اى کسانى که ایمان آوردهاید پاى از پى گامهاى شیطان منهید و هر کس پاى بر جاى گامهاى شیطان نهد [بداند که] او به زشتکارى و ناپسند وامىدارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هیچکس از شما پاک نمىشد ولى [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک مىگرداند و خدا[ست که] شنواى داناست.(سوره نور، آیه 21)
شیطان مظهر شرارت، گمراهی، شرک، غرور، ظلم و بدبختی برای بشریت است. از آیات و روایات اینگونه بر می آید که شیطان نخست فرشته بوده اما چون از امر خدای متعال برای سجده بر آدم امتناع کرده، از درگاه باریتعالی رانده شده است .
اقدامات گمراه کننده شیطان
* کار شیطان وسوسه است و این وسوسه چنان قوی است که کوچکترین سستی انسان را در دام آن گرفتار کرده و به ورطه سقوط می کشاند .
شیطان البته برای گمراه کردن انسانها، محدودیتها و ناتوانی هایی دارد از جمله اینکه از منطق و استدلال بی بهره است، اما توانمندی هایی نیز به اذن خدا دارد که به او امکان نفوذ و اغوا می دهند .
یکی از اقدامات شیطان "وسوسه" است که با ایجاد شک و تردید انسان را دودل کرده، عامل دوری از انجام کار نیک و گرایش به بدی را فراهم می آورد.
[به یاد آورید] هنگامى را که [خدا] خواب سبک آرامشبخشى که از جانب او بود بر شما مسلط ساخت و از آسمان بارانى بر شما فرو ریزانید تا شما را با آن پاک گرداند و وسوسه شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را محکم سازد و گامهایتان را بدان استوار دارد . ( سوره انفال، آیه 11)
* شیطان گناه را در نظر انسان زیبا جلوه می دهد تا او را جذب زیبایی ظاهری و پوشالی کرده، زمینه ارتکاب انواع گناه را فراهم آورد .
سوگند به خدا که به سوى امتهاى پیش از تو [رسولانى] فرستادیم [اما] شیطان اعمالشان را برایشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برایشان عذابى دردناک است . (سوره نحل، آیه 63)
* از دیگر تحریکات شیطان ترغیب انسان سرکش، معاند و خودشیفته به انکار خالق هستی بخش است، این ترغیب بیشتر شامل انسانهایی می شود که بواسطه برخی موفقیتهای دنیوی دچار غرور شده و خود را در موقعیتی می بینند که بی نیاز از خدا هستند .
و برخى از مردم در باره خدا بدون هیچ علمى مجادله مىکنند و از هر شیطان سرکشى پیروى مىنمایند.(سوره حج، آیه 3)
* به تأخیر انداختن توبه و بی اهمیت دانستن استغفار، کوچک شمردن گناهان بزرگ و غفلت و انکار آخرت نیز از دیگر وسوسه های شیطانی هستند.
وجود شیطان تأکیدی بر اختیار انسان
البته شیطان ضعفهایی نیز دارد از جمله اینکه نمی تواند انسان را بطور مطلق وادار به انجام کاری کند بلکه وسوسه و شور درونی ایجاد می کند، شک نیست که انسان آگاه و مخیر این امکان را دارد از انجام آن عمل خودداری کند که این نیز خود تأکیدی بر اختیار انسان است .
افزایش ارزش اعمال نیک انسان
با وجود شیطان و تحرکات گمراه کننده آن، بی تردید اعمال نیک انسان و مراقبت از وسوسه های شیطانی و گرفتار نشدن در دام انحرافات، ارزش و لذت بسیاری دارد .
از ویژگیهای شیطان این است که اعمال زشت و قبیح را در نظر انسان زیبا و شایسته جلوه می دهد و همین امر نیز زمینه لغزش انسانهای سست اراده و برخوردار از ایمان ضعیف را فراهم می آورد.
گاهی اعمال و افکار شیطانی نتیجه عکس داشته و انسان را به یاد هرچه بیشتر خداوند، پناه بردن به خالق هستی برای مصون ماندن از وسوسه های ویرانگر و مخرب سوق داده، ارتباط معنوی انسان با معبود را عمیق تر و لحظه ای می کند.
از آیات قرآن کریم چنین بر می آید که پیامبران و ائمه نیز از شیطان و وسوسه های آن درامان نبوده اند: و بدین گونه براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انس و جن برگماشتیم بعضى از آنها به بعضى براى فریب [یکدیگر] سخنان آراسته القا مىکنند و اگر پروردگار تو مىخواست چنین نمىکردند پس آنان را با آنچه به دروغ مىسازند واگذار.( سوره انعام، آیه 112)
هشدار الهی در 82 آیه قرآن
خداوند متعال در 82 بطور مستقیم خطرهای شیطان، شیوه های تسلط آن بر انسان و راهکارهای مقابله با آنرا متذکر شده است .
