قم - خبرگزاری مهر: یک پژوهشگر و استاد حوزه در قم عاشورا را دارای قابلیتهای عرفانی ویژه‌ای عنوان کرد که از آن می‌توان در تطبیق بین الادیان استفاده کرد.

به گزارش خبرنگار مهر در قم، حجت‌الاسلام حبیب‌الله بابایی شامگاه جمعه در بیست و هفتمین نشست از دوره دوم نشست‌های عاشوراپژوهی، چهل منزل تا اربعین با عنوان «عاشورا در گفتگوی بین ادیان» که در مرکز انجمن‌های علمی حوزه به همت مرکز مطالعات راهبردی خیمه برگزار شد، گفت: عاشورا تا به حال در چارچوب گفتمان و تفکر شیعی بوده و ما حتی نتوانستیم به عنوان پل بین مذهبی از این جریان عظیم استفاده کنیم و عوامل وحدت شیعه و سنی را با توجه به عاشورا تأمین کنیم.

وی خاطرنشان کرد: آنچه در بحث عاشورا قابل تأمل است این است که ما می‌توانیم در مورد عاشورا گفتگوهای مختلفی را در تطبیق بین الادیانی مطرح و نقطه تحدی را به معنای قرآنی آن از عاشورا شروع کنیم.

این محقق و پژوهشگر افزود: اگر ما بخواهیم در مورد عرفان و مسائل مربوط به معنویت، با دین و قوم دیگری تحدی و بحث کنیم مسلما عاشورا قابلیت‌های عرفان ویژه‌ای در خود دارد که ما می‌توانیم این را در تطبیق بین الادیان فعال کنیم.

بابایی افزود: همین طور در مورد اخلاقیاتی که در صحنه عاشورا مجسم شده و تبلور پیدا کرده است می‌توان این اخلاقیات را با مکاتب مختلف اخلاقی به بحث و گفتگو گذاشت.

وی بیان کرد: حتی شعارهایی که در عاشورا به عنوان یک انقلاب خود را نشان می‌دهد با شعارهایی که در انقلاب‌های دیگر مثل انقلاب فرانسه، آمریکا و... رخ داده، قابل تطبیق و مقایسه است تا ببینیم که کدامیک از این شعار‌ها ظرفیت‌های انسانی، اخلاقی، تمدنی، اخلاقی و فرهنگی بیشتری را در خود دارد.

مصائب عاشورا را می‌توان به عنوان محور تطبیق با ادیان دیگر مطرح کرد

این محقق و پژوهشگر در ادامه بحث، توجه در این نشست را تمرکز بر روی مصیبت،‌ آلام و رنج‌هایی عنوان کرد که در عاشورا اتفاق می‌افتد و ادامه داد: به نظر می‌آید ما می‌توانیم مسئله مصائب روز عاشورا را به عنوان موضوع محوری خودمان با ادیان دیگری که آنها هم در تاریخ دینی خودشان به گونه‌هایی از مصیبت را داشتند مورد تطبیق و مطالعه قرار دهیم.

بابایی با بیان اینکه مصیبت اهل بیت پیامبر خاتم(ص) یک مصیبت خاتم است، اظهار داشت: اگر قرار باشد در تاریخ بشریت و در تاریخ انسانیت و در تاریخ مصائب، مصیبتی در تقویم جامعه انسانی نصب شود و انسان‌ها دعوت شوند که آن مصیبت را مورد توجه و تأسی قرار دهند، مصیبتی است که در دوره خاتم الانبیا(ص) رخ می‌دهد و در روز عاشورا به اوج می‌رسد.

وی در عین حال تصریح کرد: البته برجستگی مصیبت روز عاشورا را نمی‌توانیم به رخ بکشیم مگر اینکه این مصیبت را در کنار مصائب دیگر قرار دهیم و به تطبیق و تحدی آنها بپردازیم.

این محقق و پژوهشگر گفت: روز عاشورا عزاداری می‌کنیم، برای امام حسین(ع) گریه می‌کنیم در طول سال این مجالس را برپا می‌کنیم، در صورتی بحث ما و در صورتی این اقامه عزای ما توجیه دارد و ما می‌توانیم از آن دفاع کنیم که بتوانیم به این سئوالات پاسخ دهیم که مگر در طول تاریخ مصیبت‌ها،‌ مصیبت امام حسین(ع) هست که این قدر آزار دهنده و اذیت کننده و تراژیک است و یا مصائب دیگری در تاریخ انسان بوده است و ما چرا آنها را مورد توجه قرار نمی‌دهیم.

بابایی در ادامه در رابطه با تطبیق مصیبت عاشورا با دیگر ادیان ابراز داشت: در مورد حضرت عیسی(ع)، مسحیان نیز در مباحث کلامی و تاریخی خود این بحث را زنده دارند، مثلا پروتستان‌ها در الاهیات مسیحی وقتی مسئله شر را بیان می کنند یکی از مسائل مهمشان مسئله عیسی مصلوب است.

