تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۹

کرج - خبرگزاری مهر: حقیقت با ارزش ترین و دلرباترین مفهوم در حیات انسانی است و همه تلاش و خردورزی آدمی برای کشف و شناسایی آن است.

خبر حمله به دفتر یک پایگاه خبری در هفته گذشته در صدر اخبار مربوط به استان البرز بود، تحرکاتی از این دست در کرج مسبوق به سابقه است و این اولین مرتبه نیست که یک فعال رسانه ای و خبری مورد ضرب و شتم و تهدید قرار می گیرد.
 
فارغ از آنچه بعد از این مصایب رخ داد که خود در جائی دیگر قابل بحث است در این مقاله بدنبال آنم تا چرائی حرکاتی از این دست را روشن کنیم.
 
از دیرباز تاکنون نه تنها در کرج بلکه در کلیت این حرفه (خبر، اطلاع رسانی و مشخصاً کار مطبوعاتی) نقدنویسی و نقادی دستمایه و سرآغاز و دلیل اصلی تمایل به این حرفه است و آنانی که برآنند تا با ارائه و تبیین دیدگاه خود در خصوص مسائل مختلف جوامع شهری و ... بپردازند به این حرفه روی می آورند.
 
روزنامه نگاران و فعالین عرصه رسانه (چه مکتوب و چه دیجیتال) بی تردید خود را جدا از جامعه نمی بینند بلکه خود را همردیف مردم کوچه و بازار می دانند و می کوشند تا با اظهار نظر و موضع گیری، نقادی و به نقد کشیدن آنچه در ذهنیت آنان ناصواب است دست به اصلاح و حداقل واگو کردن کاستی ها بزنند از اینرو روزنامه نگاران نه آنکه هادی و هدایت کنندگان جامعه بلکه چشمان بیدار جامعه، نه آنکه قاضی بلکه تسهیل گر تشخیص سره از ناسره نزد شهروندان هستند.
 
حیف است این نکته را نیاوریم که روزنامه نگاران و فعالین این عرصه بیش از آنکه خود از حرفه خودشان صاحب نفع باشند این جامعه است که از بیداری و کوشش آنان نافع خواهد بود، اما چرا، چگونه ممکن است برخی بر خود اجازه دهند تا بر ساحت این حرفه با سخیف ترین شیوه ها بتازند، ضرب و شتم، حمله به دفاتر و ...
 
متأسفانه باید اقرار کرد چندی است برخی از فعالین فضای رسانه به طور بیمار گونه ای به تخریب و تحقیر یکدیگر با استفاده از شیوه های بیانی می پردازند و بعضاً با هتاکی، انگ زنی و ... در صدد حذف طرفین هستند، اینجاست که دیوار حریم اخلاقی فرو می ریزد و رسالت روزنامه نگاری، حریم و اخلاق مطبوعاتی (البته اگر قائل به آن باشیم) زیر پا گذاشته می شود.
 
شاید آنانی که این  شیوه را برگزیده اند براستی دریافتی روشن و مناسب از پیامد جوسازی و سم پاشی و تکیه بر دلایل غیر مستند نداشته باشند و تنها با اتخاذ این شیوه برآنند تا با سرعت بیشتری تولدی دیگر برای خود رقم بزنند و با قیمت حذف حریف به اثبات خود بیندیشند.
 
اما نیک روشن است عموماً افرادی به این شیوه روی می آورند که در اتخاذ شیوه های عملی دیگر که می تواند مسبب اثبات آنها در تأثیرگذاری باشد خود را ناتوان یافته اند و عموماً آگاهانه و یا ناآگاهانه رقابت را به گوشه ای گذاشته و حسادت و بخل ورزی را جانشین آن کرده اند و به جای رقابت سالم به فکر از میدان به در کردن رقیب جهت رونق دادن به خود هستند.
 
پیامد تحمل نکردن دیگران و تزریق التهاب به فضای رسانه ای پدیده ای نامیمون خواهد بود و بزرگترین آفت عالم مطبوعات محسوب می شود و ماحصل آن از نگاه بیرونی به جامعه رسانه ای، زنجیری از هم گسسته و ضربه پذیر می نمایاند که ضمن ایجاد بی اعتمادی به این جامعه برخی توان ضربه زدن به این حلقه از هم جدا را در خود می یابند و مصائبی پیش می آید که در هفته گذشته شاهد آن بودیم.
 
اتفاقاتی از این دست جز به پاره پاره شدن مطبوعات، آسیب پذیر بودن آن در مقابل حملات بیرونی نخواهد انجامید، لذا مسئولیت اجتماعی و اخلاقی تک تک اعضاء خانواده رسانه می طلبد که تحت هر شرایطی همسو با وجدان اخلاقی و شرافت حرفه ای و در راستای احترام به حقوق فردی و منافع عمومی و البته پشتیبانی از یکدیگر حرکت کنند تا دیگر خود آغازگر بی اخلاقی نباشیم.خاطرم نیست دو سطر بالا را در کجا خوانده ام، اما آنرا آغاز مناسبی یافتم برای ورود به بحث مطبوعات و آنچه در یک یا دو هفته گذشته بر رسانه های این شهر گذاشته است.