دکتر محمد بقایی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تجربه شخصی خود از شرکت در همایشهای داخلی و خارجی گفت: در سه دهه اخیر یکی از تفاوتهای عمدهایی که در حرکتهای فرهنگی کشور ما مشاهده میشود برگزاری بیاندازه و بیرون از شمار همایشهایی با نامهایی گاه شگفتآوراست که گرچه برای برگزارکنندگانش نان دارد ولی برای جامعه و اهل فرهنگ آب ندارد.
وی افزود: به نظر میرسد که در هیچ کشوری تا این حد همایش برگزار نمیشود و این امر مبین نگاهی تبلیغاتی به موضوعات عمیق و ارزشمند علمی و فرهنگی است که در اصطلاح عامیانه[فیل هوا کردن] عنوان میشود حال آن که هزینههایی از این دست را میتوان صرف تحقیقات دقیق مکتوب در مورد همان موضوع نمود. مثال بارزش اینکه تاکنون همایشهایی در بزرگداشت میرزا تقی خان امیرکبیر با هزینههای فراوان برگزار شده حال آنکه دارالفنون بزرگترین یادگار امیر همچنان به صورت یک خاکدان بزرگ در مرکز تهران به فراموشی سپرده شده است.
این محقق و پژوهشگر در ادامه تصریح کرد: اما با نگاهی منصفانه باید گفت که برخی از همایشهای انگشت شمار به سود حرکتهای فرهنگی و تحقیقاتی است که گرچه در هجوم همایشهای بیمنفعت مستور ماندهاند ولی اصالت و پایگاه علمی و فرهنگی آنان در حافظه فعالیتهای آکادمیک سالهای اخیر محفوظ خواهد ماند.
بقایی در مورد اینکه آیا همایش روز جهانی فلسفه میتواند در جهت افزایش ارتباطات فکریتان با پژوهشگران فلسفی خارجی مؤثر باشد همچنین گفت: دانستههای غالب کسانی که از کشورهای خارجی در همایشهای داخلی شرکت میکنند بیش از محققان و عالمان داخلی نیست و این تجربهای است که برای مثال از برگزاری همایشهای ملاصدرا در نخستین روز خرداد هر سال کردهایم.
این نویسنده و مترجم درپایان خاطرنشان کرد: همچنین در برگزاری همایشهای ایرانشناسی که من خود به گوش خویشتن از یکی از مدعوین به اصطلاح ایران شناس در کنار آرامگاه کوروش شنیدم که میپرسید کوروش کی بود. نتیجه اینکه بسیاری از این دعوتها از روی دقت و تأمل صورت نمیگیرد و جنبه تبلیغاتی آن بیش از وجه علمی آن است.