خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: آیت‌الله شیخ مجتبی تهرانی در ادامه بحث دعا در ماه مبارک رمضان ضرورت راز و نیاز با خدا را مورد تأکید قرار داد و گفت: دعا بین اذان و اقامه رد نمی‌شود .

مروری بر مباحث گذشته

بحث ما راجع به ماه مبارک رمضان بود که عرض کردم این ماه، ماهی است که عبد قرآن را که کلام رب است، بازگو می‏کند و ماه دعا یعنی سخن گفتن عبد با رب است که آن هم دارای آداب و شرایطی است. دو نوع دعا داریم: ادعیه مأثوره و غیرمأثوره و بحث ما در ادعیه غیرمأثوره بود.

این مسئله را مطرح کردیم که دعا به خودی خود مؤثر است، اما عواملی وجود دارند که بر روی اجابت دعا تأثیرگذار هستند؛ هم برخی از اعمال مؤثر را مطرح کردیم، از قبیل روزه، وضو، نماز و ... هم زمان‏هایی را در باب شبانه‏روز بحث کردیم و بعد هم در بین ایام هفته روز خاص و شب خاص را گفتیم.

تأثیر زمان نماز و عمل آن

حالا یک بحثی در دعا مطرح است که ما در روایاتمان داریم و من این‏ها را به دو دسته تقسیم می‏کنم. با بررسی روایات می‏بینیم که در این‏ها چند احتمال مطرح است. یکی اینکه احتمال دارد در این روایات "زمانِ خاص" برای اینکه در اجابت دعا مؤثر است، هدف‏گیری شده باشد، یا "عملِ خاص" و یا هر دوی اینها که من این‏ها را توضیح خواهم داد.

پیغمبر اکرم فرمود: إذا أُذِّنَ بالأذان فُتحَتْ أبوابُ السَّماءِ واستُجیبَ الدُّعاءُ آنگاه که اذان گفته می‏شود درب‏های آسمان، باز می‏شود و دعا به اجابت می‏رسد.

احتمالات سه‏گانه

در اینجا من سه تا احتمال را مطرح می‏کنم؛ یک، اینکه ممکن است نظر روایت، به عامل زمان باشد. یعنی می‏خواهد عامل زمان را مطرح کند. اذان در زمانی گفته می‏شود که مردم باید نمازهای فریضه را انجام دهند و اوقات فرائض هم اوقات خاصی است. یعنی زمانی که انسان می‏خواهد نمازهای واجب را بخواند، با اذان اعلام می‏شود که وقت خواندن نمازها فرا رسیده است.

وقت نمازها هم مشخص است؛ طلوع فجر، زوال شمس، مابین ظهر و عصر و هنگام غروب. در جلسات گذشته همه این‏ها را تقریباً بررسی کردیم؛ هم طلوع فجر را گفتیم، هم زوال شمس را. ممکن است که این مطلب مورد نظر روایات باشد که آنچه به عنوان عامل تأثیرگذار مطرح است، عامل زمان ـ این زمان‏ها ـ باشد.

احتمال دیگر این است «نفس عمل اذان» در اجابت دعا مؤثر باشد. همانگونه که در باب روزه و وضو و دیگر اعمال قربی و خیرات گفتیم که اینها روی دعا مؤثر است، ممکن است اذان گفتن هم ـ خودش ـ مؤثر باشد. این هم احتمال دوم؛ اما احتمال سوم این است که هر دوی این‏ها، این مجموعه "زمان و عمل" بر روی دعا مؤثر باشد. هیچ مشکلی هم پیش نمی‏آید که مسئله اینطور باشد. چون ما در روایات دیدیم که هم بر روی زمان تأکید شده است و هم بر روی عمل.

فرار شیطان از صدای اذان

روایت دوم دوباره از پیغمبر اکرم است که: «قال رسول الله (ص): إذا نُودِیَ بِالصَّلَوۀِ أدْبَرَ الشَّیطانُ فِی مَا بَیْنَ الزَّوحَاءِ حَتَّی لایَسْمَعَ صَوتَ التَّأذینِ وَ فُتِحَتْ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أبْوَابُ الجَنَانِ وَ أُستُجیبَ الدُّعَاءُ» (کنز العمال، 7، 692) حضرت فرمود: وقتی که صدا به نماز بلند می‏شود ـ که این ندای به نماز، همان اذان است ـ شیطان از آن شخص فرار می‏کند و فاصله می‏گیرد، فاصلش هم تا «زوحاء» است؛ یک محلی بین مکه و مدینه است و فاصله‏اش هم ده‏ها کیلومتر است، تا صوت اذان را نشنود، «حَتَّی لایَسْمَعَ صَوتَ التَّأذینِ». بعد حضرت فرمودند: در این هنگام درب‏های آسمان و بهشت باز می‏شود و دعا هم مستجاب است.

