دکتر غلامرضا علیزاده در مورد حادثه سعادت آباد و چرایی بروز این قبیل حوادث به خبرنگار مهر گفت: عوامل متعددی در پیدایش خشونت و به خصوص "خشونتهای عریان" مثل حادثه سعادت آباد نقش دارد که می بایست به آنها پرداخته شود.
وی با اشاره به حادثه سعادت آباد که ضارب یا همان قاتل در خود این جرات را می بیند که اجازه ندهد مردم به کمک مجروح حادثه بیایند، افزود: چنین صحنه هایی نشان دهنده بالا رفتن سطح خشونت در جامعه است که بخشی از آن به پاره ای از خرده فرهنگهای بعضی از مناطق کشور بر می گردد.
این جامعه شناس در همین ارتباط ادامه داد: در چنین خرده فرهنگهایی رفتارهای خشونت بار نه تنها ضد ارزش تلقی نمی شود بلکه تقدیر و ستایش هم شده و یک امتیاز محسوب می شود.
علیزاده با تاکید بر اینکه در پاره ای از خرده فرهنگها جنگ و خشونت و درگیری نوعی شجاعت و دلیری قلمداد می شود، افزود: متاسفانه این خرده فرهنگها را در نسلهای بعدی باز تولید می کنند و در نتیجه شاهد تدوام این قبیل رفتارهای خشونت آمیز در جامعه هستیم.
وی از پدیده مهاجرت به عنوان یکی دیگر از عوامل بروز خشونت در جامعه نام برد و گفت: به دلیل اینکه مهاجرت به شهرهای بزرگ در جامعه زیاد اتفاق می افتد امکان شکل گیری نوعی از رفتارهای شهروندی تحقق پیدا نمی کند.
این محقق و مدرس جامعه شناسی ادامه داد: اغلب مهاجران به شهرهای بزرگ برای ماندن می آیند و در این مسیر کوله باری از اعتراض، نارضایتی، هنجارشکنی و توقعات از شرایط جدید را با خود همراه دارند.
علیزاده افزود: این قبیل افراد که به شهرهای بزرگ مثل تهران مهاجرت می کنند با انتظامات و مناسبات اجتماعی هماهنگی ندارند و در نتیجه به مرور زمان استرس و فشار زیادی را تحمل می کنند که بالا رفتن استرس و دلهره باعث می شود آستانه تحمل کاهش یافته و در نتیجه آستانه تحریک پذیری او تا حد قتل و جنایت بالا برود.
وی همچنین به پاره ای دیگر از خرده فرهنگها در جامعه اشاره کرد که باعث بروز چنین حوادثی در اجتماع می شود.
این جامعه شناس به تنوع قومیتها در شهرهای بزرگ و دشواری کنترلهای سنتی اشاره کرد و افزود: جمعیت و وسعت تهران به اندازه برخی کشورهای اروپایی و بزرگتر است اما امکانات کنترلی آن در سطح شهر باقی مانده است. در نتیجه کنترلهای اجتماعی مثل ترافیک با دشواری همراه می شود به خصوص در ساعاتی از روز که پلیس نیز دچار این مشکل اساسی است.
علیزاده در ادامه به اینترنت و بازیهای رایانه ای بچه ها اشاره کرد و گفت: متاسفانه بازیهایی که بچه ها در اختیارشان قرار دارد همگی جنبه های خشونت آمیز دارد. در نتیجه به مرور کشتن و خشونت به عنوان یک واقعیت عملی در ذهن بچه حک می شود و فکر می کند خشونت یک امر طبیعی است و نبود آن را غیرطبیعی می داند.
وی تاکید کرد: هرچقدر این قبیل خشونتها و رفتارها فراگیرتر باشد به همان اندازه حساسیت نسبت به این قبیل حوادث کاهش پیدا می کند که در نتیجه منجر به بروز کم حسی و بی حسی اجتماعی در جامعه می شود. به طوری که فرد وقتی می بیند همنوع خود دچار مشکل شده بی تفاوت از آن می گذرد و جنبه های اخلاقی، انسانی و اعتقادی را فراموش می کند.
این جامعه شناس به مسائل بوروکراتیک که در بروز پاره ای از روابط و مناسبات اجتماعی اثرگذار است، اشاره کرد و افزود: بعضا مسائل بوروکراتیک باعث می شود فرد از کمک به همنوع خود به علت عارضه هایی که ایجاد می کند خودداری کند.
علیزاده از انتقال مصدومان تصادفی به بیمارستانها به عنوان نمونه ای از این قبیل مسائل اشاره کرد و ادامه داد: متاسفانه قوانین ما از همیاری نه تنها قدردانی نمی کنند بلکه زمینه ترک این قبیل رفتارها را موجب می شوند.
وی گفت: از طرفی هرچقدر شهر بزرگ می شود قدرمطلق پدیده ها افزایش پیدا می کند. یعنی اینکه جمعیت زیاد و عرصه محدود باعث می شود در چنین فضاهای محدودی درگیریها و خشونتها بالا برود.
این جامعه شناس همچنین از معذوریتهایی که مدیران فرهنگی در تولید برنامه های فرهنگی دارند و باعث می شود به سمت تولیدات و واردات اکشن بروند، به عنوان یکی دیگر از علل زمینه ای بروز خشونت در جامعه یاد کرد و افزود: در برنامه ها و فیلمهای اکشن همواره خشونت ستایش می شود که این موضوع می تواند به مرور این ذهنیت را در بینندگان چنین برنامه هایی ایجاد کند که به سمت خشونت بروند.
وی در پایان اظهارداشت: تمامی این عوامل و علل در بروز چنین حوادث تلخ و ناگواری موثرند. در نتیجه تکرار خشونت در جامعه وقتی زیاد شد به حالت طبیعی درآمده و به مرور شاهد کم حسی و بی حسی اجتماعی هستیم.