پیش از خروج شارون از مسجد الاقصی، جوانان مسلمان فلسطینی با استفاده از امکانات محدود خود به محافظان شارون حمله کردند و به این ترتیب انتفاضه جدیدی با شکل و ابزارهای کاملا غیر متعارفی شکل گرفت.
اگرچه انتفاضه مسجد الاقصی 13 سال پس از شروع انتفاضه سنگ که در سال 1987شکل گرفت، آغاز شد، اما این حرکت خود جوش مردمی توجه جهانیان را به اوضاع دردناک ملت فلسطین جلب کرد.
شکل گیری چنین انتفاضه ای در حقیقت برایند بی توجهی جامعه جهانی بود که پس از قرارداد 1993 اسلو میان جنبش فتح و رژیم صهیونیستی، سازوکارهای لازم را برای اجرایی کردن توافقات اسلو تعریف نکرد.
این قرارداد، تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی را 12 سال پس از امضاء قرارداد اسلو پیش بینی کرده بود، اما شاخصه های این دولت که شامل مرزها، وضعیت بیت المقدس و سرنوشت 5 میلیون آواره فلسطینی مورد بی توجهی قرار گرفته بود.
از سال 1993 تا سال 2000 با وجود ادامه روند سازش میان تشکیلات خودگردان واسرائیل، نبود یک ابزار اجرایی وفلج بودن نهادهای بین المللی در برابر زیاده خواهی های اسرائیل این مذاکرات را با شکست روبرو کرد.
در نتیجه در طول مذاکرات به اصطلاح صلح ، طرف فلسطینی همواره به عنوان حلقه ضعیف مذاکرات تلقی می شد واسرائیل با بهره گیری از پشتیبانی گسترده آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد، از موضع قدرت در مذاکرات سازش شرکت می کرد.
در چنین فرایندی، تشکیلات خودگردان قادر به گرفتن کوچکترین امتیازی از طرف اسرائیلی نبود و به همین دلیل مذاکرات به یک کارناوال سیاسی تبدیل شده بود.
از سوی دیگر مسئله فلسطین که تا پیش از امضاء معاهده سازش اسلو در محور مناقشات اعراب و اسرائیل قرار داشت به یک مسئله حاشیه ای برای رژیمهای سازشکار عرب تبدیل شد.
کشورهایی مانند عربستان، مصر، کویت و اردن که در قطب بندی جدید آمریکا در بلوک کشورهای معتدل قرار گرفته اند در رابطه با فلسطین دچار تغییر رفتار شدند و حتی از انجام تعهدات مالی خود نسبت به فلسطین سر باز زدند.
در بعد داخلی نیز بروز شکاف میان فتح و حماس که پس از مرگ عرفات گسترش بیشتری یافت، به تضعیف طرف فلسطینی شرکت کننده در مذاکرات سازش کمک کرد.
مجموعه این عوامل شرایط پر التهابی را در فلسطین اشغالی ایجاد کرد و حضور توهین آمیز آریل شارون در مسجد الاقصی ، انفجار این وضعیت را به دنبال داشت.
هر چند رژیم صهیونیستی در طول 10 سال گذشته نزدیک به 6500 نفر از فلسطینیان را در جریان عملیاتهای مختلف شهید کرد، اما این رژیم نیز متحمل تلفات و خسارات سنگینی شد.
از سال 2000 تا سال جاری میلادی حدود 1100 نفر از نظامیان رژیم صهیونیستی در جریان حملات تلافی جویانه رزمندگان حماس به لاکت رسیدند که این رقم بیش از کشته های اسرائیل در جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائیل است.
بنا بر این به نظر می رسد اکنون اراضی اشغالی در آستانه یک انتفاضه جدیدی قرار دارد واگر چنین انتفاضه ای در آینده شکل بگیرد به طور طبیعی روند متفاوت تری در مقایسه با انتفاضه سنگ وانتفاضه الاقصی خواهد داشت.
در چنین فضایی، مهار این انتفاضه برای جامعه جهانی دشوار خواهد بود، زیرا این احساس اکنون در میان ملت فلسطین به وجود آمده که نهادهای بین المللی و جامعه جهانی نگاه دوگانه و تبعیض آمیزی به مسئله فلسطین دارند.
رفتار غیر منصفانه سازمان ملل متحد با ملت فلسطین، ضعف سیاسی اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی در برابر اروپا ،آمریکا و رژیم صهیونیستی سبب خواهد شد تا خشم نهفته ملت فلسطین بروز کند و به یک خیزش عمومی در سراسر اراضی اشغالی تبدیل شود.
این خیزش قطعا سرنوشت اراضی اشغالی را بر مبنای اراده ملت فلسطین رقم خواهد زد و در آن صورت بازندگان چنین خیزشی، آمریکا، اسرائیل، اتحادیه اروپا و رژیمهای سازشکار عرب خواهند بود.