باز شدن در‏های آسمان هنگام اذان

روایت دیگر، « إذَا کَانَ عِنْدَ الأذَانِ فُتِحَتْ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ اُسْتُجِیبَ الدَّعَاءُ وَ إذَا کَانَ عِنْدَ الإقَامَۀِ لَمْ تُرَدْ دَعْوَۀً» (کنز العمال، 2، 108) پیغمبر اکرم فرمود: هنگام اذان که می‏شود همان تعبیر، درب‏های آسمان باز می‏شود، دعا مستجاب. و «عند الإقامۀ» دعا رد نمی‏شود، اینجا اقامه اضافه شد. من یک نکته‏ای است البته این نکته ادبی است می‏گویم برای آن کسانی که اهلش هستند. این دو روایت چون درش إذای زمانیه به کار رفته چه بسا ظهورش در زمان بیشتر باشد، «إذا کان» هر دوتای آنها، آنجا هم «إذا نودی» تعبیر شده است.

روایت دیگر، از پیغمبر اکرم است که فردی از ایشان سؤال کرد: «إنّ رجُلاً قالَ: یَا رَسُولُ اللهِ (صَ): إنَّ المُؤذِّنِینَ یَفضُلُونَا؟» آیا کسانی که اذان می‏گویند، بر ما برتری دارند؟ حضرت فرمودند «فَقَالَ رَسُولُ اللهِ قُل کَمَا یَقُولُونَ» تو هم همان چیزهایی که آن‏ها می‏گویند را بگو اذان را حکایت کن « فَإذَا انْتَهَیْتَ فَسْئَلْ تُعْطَهَا»(کنزالعمال، 7، 699) وقتی که تمام شد از خدا درخواست کن که به تو عطا می‏کند. این روایت، خودِ اذان را مؤثر دانسته است. بحث، بحث زمان نیست بلکه عملِ اذان گفتن مطرح است. در آخر بحث من می‏خواهم جمع‏بندی کرده و بعد هم یک توصیه کنم.

دعای بین اذان و اقامه رد نمی‏شود

در روایاتی از پیغمبر اکرم آمده است که حضرت فرمود: «لایُرَدُّ الدُّعاءُ بَیْنَ الأذانِ و الإِقامَۀِ» (المغنی، 2، 251) وقتی انسان اذان گفت، اگر بین اذان و اقامه‏اش دعا کند، دعایش رد نمی‏شود. در یک روایت دیگر که خیلی روشن‏تر است، اینطور آمده است که « الدُّعَاءُ بَینَ الأذانِ وَ الإقامۀِ مُسْتَجَابٌ فَادْعُوا». ( کنزالعمال، 2، 103) دعا در بین اذان و اقامه مستجاب است پس دعا کنید! البته به شما بگویم که من از میان روایات، چند روایت را به صورت نمونه انتخاب ‏کرده‏ام.

از این مجموعه به دست می‏آید که اولاً «زمان» خودش در باب تأثیر گذاری بر روی دعا، مدخلیّت دارد، ثانیاً این دو عمل ـ اذان و اقامه ـ هم مدخلیّت دارند. حتی در این دو روایت آخر که به دعا کردن بین این دو عمل سفارش فرموده بود، روی عمل تکیه می‏کند. یعنی وقتی می‏فرماید: بین این دو عمل اگر دعا کنی، دعا مستجاب است؛ دیگر بحث زمان مطرح نیست و آنچه اثر دارد عمل است.

تذکر؛ بحث راجع به دعای غیر مأثور است

من یک تذکر بدهم یک وقت اشتباه نکنند، آن‏هایی که اهلش هستند، من «دعای مأثور» را بحث نمی‏کنم. دعاهای وارد شده در باب مسأله اذان و اقامه گفتن و اینکه بین آنها چه بگو، این‏ها هیچکدام مورد بحث من نیست. بحث من «دعاهای غیرمأثور» است. اشتباه نکنید! می‏گوید: دعا کن! نمی‏گوید چه بگو. دعای مأثور معنایش این است که او به تو می‏گوید این را بگو. خواسته‏ات این باشد.

