خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: این اثر به بررسی نسبت و مرز میان فیزیک و فلسفه میپردازد. این نسبت در گذشته چندان مورد بررسی قرار نگرفته و با گسترش فیزیک نظری اهمیت یافته است.
این جاذبه جدید از قضایای فنی فیزیک و فلسفه به حدود بسیار بعید مسائلی مانند فلسفه مادی و آزادی اراده، که با زندگانی بشر تماس نزدیک دارد رسیده است.
نویسنده در این کتاب به وابستگی فیزیک و فلسفه از دوران قدیم تا به امروز میپردازد. مؤلف کتاب از استادان علم فیزیک است و کوشش کرده تا با بیانی ساده، مسائل مشکل فیزیکی و فلسفی و مرز میان آن دو را روشن سازد و تأثیر هر یک را به دیگری نشان دهد.
وی پس از ذکر مختصری از اقوال فلاسفه قدیم و جدید به مسائل نوفیزیکی و جهان شناختی پرداخته است و خواننده مأنوس به فیزیک قدیم را به تدریج با یک سلسله بیانات ساده به طور اساسی و از بیخ و بن وارد مباحث فیزیک جدید میکند و تأثیر آن را در فلسفه و زندگانی هر روزه بررسی میکند.
کتاب حاضر مشتمل بر مقدمه مترجم و مؤلف و نمایه است و در هفت فصل سامان یافته است. فرق فیزیک و فلسفه، چگونگی تحصیل معرفت و دو ندای علم و فلسفه از جمله موضوعات مورد بررسی در این کتاب هستند.
گذشت عصر مکانیسم، فیزیک نو، از ظاهر به واقع و برخی مسائل فلسفه سایر موضوعاتی هستند که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته اند .