قم - خبرگزاری مهر: عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: آیات و سوره‌های قرآن در طول سال‎های رسالت، و در زمان قبل و پس از هجرت نازل شد و هدفش نه آموزش و تعلیم مردم، بلکه راهبری و تربیت آنها بود.

به گزارش خبرنگار مهر در قم، حجت الاسلام عبدالکریم بهجت‌پور شامگاه پنجشنبه در نشست رویکردی نو به تفسیر قرآن کریم که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، اضافه کرد: اصالت راهبری و تربیت ایجاب کرد که روش‎های انتقال مفاهیم، خط طولی ویژه‌ای داشته باشد؛ این خط انتقال مورد عنایت و تأکید بود و پیامبر (ص) نیز موظف به پیروی از آن شده بود.

وی ابراز داشت: مجموعه آیات و سور در این فرآیند به طور دائم با سه مخاطب در ارتباط بود؛ نخست مشرکان که باید تغییر می‌کردند؛ دیگری پرهیزکاران که باید به راه مستقیم کمال و سعادت هدایت می‌شدند و سرانجام پیامبر که لازم بود تا در جریان ابلاغ رسالت و تربیت و راهبری مردم توجیه، تثبیت و تقویت و توان‌افزایی شود.

یهجت‌پور خاطرنشان کرد: در قرآن همچون اصل معارف و آموزه‌های دستوری، این هر سه مخاطب نیز از یکدیگر جدا نبودند؛ ‌گاه نیز سوره‌ای به یک مخاطب توجه داشت اما در غالب موارد هر دو یا حتی هر سه گروه مورد توجه قرار می‌گرفت.
استاد حوزه علمیه قم اظهارداشت: نزول قرآن حکیم از سوی خدای حکیم و دریافت آیاتی که حکیمانه نازل می‌شد ایجاب می‌کند تا مفسران افزون بر شناخت محتوای آیات و روش و شیوه‌های انتقال پیام الهی نیز توجه کنند.

وی تأکید کرد: مفسران باید خط انتقال مفاهیم حکیمانه را و علل و انگیزه تعاقب‌ها و تقدم و تأخرهای سور قرآن را پی جو باشند و پیام‌های قرآن را از این جهت نیز مورد بررسی و مطالعه قرار دهند، تا شاید بخشی از مرادات جدی خدای متعال را که در ضمن روش تدریجی نزول و ترکیب خاص مفاهیم قرآنی آمده بود، بررسی کنند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به تفاسیر ترتیبی و موضوعی ابراز داشت: بخشی از مرادهای خدای متعال تنها به خاطر عدم مراعات ترتیب نزول و عدم برقراری نسبت میان آیات مورد غفلت قرار گرفته است.

وی تاکیدکرد: مفسّر متعهد است تا حد توانش به توضیح مراد و مقصود خدای متعال در آیات بپردازد و این مقاصد نه فقط به حوزه مفهوم و محتوا که به ابعاد تربیتی و تحولی و نیز روش‌شناسانه مربوط می‌باشد.

بهجت‌پور تصریح کرد: تفسیرنگاری بر اساس ترتیب مصحف از کشف و استخراج برخی از مقاصد و مرادهای خدای متعال بازمانده است. به نظر اینجانب راه حل مناسب، توجه به ترتیب نزول سوره‎ها و احیانا آیات استثنایی است. شاید این مهم صرفا با توجه به ترتیب نزول و بدون تغییر در سبک نگارش تفسیر تأمین شود، اما موارد مهم‎تری وجود دارد که تفسیرنگاری را در چارچوب ترتیب نزول توجیه می‌‎کند.

عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز داشت: نزول تدریجی آیات و سور قرآنی و انتخاب هوشمندانه آیات به تناسب ظرفیت‌های مخاطبان، چالش‌ها، ضرورت‌ها و پرسش‌ها، نشان داد که خدای حکیم، تبلیغ مناسب دین را ترکیبی از انتقال محتوای فخیم و ارزشمند معارف و احکام، همراه با روش انتقال آن‌ها می‌داند.

بهجت‌پور تاکید کرد: تحول و تغییر فرهنگی و همه جانبه، آن‌گاه اتفاق می‌افتد که آموزه‌های یک مکتب یا برنامه‌های فرهنگی، بخشی از هویت و شخصیت فرد و جامعه شود.

وی تصریح کرد: تفسیر به ترتیب نزول تدبیر مناسبی را در رابطه با روش انتقال معارف و دستورات عمیق دینی ایجاب می‌کند و تحول، مولودِ ترکیب محتوا و روش است و فرو کاهیدن از نقش روش موجب می‌شود تا تلاش‌ها ثمره لازم را به بار نیاورد.

بهجت‌پور با اشاره به کاستی‌های تفاصی ترتیبی و موضوعی اضافه کرد: اگر چه هر دو تفسیر برای جامعه علمی ما مورد نیاز است اما تفسیر نزولی می‌تواند نواقص این تفاسیر را برطرف کند.