وی گفت: کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها سنتی‌تر نیز روزی به عنوان جمعه پاک دارند که همان روز عاشورای ما است و روزی است که عیسی به صلیب رفته است، آنها این روز را در کلیسا جمع می‌شوند و قسمت‌هایی از انجیل را که مربوط به صلیب کشیده شدن عیسی(ع) است می‌خوانند و در آن روز حالت عزادار به خود می‌گیرند.

این محقق و پژوهشگر در ادامه تأکید کرد: رنجی که در ناحیه اهل بیت پیامبر خاتم(ص) رخ داده‌، خاتم رنج‌ها است و این مهم را نه به لحاظ ایمانی و نه به خاطر اینکه ما روایاتی در این زمینه داریم و چون مومن به آن هستیم باید قبول کنیم بلکه تاریخی در کربلا ساخته شده و هنوز آثارش وجود دارد که این تاریخ قابل مطالعه و قابل فهم نه فقط برای انسان مسلمان بلکه هم برای انسان دیندار و هم سکولار است که این تاریخ را بخواند کشف کند و به عنوان یکی از اتفاقات روشن که ابهامی در آن وجود ندارد مورد توجه قرار دهند و با مصائب و رنج‌های دیگری که در تاریخ انسان رخ داده است مقایسه کند.

با استفاده از مصیبت می‌توان حرکت و جهش‌ فوق‌العاده فرهنگی و تمدنی ایجاد کرد

بابایی در بخش دیگری از سخنان خود به دلایل پرداختن به مسئله رنج و مصیبت عاشورا در انطباق با سایر ادیان پرداخت و ابراز داشت: مسئله رنج و مصیبت همواره یک قدرت خارق‌العاده‌ای هم در حالت سازندگی خود و هم در حالت تخریبی خود دارد، بدین معنا که ما با توجه به مصیبت هم می‌توانیم حرکت و جهش‌های فوق‌العاده فرهنگی و تمدنی داشته باشیم و هم اگر به لحاظ عقلانی این مسئله مدیریت و کنترل نشود آثار مخربی داشته باشد.

این نویسنده و محقق با بیان اینکه نکته دومی که بحث رنج و مصیبت را برجسته می‌کند مشترک بودن این بحث در میان ادیان است، خاطرنشان کرد: نه تنها در میان ادیان ابراهیمی بحث رنج و مصیبت و آلام انسانی بحث رایج و شایعی است بلکه در ادیان غیر ابراهیمی مثل بودیسم و هندویسم این بحث کاملا رایج است.

وی ادامه داد: اگر ما بتوانیم در ارتباط بین الادیانی شروع موفقی از بحث عاشورا داشته باشیم، می‌‌توانیم گام مؤثری در این زمینه برداریم و می‌توانیم به آسانی راه تفاهم با ادیان دیگر را هموار کنیم.

بابایی بیان کرد: نکته سومی که در زمینه مصیبت مورد توجه قرار دارد و در بحث عاشورا جدی‌تر می‌شود این است که هم توجهات آکادمیک و تحقیقاتی به مسئله مصیبت و رنج بحث حاضر است و در تاریخ بشریت بحث رنج و شر همواره مورد توجه انسان‌های دانشمند و دینمدار و غیر دینمدار وجود داشته و بوده است و هم سنت احیای رنج‌ها، سنت توجه به آلام انسان‌هادر بین جوامع انسانی رایج بوده است.

این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: اگر در هند، افغانستان، لبنان و... از عاشورا به عنوان یک عامل وحدت بخش ملی استفاده می‌کنند بر می‌گردد به قابلیت‌هایی که در تراث ما وجود دارد که توسط آن نه تنها می‌توانیم خود را نجات دهیم بلکه قلمرو و دایره نجات انسانی را بازتر کنیم و انسان‌های دیگر در ادیان دیگر هم در بهره‌مندی از این خوان و نعمت الهی سهیم کنیم.

وی در ادامه با بیان اینکه امروزه در فضا و چارچوب دنیای مدرن دو نقطه و دو نکته بسیار آزار دهنده وجود دارد، یادآور شد: احیای عاشورا، توجه به مصائب پیامبر و مصائب متعالی پیامبران که خاتم آن را می‌توانیم در روز عاشورا و در کربلا مشاهده کنیم برای ما هم خشونت و هم هویت را جاری می‌کند.

وی افزود: این مسئله هم جنبه سلبی دارد که از جاری شدن جنگ و ستیز و دعوا جلوگیری می کند و هم جنبه ایجابی دارد که به ما معنا و روشنی می دهد و افق‌های هستی را فرا راه ما روشن می کند.

رنج به دو قسمت تقسیم می‌شود

حجت‌الاسلام بابایی، رنج‌ها را به دو قسم «از» و «برای» تقسیم کرد و گفت: برای مثال رنجی که یک بیمار می‌برد «از» نبود سلامتی می‌کشد و رنجی را که مادری «برای» به دست آوردن فرزندی تحمل می‌کند متفاوت است، رنج «برای» پوچ‌گرا نیست بلکه ثمربخش است و انسان را حرکت می‌دهد.

وی ادامه داد: متاسفانه امروزه رنج‌های «از» در خاطره انسان امروز جای رنج‌های «برای» را گرفته است به یک معنای دیگر رنج‌های سکلار جای رنج‌های مقدس را گرفته است.