مثلاً در باب وضو داریم که وقتی آب را روی صورتت می‏ریزی، بگو: «اللهم بیِّضْ وَجْهِی....» آب را که روی دست راستت می‏ریزی، بگو: «اللهمَّ أعْطِنِی کِتابِی بِیَمِیِنِی ....» دست چپ را که می‏شوری، بگو: «اللهمَّ لاتُعْطِنِی کِتابِی بِیَسَارِی ...» آن‏ها دعای مأثور است. من در مورد آنها بحث نمی‏کنم. این‏ها بحث جدایی دارد و من بحثم دعاهای غیرمأثور است، یعنی حاجت‏هایی را که خودم دارم، از خدا بخواهم. بحث ما این‏ها است. یک وقت اشتباه نکنید.

از این فرصت‏ها استفاده کن

این روایات این‏ها همه نگرششان به همین دعاهای غیرمأثور و حاجاتی است که بنده دارد. می‏گویند هم از نظر زمانی، هم از نظر عملی، از این فرصت‏ها استفاده کن. تو که داری اذان می‏گویی، حاجتت را هم از خدا بخواه. تو که اذانت را گفتی و بعد می‏خواهی اقامه بگویی و نمازت را بخوانی، بین اذان و اقامه یک حاجت بخواه. مطلب را خیلی ساده کردم.

رحمت واسعه حق تعالی یک مداری را برای اجابت دعای بندگان باز می‏کند که هم مرتبط با زمان است و هم مرتبط با عمل است. نگاه کنید. این «فتحت»ها را خوب توجه کنید من این‏ها را از خودم نمی‏گویم. همه این مطالب در روایات است که درب‏های رحمت و فضل خدا در این زمان‏ها و با این کارها باز می‏شود. وقتی که شما در این زمان‏ها قرار می‏گیرید یا این اعمال را برای خدا انجام می‏دهید، از این موقعیت پیش آمده استفاده کنید! بهره‏گیری کنید! از آن‏هایی نباشید که غفلت دارند. غفلت نکنید و از این موقعیت‏ها استفاده کنید! این روایات دارد موقعیت‏هایی را بیان می‏کند که در آن‏ها، فضل و رحمت واسعه حق تعالی بر بندگانش، گسترش پیدا می‏کند. هم زمانی آن را می‏گوید و هم عملی‏اش را.

توسعه دایره رحمت حق، برای اینکه تو دعا کنی

موقعی که شما این کارها را می‏کنید، برای خدا انجام می‏دهید دیگر!؟ اذان که می‏گویی که برای شیطان که نمی‏گویی؟ چون شیطان فرار می‏کند؛ اینطور که در روایت گفته در روایت بود، شیطان فرار می‏کند و فاصله‏اش هم با آدم، ده‏ها کیلومتر است. تو این اذان را برای خدا می‏گویی؛ خدا هم درب فضل و رحمتش را بر تو باز می‏کند؛ از این موقعیت استفاده کن!

لذا از نظر موازین معرفتی ما هیچ مانعی نیست که هر دو عامل ـ چه زمانی‏اش باشد، چه عملی‏اش باشد ـ بر دعا مؤثر باشد. قبل از عمل، بعد از عمل، وسط عمل و در این زمانها دعا کردن وارد شده است. ببین کجاها را گرفته است. این‏قدر توسعه‏اش داده است که تو از او حاجتت را بخواهی. این موجب می‏شود که خدا دعایت را به اجابت برساند.

اوقات نماز بهترین ساعات است

این‏ها یک دسته از روایات هستند ولی یک دسته دیگر از روایات داریم که این‏ها را می‏شود دو چهره‏ای تعبیر کرد. «قالَ رسولُ اللهِ (صلّی اللهُ علَیهِ وَ آلِه وَ سَلّمَ): وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَات‏ِ» در اوقات نمازهایتان، دست‏هاتان را به دعا کردن و درخواست کردن، به سوی خداوند بلند کنید.

اینجا اشاره به اوقات نماز‏های فریضه است. حضرت در ادامه ویژگی اوقات را بیان می‏کند. «یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یُعْطِیهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ» ( وسائل الشیعه، 10، 313) خواسته‏هایشان را می‏دهد چه به طریق مناجات باشد، چه به طریق ندا باشد، چه دعا باشد. این روایت در عامل زمانی ظهور دارد.

