به گزارش خبرنگار مهر، عید قربان روز بریدن است. بریدن از هر آنچه رنگ زمینی دارد و متعلق به این زمانه است. عید قربانی کردن متعلقات زمینی برای رسیدن به داشته های آسمانی است؛ بریدن از خاک برای رسیدن به افلاک...
عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا می رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است.
در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کرده قربانى می کند تا سبکبال شود.
عید قربان، بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش
صدای پای عید می آید.عید قربان عید پاکترین عیدهاست، عید سر سپردگی و بندگی است. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. عید قربان، عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند. عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.
روز عید قربان از اعیاد مهم اسلامى است. این روز یادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهیم(ع)در برابر پروردگار خویش است، آن جا که فرمان حق براى ذبح اسماعیل صادر شد، و ابراهیم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى این فرمان شد و اسماعیل را به قربانگاه برد و کارد بر حلقومش نهاد، ولى ندایى رسید که اى ابراهیم از عهده این آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار که فرمانبردارى خویش را به درستى اثبات کرده اى.
جبرئیل همراه با "قوچى" فرود آمد و ابراهیم آن را قربانى کرد، و سنت قربانى در منا از آن روز برقرار شد.این روز، روز عید و خوشحالى و سرور است. زیرا علاوه بر این که بنده اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بیرون آمد و بندگى خویش را در پیشگاه خداى بزرگ ثابت کرد، گروه عظیمى از بندگان مخلص خدا به او تأسى جسته، به زیارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.
قربان، عید بندگی و دلدادگی و گذشتن از خویشتن خویش است، روز شادی مسلمانان و قبولی در جشن بندگی خداوند، برآمدن انسانی نو از خاکستر شرارههای نفس اماره.
داستان عید قربان در دین حنیف ابراهیم علیه السلام، داستان شکنجه و خود آزاری انسان و خون و عطش خدایان نیست. داستان کمال انسان است.
آزادی از بنده غریزه و رهایی از حصار تنگ خودخواهی است و صعود روح و معراج عشق و اقتدار معجزه آسای اداره بشریت و نجات از هر بندی و پیوندی که تو را به نام یک انسان مسئول در برابر حقیقت، اسیر و عاجز میکند.
عید قربان نقطه اوج حج است، نیل به قله رفیع شهادت، اسماعیلوار، و بالاتر از شهادت، ابراهیموار و پایان این داستان، ذبح گوسفندی، و آنچه در این عظیمترین تراژدی انسانی، خدا برای خود میطلبد کشتن گوسفندی است برای چند گرسنه، اما با ورایی ژرف.
اعمال روز عید قربان
براى عید قربان اعمالى چند نقل شده است:
1- غسل کردن است که به گفته مرحوم علامه مجلسی غسل در آن روز سنت مؤکد است تا آن جا که بعضى از علما آن را واجب دانسته اند.
2- نماز عید قربان است و نحوه انجام آن، به همان کیفیّتى است که در نماز عید فطر گفته شد، و نماز عید قربان در زمان غیبت امام (علیه السلام) مطابق مشهور فقهاى عظام، سنت مؤکد است.
3- مستحب است دعاهایى را که پیش از نماز عید و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم علاّمه مجلسى، بهترین دعاها، دعاى چهل و هشتم صحیفه کامله سجّادیه است که اوّلش این است: أللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَک
4- خواندن دعاى ندبه در این روز و سایر اعیاد مستحبّ است
5- قربانى کردن در این روز براى همه مستحبّ مؤکد است و بسیار سفارش شده است، تا آن جا که برخى از علما آن را بر کسانى که توانایى دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عید، کمى از گوشت آن بخورد..
بسیار مناسب است افراد توانگر، در این روز قربانى نمایند و اکثر آن را به فقرا و نیازمندان انفاق کنند و به همسایگان و آشنایان نیز بدهند.
در روایتى است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: امام على بن الحسین و امام باقر(علیهم السلام) گوشت قربانى را سه قسمت مى کردند؛ یک قسمت آن را به همسایگان مى دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى داشتند.
6- تکبیرات مشهور زیر را بگوید؛ براى کسانى که در این ایّام توفیق حضور در مراسم حج و صحراى منى را دارند، بعد از پانزده نماز این تکبیرها را مى خوانند؛ از نماز ظهر روز عید، شروع کرده تا نماز صبح روز سیزدهم. ولى کسانى که در آن جا نیستند، بعد از ده نماز آنها را مى خوانند، از نماز ظهر روز عید آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تکبیرها مطابق روایت کتاب شریف «کافى» چنین است:
اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما هَدانا; اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاَْنعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا.
خدا بزرگتر از توصیف است معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و ستایش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمایى کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزیمان کرد از چهار پایان انعام و ستایش خاصّ خداست براى آن که آزمود ما را.
عید قربان، عید بندگی و عرض ارادت به ساحت بی بدیل خداوندی
عید قربان، عید بندگی و تعبد است. عیدی که سراسر نیاز است و دعا و عرض ارادت به ساحت بی بدیل خداوندی.
عید قربان عید نماز و نیاز است و حاجت. عیدی که از غیر رهایی می یابیم تا به او که سرچشمه حیات است بپیوندیم. عید نیایش و قربانی کردن هر آنچه ما را از او باز می دارد و به غیر او متصل می کند.
امروز صحرای عرفات لبریز از دعا و نیایش است. این اشک ها و استغاثه هاست که انسان را از زمین جدا می کند تا در عید قربان، زمین قربانگاه غرور و تکبر و خود بزرگ بینی مان شود.
اینجا دیگر خبری از داشته هایمان نیست. هر آنچه هست ماییم و خدایی که جبران همه نداشتن هاست...
و چه عاشقانه در دعای 48 صحیفه سجادیه در مورد این عید بزرگ می خوانیم:
"خداوندا این روزى با برکت و میمون است، و مسلمانان در هر جاى زمین تو در آن اجتماع دارند، سؤالکننده، و خواهنده، و امیدوار و ترسنده حضور دارند، و تو ناظر در حوائجشان هستى، پس به جود و کرمت و آسانى مسئلتم نزد تو از حضرتت مىخواهم که بر محمد و آلش درود فرستی.
خداوندا! اى پروردگار ما، که پادشاهى زیبنده توست، و سپاس حضرتِ تو را سزد، خدایى جز تو نیست، بردبار و بزرگوار و مهربان و، داراى عطاى گستردهاى، و خداوند جلال و اکرام، و پدید آورنده آسمانها و زمینى، هر چه میان بندگان مؤمنت قسمت کردهاى از خیر یا عافیت یا برکت یا هدایت یا توفیق طاعت، یا خیرى که بر اهل ایمان انعام مىکنى، و به سبب آن به سوى خود هدایتشان مىنمایى، یا در پیشگاهت مقام آنان را به آن بلند مىکنى، یا بدان سبب خیر دنیا و آخرت به آنان مىبخشى، از تو مىخواهم که بهره و نصیب مرا از آن فراوان کنی..."(آمین یا رب العالمین)
کلام آخر؛ فرازی از مناجات روز عرفه امام حسین(ع)
این تنها ابراهیم نیست که اسماعیل اش را امروز به قربانگاه می برد تا در آزمون دشوار ذبح فرزندش سربلند بیرون بیاید.
تاریخ ندارد چون حسینی که فرزندانش را یکایک به قربانگاه شهادت برد تا اسلام بماند و این بار نیز خون بر همه سپاه شیاطینی که بر روی پسر پیامبر تیغ گشوندند پیروز میدان باشد.
علی اکبر، علی اصغر،قاسم، عباس، جعفر و ... همه و همه اسماعیل هایی بودند که حسین بی دریغ در راه آنچه حیات سنت جدش بود قربانی کرد تا حسین سید و سالار شهدای تاریخ نام بگیرد.
آری، این حسین است که با این همه ایثار در مناجات عرفه اینگونه با خدایش سخن می گوید:
تو آن خداییکه منت نهادی و نعمت دادی و احسان کردی؛ خدایی که جمال نمودی و برتری دادی و کامل ساختی و روزی رساندی و توفیق عطا کردی.
تویی که بخشیدی و بینیاز کردی و هدایت نمودی. تو آن خدایی که عیوب ما را پوشاندی و از گناهانمان در گذشتی. به همه ما امکان دادی و کمک کردی و یاری نمودی و شفا بخشیدی. برکت و علوّ در تو و از توست. پس حمد و سپاس همیشه مخصوص توست...
خدایا!منم آنکه خطا کردم و نادانی نمودم و غافل شدم و اشتباه کردم. منم آنکه سهو کردم و راه خلاف پیمودم و پیمان شکستم.من آنم که تو امر کردی و من عصیان. تو نهی کردی و من پرهیز نکردم.
پاک پروردگارا!جز تو خدایی نیست و من از ظالمانم. بارالها! جز تو خدایی نیست و من از بخشش طلبانم. جز تو خدایی نیست و من از خائفین هستم. تنها تو خدای پاک منی و من ازامیدواران هستم. پاک خداییکه جز تو خدایی نیست ومناز سائلین هستم.
بارخدایا!این ستایش من است که تقدیم داشتم و خلوص من به وحدانیت تو که یادآور شدم و گواهی من به نعمتهای تو که شمارش کردم، با اینکه اذعان دارم که نتوانستم نعمتهای غیرقابل شمارش تو را بشمارم.
خدایا! من در عین بینیازی نیازمندم، چگونه در نیازمندیام بینیاز باشم؟!الهی! من در داناییم، نادان هستم، پس چگونه در عین جهالتم نادان نباشم؟!
پروردگارا! مرا به تدبیر خودت از تدبیرم و به اختیارت از اختیارم بینیاز گردان و از افتادن در ورطه اضطرار بازم دار.
خداوندا! مرا از ذلّت نفس خویش خارج ساز و از پلیدی شرک پاکم گردان. قبل از آنکه مرگم فرا رسد، از تو یاری میطلبم، پس یاریام کن. بر تو توکل دارم، پس تنهایم مگذار. از تو سؤال میکنم، پس ناامیدم مگردان و تنها به فضل تو راغب هستم، پس محرومم منما و بر در تو میایستم، پس طردم مکن..(آمین یا رب العالمین).