دکتر صفر عبدالله استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه روابط بینالملل و زبانهای جهان آلماتی (پایتخت قزاقستان) و سردبیر مجله "ایران نامه" این کشور در هفته جاری برای شرکت در مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی مهمان کشورمان بود. در فرصتی کوتاه که در حاشیه این همایش دست داد، با او درباره وضعیت زبان فارسی در سه کشور فارسی زبان جهان گفتگو کردیم که در پی میآید.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: شما به بهانه این مجمع تا به حال چندین بار به ایران سفر کردهاید. فکر میکنم دیگر کشور ما را کشور خودتان میدانید.
بدون تردید من ایران را وطن پدری خودم میدانم و هر جایی که فارسی صحبت میکنند، برای من ایران است. در قزاقستان هم جای پای فرهنگ ایران کاملاً مشخص است. به هر حال زمانی همه این سرزمینها یک فلات فرهنگی بودند. من معتقدم نباید محدودیتهای سیاسی و جغرافیایی امروز را مهم تلقی کرد چرا که زبان فارسی ما را به هم پیوند داده است و این پیوند بسیار استوار است. البته زبان فارسی تحولات تاریخی زیادی را پشت سر گذاشته و از فارسی باستان به فارسی میانه و فارسی دری و زبانی رسیده که امروز به آن سخن میگوئیم اما فراموش نکنید با وجود همه این تحولات پویایی همراه این زبان بوده است؛ توسط این زبان بود که اسلام در آسیای مرکزی رواج یافت و امروز هم به جز تاجیکها که البته خودشان فارس هستند ولی خطشان سیریلیک، 12 میلیون نفر در ازبکستان و 7 میلیون نفر در همین تاجیکستان به زبان فارسی سخن میگویند. فارسی در همه کشورهای ترک زبان هم جایگاه مهمی داشته است.
همایشهایی از این دست (مجع بینالمللی استادان زبان فارسی) زیاد برگزار شده است. فکر میکنید این قبیل نشستها باید به چه چیزی بپردازند که تاکنون مغفول مانده است؟
فکر میکنم نشستها باید کمتر قالب تظاهری داشته باشد و بیشتر جنبههای جدی و علمی را پیگیری کند. در این قبیل نشستها باید استادان واقعی زبان فارسی دعوت شوند.
فکر میکنید این اتفاق امسال نیفتاد؟
نه. متاسفانه من افراد بسیار بزرگی را که ایران زمین به آنها مینازد و در خودِ تهران هم حضور دارند، در این نشست ندیدم.
مثلاً چه افرادی؟
استاد محمد علی اسلامی ندوشن، دکتر اصغر دادبه و استاد غلامحسین دینانی که فیلسوف بینظیری است و خیلی چهرههای مطرح دیگر هیچ کدامشان دعوت نشده بودند. ایران شاعران بسیار مطرحی دارد که خوب بود به این مجمع دعوت میشدند. درباره شرکت کنندگان کشورهای دیگر هم البته خوب است که دعوتها زیاد باشد ولی نباید توجه به مقام سیاسی آنها باشد باید مقام علمی آنها را مورد توجه قرار داد. باید آنهایی را که بار فرهنگ و تمدن ایرانی را در کشورهای دیگر بر دوش دارند و زحمت میکشند، دعوت شوند. گفتگوها هم باید علمی باشد و نه در سطح ارائه اطلاعات عمومی و پیش یا افتاده. متاسفانه من در دو روزی که در مجمع بودم کمتر سخنرانیهایی دیدم که جنبه علمی قوی داشته باشد. امیدوارم دولت ایران که این همه برای چنین مجمعی خرج میکند، کار را به آنهایی واگذار کند که بار فرهنگ و تمدن ایران به دوششان است. با این حال باید از خودِ برگزاری چنین نشستهای پشتیبانی کرد.
ما در سه کشور ایران، تاجیکستان و افغانستان گویشهای مختلفی از زبان فارسی داریم ولی بسیارند مردمانی از همین کشورها که زبان یکدیگر را نمیفهمند...
ما نه تنها در این سه کشور گویشهای متفاوتی از زبان فارسی داریم بلکه در خودِ ایران هم چندین گویش داریم؛ گویش اصفهانی متفاوت از گویش مشهدی است، دوستان من که از دزفول میآیند با گویشی صحبت میکنند که تفاوت آن بیشتر از تفاوت منِ سمرقندی با یک فرد مشهدی است.
به نظرم شما برای تفاهم بیشتر میان این گویشوران چه باید کرد؟
به نظرم باید پیش و بیش از همه، متخصصان راستین زبان فارسی و کسانی که جان نثار فرهنگ و تمدن ایرانی هستند از کشورهای ایران، تاجیکستان و افغانستان و بدون در نظر داشتن جنبههای سیاسی گرد هم بیایند و قبل از هر کاری "دانشواژهها" را در هر سه کشور یکسان کنند.
یعنی معتقدید باید همه به دنبال یک زبان معیار فارسی باشند؟
صد در صد. من همیشه آرزو میکنم خط فارسی در تاجیکستان احیا شود. این یک فاجعه است که خط روسی را گرفتهاند و همچنان خط سیریلیک در این کشور فارسی زبان حاکم است. من 30 سال قبل مقالهای نوشتم درباره پیوند خط با زبان و الان هم معتقدم باید ایران کمک کند که تاجیکستان از بار سنگینِ کمونیستی که همچنان بر دوش این کشور است، رهایی یابد و خط فارسی دوباره آنجا احیا شود.