در آیات متعددی شیطان بعنوان دشمنی آشکار، ناسپاس، رانده شده و سرکش معرفی و به انسانها درباره فتنه آن به کرات هشدار داده شده است .
حدود نفوذ شیطان
آیات قرآن کریم بیانگر این حقیقت هستند که محدوده اثرگذاری و نفوذ شیطان در انسان محدود است و انسان برخوردار از اختیار این امکان را دارد که با آگاهی، هوشیاری، شناخت وسوسه های شیطان و توکل و توسل همیشگی به خداوند متعال از شر وسوسه های شیطانی در امان باشد .
در واقع شیطان یک دعوت کننده است و این امکان را ندارد که انسان را وادار به انجام کاری نماید، او دعوت می کند و این انسان است که می تواند این دعوت را پذیرفته و در دام شیطان گرفتار شود و یا او را پس زده، خود را محفوظ بدارد، در واقع همه چیز در نهایت به خود انسان بر می گردد که دعوت شیطان را بپذیرد یا قاطعانه آن را رد کند .
مقابله با وسوسه های شیطانی
بی تردید شیطان آفت زندگی بشری است که کوچکترین غفلت و لرزش، انسان را از مسیر زندگی سالم منحرف کرده، به انواع گناه، دوری از خدا و نیستی و تباهی سوق می دهد .
او گرچه مستقیم در عمل دخالت نمیکند اما از راه اندیشه، با جلوههای توخالی به فکر و درون انسان نفوذ کرده و بدون اینکه متوجه شویم سعی در هدایت ما به اعمال و حتی افکار منفی و به دور از معنویت، انسانیت و اخلاق دارد.
در مجاری ادراکی و فکری نفوذ میکند، هر کجا که بخواهد میرود بدون اینکه حضورش را احساس کنیم. دشمنی که انسان او را نمیبیند ولی او انسان را مشاهده میکند... پس اگر لحظهای از او غافل شویم، گرفتار بد سرنوشتی خواهیم شد .
توکل و توسل به خداوند
انسان آگاه، هوشیار و مؤمن حضور خداوند را در هر لحظه زندگی لازم و ضروری دانسته، لحظه ای از آن غافل نمی شود، همین عدم غفلت و توجه عمیق ، توسل و ذکر همیشگی یاد و نام خداوند انسان را در مسیر نیکی و درستی قرار داده، این امکان را می دهد که دشمنان و مخالفان راه حق و حقیقت بخوبی شناسایی شوند، چنین انسانی در مسیر کمال و سعادت قرار خواهند گرفت .
خداوند بزرگ و متعال بزرگترین و بهترین مأمن است، انسان در هر موقعیت و شرایطی که باشد به پناه و تکیه گاهی عظیم و بی نظیر نیاز دارد که با اتکا و توسل به آن می تواند مراحل زندگی را با آرامش کامل و طیب خاطر طی کند، بدون اینکه نگرانی بابت تنها ماندن و تنها شدن داشته باشد، چرا که خدا را همواره شاهد و ناظر دانسته و در شرایط خاص، دشوار و وجود موانع مادی و معنوی نیز توسل به خدا را راز احیا و بقای وجودی خویش می داند .
ایمان قلبی و عمیق به باریتعالی و توسل هر روزه و همیشگی به آن، خود مهمترین عامل برای مصونیت انسان از بلاهای مادی و معنوی است .
دانش و آگاهی
در این مبارزه و کشمکش ابتدا باید شیطان را به دشمنی شناخت و خطر دشمنی او را فهمید. با عقل و شعور و درک و درایت است که می توان وسوسه های شیطان را شناخت و با اراده ای قوی در مقابل آنها ایستادگی کرده، راه درست را طی کرد .
استقامت و پایمردی
زندگی محل گذر و دنیای امتحان الهی است، بنابراین باید با آگاهی و شناخت دقیق کامل، درمقابله وسوه های شیطانی ایستاد و امتحانات مختلف را با موفقیت پشت سر گذاشت.
البته نکته قابل توجه این است که اغلب شیطان تدریجی، آرام و گام به گام اقدام به هدایت انسان به گناه می کند و اینکار یکباره انجام نمی شود، به همین دلیل چنان همه چیز ظریف پیش می رود که درک شیطانی بودن این گرایش و تمایل درونی، به دقت بسیاری احتیاج دارد . در واقع شیطان زیرپوستی انسان را بدون آنکه متوجه اصل موضوع شود، به سمت گناه و نیستی سوق می دهد.