دکتر حسن ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد گستردگی علوم انسانی و نیاز عالمان علوم انسانی به آگاهی از علوم دیگر گفت: هرکس در عرصه فلسفه به معنای عام، بویژه در فلسفههای دینی مثل فلسفه اسلامی ، مسیحی یا یهودی که کار میکند بی نیاز از مراجعه به نحلههای دیگر فلسفی نیست.
وی گفت: فعال چنین حوزه هایی باید اطلاعات کلی در شاخههای فلسفه داشته باشد . اما از همه مهمتر این است کسی که در فلسفه اسلامی کار میکند باید از کلام اسلامی و فرَق و مذاهب مختلف کلامی و آراء و اندیشههای آنان آشنایی داشه باشد چون بسیاری از مسائل فلسفی ما در واکنش انتقادات متکلمین بوجود آمده است.
وی افزود: توجه به عقاید متکلمین کمک میکند فهم درست تری از آراء و اندیشههای فیلسوفان خود پیدا بکنیم. علاوه براین چه بخواهیم چه نخواهیم فلسفه اسلامی بویژه حکمت صدرالمتألهین شیرازی بنوعی یک ابتناء غیر محسوس به آیات قرآن و روایات در مقام شکار، نه در مقام داوری فلسفی دارد . این است که گاه صدرالمتألهین از آیات و روایات بدنبال اثبات مدعای کار خود به عنوان شاهد بهره میگیرد و استفاده میکند.
ابراهیمی تصریح کرد: آشنایی با تفسیر قرآن و مفاهیم بلند قرآنی به فهم حکمت اسلامی بویژه حکمت صدرایی بسیار کمک می کند . این آشنایی حتی اگر آشنایی تخصصی هم نباشد به فهم فلسفه اسلامی بسیار کمک میکند.
استاد عرفان و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران افزود: سومین تخصص یا آشنایی که برای فهم فلسفه اسلامی ضرورت دارد عرفان اسلامی است. کسی نمیتواند با قاطعیت مدعی شود که حکمت صدرایی را با عنوان شاخصترین نوع حکمت در فلسفه اسلامی ، در صورتیکه هیچ آشنایی با عرفان و تاریخ عرفان اسلامی نداشته باشد میفهمد. ملاصدرا این هنر را داشت که میان مشربهای فکری مختلف مثل کلام، عرفان و نیز شاخههای فلسفه مثل مشاء و اشراق توانست جمع بندی کند. آشنایی با این مشربهای فکری کمک میکند ما درک بهتری از فلسفه اسلامی بویژه حکمت متعالیه داشته باشیم.
ابراهیمی درمورد میان رشتهای بودن در جهان جدید و کنار آمدن با مسئله تخصص هم ،چنین اظهارداشت: با توجه به گستره روز افزون مسائل فلسفی و نیز دانش به معنای عام کلمه هرفردی در حوزه خاصی باید تا نهایت آن رشته پیش برود و سعی کند بردامنه دانش تخصصی خود به صورت جزئیتر بپردازد.