دعا در «وقتِ نماز» و دعا «قبل و بعد از نماز»

روایتی از امام باقر (ع) است که: «الْمَسْأَلَةُ قَبْلَ الصَّلَاةِ وَ بَعْدَهَا مُسْتَجَابَة» (بحارالانوار، 82، 325) دعای پیش از نماز و بعد از نماز مستجاب است. در اینجا حضرت، «عمل» را مطرح کرده‏اند. می‏خواهی از خدا درخواست کنی؟ چه وقت دعا کنی بهتر است؟ قبل از نماز و بعد از نماز بهترین زمان است. همان وقتی که ایستاده‏ای و می‏خواهی نماز بخوانی، زود دعا کن. فرصت‏طلب باش! بیا از این فرصت استفاده کن! فرصت طلبی همین را اقتضا می‏کند، آدم عاقل و کسی که به خدا اعتقاد دارد اینطور است.

امام صادق فرمود: «عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَدْبَارِ الصَّلَوَاتِ فَإِنَّهُ مُسْتَجَابٌ» ( وسائل الشیعه، 7، 66) بعد از نماز. بر شما باد که دعا کنید و مستجاب است. نگاه کنید! من این دو روایت را به ترتیب خواندم؛ اولی بحث زمان بود و دومی بحث عمل. روایت سوم را که می‏خوانم هم در مورد زمان است، هم در مورد عمل. این روایت از امام صادق (ع) است که: «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَیْکُمُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ فِی أَفْضَلِ السَّاعَاتِ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَدْبَارِ الصَّلَوَاتِ» (وسائل الشیعه، 6، 431) همانا خداوند نمازهای پنجانه را در بهترین ساعات بر شما واجب گردانیده است، پس بر شما باد به دعا کردن بعد از نمازها.

سفارشِ دو قبضه

بخش اول روایت اشاره به زمان دارد که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَیْکُمُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ فِی أَفْضَلِ السَّاعَاتِ» خداوند، نمازهای پنج‏گانه را در بهترین اوقات، بر شما واجب کرد. پس معلوم می‏شود «زمان» خودش فضیلت دارد. در بخش دوم که داشت: «فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَدْبَارِ الصَّلَوَاتِ» بحث «عمل» را پیش کشید. گویی این روایت یک سفارشِ دو قبضه است. «بهترین ساعات» عامل زمانی است و «بهترین عمل» ـ نماز ـ عامل عملی است.

پس از این موقعیت استفاده کن. وقتی اول وقت به نماز ایستادی، زمان اجابت دعا است. نمازت که تمام شد هم، هنوز وقت، وقت اجابت دعا است. نماز خودش عامل دیگری است که دعایت مستجاب شود. هر عامل به تنهایی بر دعای تو اثر می‏گذارد، چه رسد به اینکه دو عامل در کنار هم باشد. ببین اگر اینها با هم جمع شوند، چقدر اثر می‏گذارد. من دیگر نمی‏رسم همه روایات را بخوانم، چون روایات خیلی زیاد است، شاید من از این روایات بین ده تا بیست روایت دیدم.

حال داعی در این زمان‏ها متوجه خدا است

اما آن چیزی که در همه این‏ها سریان دارد و مشترک است، بحث «حالت داعی» است. موقعی که اذان می‏گوید، برای شیطان که ـ نعوذبالله ـ اذان نمی‏گوید، برای خدا می‏گوید؛ آن حال توجه مؤذن به خدا است که او را برای دعا کردن مهیا کرده و دعایش را تقویت می‏کند که به هدف اجابت برسد. مابین اذان و اقامه باز حال توجه، به خدا است.

بعد از اذان و اقامه حال توجه، به خدا است. قبل از صلوۀ، و موقع تکبیر «الله اکبر» توجه به خدا است. نمازت که تمام شد، هنوز منقطع نشده‏ای و به این زودی، توجهت به خدا گرفته نشده است؛ شیطان به این زودی نمی‏تواند توجه به خدا را از تو بگیرد.

با خدا درد دل کن و گره‏هایت را به او بگو

در تمام این‏ حالات یک چیز دارد و او حال داعی است و آنچه که در دعا اثر اساسی دارد نیز همین توجه تامّ داعی به خداوند است. یعنی دعا که لقلقه زبان نیست، یک حالت اتصال به معبود است. می‏گوید همین که سیم متصل شد، از این فرصت استفاده کن! از همان حال خودت بهره بگیر! از این حالت خوبت که متوجه خدا شده‏ای، استفاده کن! همانجا درد دل‏ها و گره‏هایت را با خدا در میان بگذار. ببین چطور جواب می‏دهد! اگر مؤثر نبود؟! آنچه که در تمام این‏ موارد مشترک است این است که تمام عمل‏هایی را که مطرح می‏کند، برای یک حالت توجه به معبود را ایجاد می‏کند.

-----------------------------------------

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی