دکتر مهدی مطهرنیا در گفتگو با خبرنگارمهر درمورد قواعد خوانش متون علوم انسانی و روش وی در مطالعه این متون گفت: متون علوم انسانی همانظوری که از عنوان آن هویدا است به سلسلهای از متنهای مکتوب گفته میشود که از استناد علمی برخوردارند و از سوی دیگر متعلق به ساحت بسیار گسترده و عمیق نیازهای بشری هستند .
وی افزود:وقتی ما به علوم انسانی اشاره میکنیم به مجموعه دانشها و معارفی اشاره داریم که اساساً حاصل تلاشهای اندیشمندان و علمای حوزههای گوناگون این عرصهاند. لذا تعلق به جغرافیای خاصی ندارند اما با عنایت به اینکه اندیشمندان گوناگون ساحت گسترده از جغرافیاهای متعدد برخاستهاند و در فضاهای گفتمانی متکثر پرورش پیدا کردهاند متون حاصل از آنها تحت تأثیر آن اصل عنصر گفتمانی، جغرافیای حیات و تاریخ زندگی آنها دغدغه خاطر آنها را بیان میکند. لذا علوم انسانی و ترکیب این علوم را باید با دوچهره یا دو نیمرخ از یکدیگر مورد مطالعه قرارداد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد قم درادامه تصریح کرد: یک نیمرخ، نیمرخ کسب اطلاع و آگاهی از گذشتگان از یک سو و از بیگانگان از سویی دیگراست ونیمرخ دیگر بازخوانی آنها با توجه به نیازها و دغدغههای موجود جامعه ملی هر پژوهشگر و اندیشمندی است که در حال حاضر به مطالعه آنها میپردازیم. به عقیده من این دو دیدگاه درواقع یک جلوه واحد رادربازخوانی متون علوم انسانی تشکیل میدهند که نمیتوان بدون توجه به تاریخ بزرگان گذشته این مرزو بوم از یکسو و زانو زدن درمحضر اندیشمندان بزرگ جوامع دیگر مدعی پیشرفت علم و عالمانه رفتار کردن بود اما باید هفت گام روشنفکری اصیل رادربازخوانی آنها برداریم.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد:اگر فلاسفه میگویند بنشین و بخوان و دانشمندان علوم تجربی میگویند برو و بنویس. دانشمندان علوم انسانی باید بنشینند و پرسش کنند. پرسش کنند و بخوانند، بخوانند و فهم کنند،فهم کنند تا نقد کنند،نقدکنند که به ارزیابی بگذارند و بعد از ارزیابی تعریف دقیقی بدست آورند تا اینها همه مبنایی برای گام هفتم یعنی عمل کردن باشد. عمل کردن با استفاده از چارچوبهای موجود در متون موجود علوم انسانی هم بتوانند آنها را فربه سازی کنند و بر قدر و مرتبه آنها در مرتبه تولید علمی بیفزایند هم بتوانند تئوریهای جدید را بازآفرینی کنند که در پرتو آنها بتوانند مسائل امروزی جوامع خود را بومی شده و مستقل با نیازهای آنها حل کنند.
این استاد دانشگاه یادآورشد: لذا بازخوانی علوم انسانی بایددارای تمام این جوانب باشد و جنبههای متفاوت را از خود دور نسازد. علوم انسانی متعلق به بشریت است. متعلق به جغرافیای خاصی نیست ولی در عین حال تأثیر پذیرفته از اندیشه اندیشمندانی است که در جغرافیای گوناگون به بیان نظریههای خود متناسب و مناسب با مناطق خود و نوع نگرش خود و روحیات و تاریخ و فرهنگ مرز و بوم خود به آن دست پیدا کنند.
مطهرنیا درباره اینکه متون رشته خود را چند بار مطالعه میکند همچنین اظهارداشت: بی تردید باید متون را از زوایای گوناگون دید هرمتنی آن هم متون تخصصی ارزش چندبار مطالعه کردن را داراست. استادی که به متون گوناگون رجوع میکند باید آنقدر اکتیو و فعال متون جدید را مورد مطالعه قرار بدهد بهویژه دررشتههایی مثل علوم سیاسی،علوم اجتماعی و روانشناسی که هر روزه نظریات متفاوت و حتی متعارفی بروز میکند نیازمند است استادان و پژوهشگران علوم سیاسی یا روابط بین الملل ،علوم اجتماعی و روانشناسی،مطالعات استراتژیک،آینده پژوهی و غیره و ذالک فعالانه دربازخوانی متون عمل بکنند تا بتوانند در صحنههای بیان با تخصص بالا به بیان صحبت و سخن خاصه موضوعات مورد توجه عموم مردم و خواص مردم در جغرافیاهای متعدد بپردازند که نیاز به بیان تخصصی مطالب وجود دارد.
این محقق و پژوهشگر حوزه علوم سیاسی درباره شیوه یادداشت برداریهایش از متون مطالعه شده هم گفت: من سعی میکنم موضوع محورانه به مطالعه بنشینم. یعنی یک موضوع واحد از متنهای متفاوت و از کتابهای گوناگون استخراج کنم و در یک جا انباشت نمایم. به عبارت دیگر به جای خواندن کتابهای متفاوت از ب بسم الله تا ن پایان موضوع واحدی را در کتب مختلف با دیدگاههای مختلف مورد مطالعه قرار میدهم.