به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی "چالشها و راهبردهای ترجمه در ایران "صبح امروز دوشنبه با حضور مترجمان، محققان و کارشناسان امور رسانه در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد.
بین نقد و ارزشیابی تفاوت قائل شویم
فرزانه فرحزادی مدرس ترجمه در این برنامه درباره نقد ترجمه گفت: باید بین نقد و ارزشیابی ترجمه تفاوت قائل شد. ارزشیابی را باید در چارچوب کیفیتسنجی قرار داد و یک ارزشیاب با خوب و بد سروکار دارد. با توجه به این سخنان و موضوع مورد بررسی لازم است تا تعریفی دوباره از متن داشته باشیم. متن محصول زبانی صرف و محدود به معنا و صورت نیست. کلمات نیز فقط معنای زبانشناختی ندارند.
وی ادامه داد: عناصر مشترکی از لحاظ سازمانی و مفهومی در زبان وجود دارند که باعث میشوند یک متن در ژانر مشخصی بررسی شود. متون یا ارجاعی و تکراری و یا غیرارجاعی هستند. باید توجه داشت که رابطه بین متن و ترجمه آن بینامتنی است و این رابطه معادله وار نیست. هر متن در جامعهای که در آن تولید یا ترجمه میشود بازخورد مخصوصی خواهد داشت. زبان محمل ایدئولوژی و متن عرصه حضور ایدئولوژی است. گاهی فرهنگ و ایدئولوژی بسیار به یکدیگر نزدیک هستند.
فرحزادی با اشاره به انتخابهای یک مترجم برای ترجمه گفت: انتخابهای مترجم تصادفی نیست. بعضی سلیقهها شخصی است و بعضی تابع جامعه مقصد است. اگر نخواهیم با معیار درست و غلط به این مقوله نگاه کنیم، باید تاثیر این انتخابها را در جامعه در نظر بگیریم. برخی ترجمهها در سطح جامعه تاثیرگذار و برخی دیگر بی تاثیر هستند.
افزودن صفت موجب موفقیت ترجمه "برباد رفته" شد
این مدرس ترجمه افزود: یکی از مترجمین در دهه 50 رمان "بربادرفته" را ترجمه کرد که این ترجمه با استقبال زیادی مواجه شد. دلیل قوت این ترجمه، افزودن صفتهای اضافهتر بر متن اصلی و در جهت شناخت بیشتر اسکارلت اوهارا قهرمان زن داستان بود. مترجم در بازگردان فارسی این اثر شخصیت اسکارلت را بهتر از متن اصلی به مخاطب شناسانده بود.
فرحزادی با اشاره به بیوفایی مترجمان به متن اصلی گفت: برخی افراد با نام مترجم بودهاند که از زبان مقصد هیچ نمیدانسته اند. به عنوان مثال ترجمهای که فیتز جرالد از اشعار خیام دارد با مفهوم اشعار او بسیار فاصله دارد. جالب است که فیتز جرالد معتقد بود شعر فارسی نیازمند اضافه کردن هنر است و او با این ترجمه شعر فارسی را غنیتر کرده است. او از زبان فارسی هیچ نمیدانست و کمک دوستانش و مطالعه شرح و تفسیرهای نیکلسن اقدام به ترجمه کرد.
وی ادامه داد: نمونه جالب دیگر ترجمه کلمن بارکس از اشعار مولاناست. او که به هیچ وجه با زبان فارسی آشنایی نداشت برای این ترجمه به هند میرود و با یک شیخ هندی دیدار میکند. او در نوشتههایش اشارهای به آموزش و تعلیم به واسطه این شیخ هندی نکرده است. او آورده است این شیخ گفت برای چنین کارهایی باید خامها پخته شوند بنابراین دستور پخت 4 غذای هندی را در این کتاب میآورم!
این فعال عرصه ترجمه گفت: متاسفانه بسیاری از اندیشهها و تصاویری که از خیام و دیگر شاعران کهن ایرانی داریم متاثر از همین ترجمههای نادرست اروپاییهاست. من بعید میدانم ایرانی ها با متون شکسپیر چنین کاری کرده باشند.