این محقق و پژوهشگر ادامه داد: انسانی که امروز دارد در محافل علمی در مورد رنج‌ها مطالعه می‌کند بیش از آنکه در مورد رنج‌های متعالی و رنج‌های مقدس فکر کند بیشتر در مورد رنج‌های سکولار می‌پردازد.

وی تصریح کرد: امروزه در فیلم‌هایی که ساخته می‌شود در موزه‌هایی که آلام انسانی در آن برجسته می‌شود، در اشعار و رمان‌هایی که نوشته می‌شود، رنج‌های سکلار جای رنج‌های مقدس را گرفته است و مخاطب وقتی این رنج‌ها را مطالعه می کند، دچار احساس پوچی می‌شود.

هلوکاست مصداقی از رنج‌های سکولار انسان است

بابایی گفت: هلوکاست به فرض اینکه تحقق پیدا کرده باشد، مصداقی از رنج‌های سکولار انسان است و جنس مصائبی که برده‌های سیاه آمریکا متحمل شدند و جنس مصائبی که ژاپنی‌های در جنگ هیروشیما بهش مبتلا شدند و حتی جنس مصائبی که مسلمانان در غزه متحمل شدند رنج‌های «از» است.

وی بیان کرد: آیا اگر قرار باشد ما انسان‌ها رنجی را به عنوان رنج نمونه در تاریخ انسان‌ها در ویترین این تاریخ بگذاریم و آن را همواره مورد توجه قرار دهیم و در موزه‌ها و فیلم‌ها آن را برجسته کنیم آیا هولوکاست شایستگی و قابلیت این را دارد که درتاریخ انسان‌ها به رنج دیپیکال تبدیل شود،‌ که باید گفت اصلا و ابدا.

این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه امروزه 12 موزه برای هلوکاست در دنیا برپاست، ابراز داشت: آیا واقعا هولوکاست به فرض اینکه اتفاق افتاده است شایستگی این را دارند ما آنرا برای مسیحیان و مسلمانان برجسته کنیم و بگوییم باید آن را عزیز بدارند.

در بحث عاشورا ما مسلمانان هیچ کار تطبیقی انجام ندادیم

وی گفت: این مسئله به نوعی از کاهلی و سستی ما مسلمانان است که نتوانستیم رنج‌های شایسته‌ای را که می‌تواند نه فقط برای مسلمانان بلکه برای انسان‌های غیر مسلمان مورد توجه و تأکید قرار بگیرد تحلیل و تطبیق کنیم.

بابایی تأکید کرد: در بحث عاشورا ما مسلمانان هیچ کار تطبیقی انجام ندادیم و تنها چند نویسنده مسیحی به مسئله عاشورا و مسیح به صورت تطبیقی پرداخته‌اند و به هیچ وجه نمی‌شود گفت که ما در تطبیق جریان عاشورا با ادیان دیگر و مصائب موجود در ادیان دیگر قدمی برداشته‌ایم، قدم که برنداشته‌ایم حتی این نگاه هم در ما ایجاد نشده بلکه کاملا معکوس فکر کرده‌‌ایم.

عاشورا می‌تواند شکاف‌های اجتماعی را کم و دلها را به هم نزدیک کند

این محقق و پژوهشگر افزود: حتی بسیاری از مراسمی که ما برگزار می‌کنیم برای مسلمانان سنی مذهب امن نیستند و امن نبودن این مراسم به این معنا است که ما مسئله امام حسین(ع) را به گونه‌ای بسته‌ایم که حتی مسلمان‌هایی که نسبت به امام حسین(ع) ارادت هم دارند نمی‌توانند در این مجالس حضور پیدا کنند در حالیکه اگر به تاریخ نگاه کنیم اهل سنت هیچ مشکلی با مسئله امام حسین‌(ع) نداشته‌اند.

این محقق و نویسنده اذعان داشت: بنابراین نه کار تطبیقی صورت گرفته و نه در زمینه آن تفکری شده است بلکه گاهی اوقات ما در مراسم های‌مان به انحراف رفته ایم و قابلیت‌های موجود در این صحنه را کاملا تنگ کرده‌ایم.

وی بحث تاریخی، کلامی، قرآنی، اختیاری بودن، اجتماعی بودن، ثمر بخش بودن، عاطفی بودن، عقلانیت و فلسفه از جمله دلایلی نام‌ّرد که مصائب عاشورا قابلیت تسری، ‌تطبیق و تحدی با مصائب متعالی ادیان دیگر را دارد.

بابایی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به مسئله عاشورا می‌توانیم شکاف‌های اجتماعی را کم و دلها را به هم نزدیک کنیم،‌ کاری که امروزه متأسفانه احیاگران مصائب سکولار را در دنیای غرب انجام می‌دهند و از همین موارد برای خودشان استفاده می‌کنند، اینکه بحث هلوکاست جدی شده است صرفا یک تاریخ نیست بلکه هلوکاست برای یهودی امروز بحث هویتی است هلوکاست را از یهودی بگیرند هویتش صدمه می‌خورد.