به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب " عبدالقادری از جنگل آمده بود" سروده سهند آقایی دیروز 29 شهریور با حضور شیوا ارسطویی، علی مسعودی نیا و سهند آقایی در کانون ادبیات ایران برگزار شد.
علی مسعودی نیا شاعر و روزنامه نگار در ابتدای این نشست گفت: ما شاعران متولد دهه 50 فکر می کردیم در جنون بی مانند هستیم و از این بابت خیلی به خود می بالیدیم. روزگار شاعران دهه 60 را مقابلمان علم کرد و دیدیم که این جمع از ما مجنون تر هستند.
مسعودی نیا با خوش آمدگویی به آقایی برای ورود به حلقه شاعران دهه 50 گفت: به آقایی خوش آمد می گویم نه از این بابت که خوشش بیاید. بلکه به خاطر این که نگاه، تلقی و رویکردش در شعر از نگاه های کوتاه بینانه عاری است. در روزگار ما که فرم و ساختار در شعرهای بازاری و وبلاگ بازیها از بین رفته و شاعران جوان با چند تشویق و تحسین از خود بی خود می شوند، چه بپسندیم و نپسندیم آقایی در جایگاه خوبی می ایستد.
این شاعر خطاب به آقایی گفت: دفتر شعر اولت واقعا نا امید کننده بود ولی این کتاب قدم بسیار بلندی رو به جلو بود. اساساً میانه بام جای مطمئن تری برای ایستادن است و این جایگاهی است که اکنون تو در آن ایستاده ای. عبدالقادر تو که از جنگل آمده آدم شریفی است و به تبع او تو هم که شاعرش هستی باید چنین بارقه هایی در وجودت داشته باشی.
مسعودینیا در ادامه گفت :ممنون که فارسی می دانی چون شاعران امروز فارسی شعر نمی گویند و هر واژه ای که به نظرشان برسد بدون محدودیت در شعرشان به کار میگیرند.
وی با تاکید بر لزوم زنده کردن عناصر نیمایی در شعر امروز، گفت: اشراف آقایی بر کارکرد زبان در شعر، تاثیر خوبی بر اشعار این کتاب داشته است و خواندن شعرهای ایرانی این کتاب برای مخاطب لذت بخش است. با توجه به شناخت شاعر از ادبیات کلاسیک، نوعی جغرافیا و زبان اینجایی در این کتاب موجب احساس خودکفایی خواننده می شود.
مسعودی نیا گفت: با توجه به فرق میان جنون و دیوانه بازی هر جا شاعر دیوانه بازی در آورده است، شعرش به عرصه بلاغت و ادبی بودن وارد می شود. در این جا مهم این است که کجا شعر را به اتوماسیون ذهن خود می سپاریم و با قصد و نیت سراغ دیوانه بازی نرویم.
آقایی هنوز برای رسیدن به استقلال راه دارد
این روزنامه نگار با بیان این که آقایی هنوز برای رسیدن به استقلال در شعر راه دارد، گفت: استقلال وقتی رخ می دهد که با خلاقیت هایی که از هم سرقت می کنیم ساختاری جدید خلق کنیم. همه ما سارقان خلاقیت یکدیگر هستیم. البته این سرقت به معنی عیاری است و آن بار منفی را ندارد.
این شاعر با انتقاد از برخی رویکردهای عرفانی در کتاب، خطاب به آقایی گفت: از کدام امر استعلایی سخن میگویی که این قدر مبهم و بی آدرس است؟ امروزه عرفان در کشور ما تبدیل به نوعی ژیگول بازی شده و تو هم در شعرت خواسته ای ادا در بیاوری. مشکل آقایی توانایی های او هستند نه ضعف هایش. اقتدار او در شعر باعث می شود که قدری نارسیستی با شعر برخورد کند.
اشعار آقایی با اشعار براهنی فاصله دارد
در ادامه شیوا ارسطویی نویسنده و شاعر، با انتقاد از مقوله عبور از رضا براهنی که توسط مسعودی نیا مطرح شد، گفت: چرا پشت سر هر اثر خوب یا شاعر صاحب سبک و کسی که تحت تاثیرش قرار بگیرد، صحبت می شود؟ البته به نظرم اشعار این کتاب تفاوت زیادی با اشعار براهنی دارد.
ارسطویی با بیان این که در این مجموعه شعر هدف فقط زبان نیست، گفت: اگر چنین بود در این کتاب حتما با پدیده تخریب زبان مواجه می شدیم. شعرهای امروز فقط همدیگر و شعر استادان گذشته را تکرار می کنند و به قول سینمایی ها مانند راش هایی میمانند که به هر نوعی میتوان آنها را تدوین کرد.
وی گفت: در شرایطی که حرفی برای گفتن نمی ماند شاعر چاره ای جز دست بردن در زبان و جهان بینی شعر ندارد. امروز استعداد عجیبی برای بی خاصیت جلوه دادن استادان گذشته وجود دارد. با این حال طی این چند سال مجموعه شعری مانند " عبدالقادری از جنگل آمده بود" ندیده بودم که از زمان خود جلوتر باشد و با رویکرد اشعار امروزی متفاوت باشد.
امروز شعر نگفتن کاری عبث است
نویسنده مجموعه داستان " آمده بودم با دخترم چای بخورم" با توجه به ایده یکی از متفکران غربی گفت: این فرد شعر گفتن در دنیای امروز را کاری لوکس و عبث و تکراری می داند. ولی من با خواندن اشعار سهند آقایی درگیر جهان بینی شعر او شدم و به نظرم با وجود چنین اشعاری شعر نگفتن در حال حاضر کاری لوکس و عبث است.
ارسطویی گفت: توجه به مفهوم در این کتاب به قدری مهم است که شاعر از فرم و اجرا عبور کرده و خواننده را به توجه به مضمون دعوت می کند. " عبدالقادری از جنگل آمده بود" فرم را در خدمت محتوا قرار می دهد و منتقد و حتی مولف را از خود بیرون می کند چون فقط سعی دارد که مخاطب را دعوت به خواندن چندین باره اش کند.
نویسنده کتاب " من دختر نیستم" ادامه داد: به نظرم رویکرد بازی بدون هدف با کلمات کاملا حرکتی عقب افتاده است. چندین سال پیش شاهد چنین عملکردی در جامعه بودیم و در آن زمان چنین اعمالی به نظر مدرن می آمد ، اما بازی با کلمات و شعر امروز دیگر کاری قدیمی شده است. به عقیده من شعرامروز دارد از واژه هایی که چند سال پیش در حال تهی شدن از معنی بودند، اعاده حیثیت می کند.