کانت"، "الهیات عقلانی کانت"، "کارل مارکس"، "اندیشه اخلاق هگل" و "اندیشه اخلاقی کانت" از جمله آثار او به شمار میروند.