* خبرگزاری مهر - گروه حوزه و دانشگاه: آقای دکتر؛ تحصیلات دانشگاهی خود را در چه دانشگاه گذرانده اید؟
- دکتر عباس قاسمی حامد: من سال 1355 دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه شیراز بودم. پس از آن به دانشکده آمار و انفورماتیک دانشگاه شهید بهشتی آمدم و رشته مهندسی کامپیوتر را آغاز کردم. جمعا حدود 70 واحد فنی و مهندسی را گذراندم. با شروع انقلاب فرهنگی به حوزه رفتم. بعد از انقلاب فرهنگی از آنجایی که دانشجویان رشته های فنی می توانستند به رشته دلخواه خود بروند به اصرار پدر و مادرم و توصیه مرحوم صفایی حایری برای تامین رضایت پدر و مادر به رشته حقوق در دانشگاه پردیس قم دانشگاه تهران رفتم. بعد از آن هم به کارشناسی ارشد رشته حقوق در دانشگاه شهید بهشتی آمدم. پس از اتمام درسم در همین دانشگاه مشغول تدریس شدم تا اینکه به فرانسه رفتم. در فرانسه یک دوره فوق لیسانس دیگر تحت عنوان D.E.A گذراندم و در نهایت مدرک دکتری حقوق خصوصی را با تز تعهد به ارائه اطلاعات در قرارداد دریافت کردم. از سال 78 هم دانشیار دانشگاه شهید بهشتی هستم.
* در حوزه قم بودید؟ با چه اساتیدی درس گذراندید؟
- بله. تمام مدت تحصیل حوزوی ام را در قم بودم. از اساتیدی مثل ادیب گرگانی، مدرس افغانی، فقیهی گیلانی، آیات طاهر شمسی، پایانی (ره)، ستوده، صفایی حایری، موسوی تهرانی و اعتمادی درس آموختم. درس خارج فقه را نزد آیات عظام آقا میرزا جواد تبریزی، مومن (که بعدها آن دروس خارج کتاب کلمات سدیده شد) و شبیری زنجانی و صفایی حایری گذراندم. درس خارج اصول را هم نزد آیت الله سید محمد روحانی بودم.
* انگیزه شما از تحصیلات حوزوی چه بود؟
- احساس کردم هر کسی برای کارهایی که می خواهد انجام دهد نیاز به یک ملاک دارد و من می خواستم این ملاک را به دست بیاورم. ضمن اینکه آشنایی با استاد صفایی حایری نیز بسیار در گرایش و علاقه من به حوزه موثر بود.
* آقای دکتر؛ به نظر شما وحدت حوزه و دانشگاه ممکن است؟ اگر ممکن است مطلوب هم هست؟
- در این زمنیه باید بگویم که وحدت حوزه و دانشگاه ممکن است. ما مصادیق عملی این وحدت هستیم. اما در زمینه مطلوبیت، دانشجویان ما و خوانندگان آثار ما باید قضاوت کنند که آیا مفید و مطلوب هم هست یا نه. یک ارزیابی کاربردی باید انجام شود. البته اگر ما خوب نباشیم به این معنا نیست که وحدت هم خوب نیست. این یک استقرای ناقص است.
* مسئله علوم انسانی اسلامی چطور؟
- در این زمینه سه نکته قابل طرح است. نخست اینکه بنده از آن جایی که به جامع بودن و فراگیری اسلام معتقدم به علوم انسانی اسلامی هم معتقد هستم و معتقدم اگر کسی به این که اسلام می تواند در حوزه علوم انسانی تئوری بدهد و مسائل را پردازش کند بی اعتقاد باشد به فراگیری اسلام اعتقاد ندارد. در حالی که اعتقاد من بر مبنای ظاهر روایات این است که شارع در هر موضوع و واقعه ای حکم دارد.
نکته دوم اینکه آن علوم انسانی که به عنوان علوم انسانی اسلامی قابل پردازش است، لزوما نقطه مقابل علوم انسانی فعلی قرار نمی گیرد. نقاط اشتراک و نقاط افتراقی دارد. نکته سوم اینکه علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی مسلمین فرق دارد. هر چه که عالمان اسلامی پردازش کرده اند و به رشته تحریر درآورده اند لزوما اسلامی نیست. بدین معنا که صرف مسلمان بودن صاحب اثر نمی تواند به ما بگوید که این اثر اسلامی است و باید با ملاک شریعت مورد ارزیابی قرار بگیرد.
------------------------------------
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۳۸۹ - ۱۶:۲۵
دکتر عباس قاسمی حامد قریب به مدت 15 سال در حوزه تحصیل کرده است، دکتری حقوق خصوصی از فرانسه دارد و هم اکنون دانشیار دانشگاه شهید بهشتی است و اثر تلفیق حوزه و دانشگاه در آثار او به خصوص در کتاب شرایط اساسی صحت قرارداد دیده می شود. گفتگوی مهر با این استاد را می خوانید.
گفتگو: مصطفی مسجدی آرانی