خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: قیام مردم لیبی دارای نقاط اشتراک و اختلاف با انقلاب های مصر و تونس است که در این گزارش به آن پرداخته می شود.

اواخر سال گذشته میلادی هنگامی که یک سبزی فروش تونسی به نام "بوعزیزی" خود را در استان "سیدی بوزید" سوزاند و در حقیقت شراره انقلاب از این اقدام وی شعله ور شد، هیچ کس فکر نمی کرد این دست فروش دوره گرد بتواند در جهان عرب زلزله ای برپا کند و ملت ها را یکی پس از دیگری به قیام وادارد.

پس از انقلاب تونس و مصر که منجر به سرنگونی رژیم های دیکتاتوری زین العابدین بن علی و حسنی مبارک شد این بار ملت های یمن، بحرین و لیبی همزمان به پا خواسته اند و فریاد ضد دیکتاتوری سر داده اند.
 
در این میان لیبی بیش از بحرین و یمن در صدر اخبار رسانه های جهان قرار گرفته است چرا که موج خشونت ها و سرکوب قیام معترضین در این کشور بی سابقه و وحشیانه است.
 
از زمان آغاز قیام ملت لیبی از 7 روز گذشته تاکنون بیش از 300 تن کشته و بیش از هزار نفر زخمی شده اند. نیروهای امنیتی لیبی برای سرکوب مردمی نهایت سبعیت را به کار گرفته اند و سر و سینه معترضین را هدف گلوله قرار می دهند.
 
تفاوت قیام لیبی با مصر و تونس
 
خشونت و سرکوب وحشیانه مردمی توسط نیروهای امنیتی وابسته به معمر القذافی رهبر دیکتاتور لیبی مهمترین تفاوت قیام لیبی با دیگر کشورهای عربی است. درانقلاب تونس و مصر نیروهای ارتش نه تنها به قلع و قمع مردم نپرداختند بلکه در طول قیام سعی داشتند مانع از جنگ داخلی میان طرفداران دولت و نیروهای مردمی شوند.
 
نکته دیگر اینکه مقامات دولتی مصر و تونس پس از به راه انداختن حمام خون و کشتار مردم به ظاهر و برای فریب افکار عمومی کمیته به اصطلاح حقیقت یاب تشکیل می دادند اما در مورد لیبی نه تنها عذرخواهی از مردم صورت نگرفت بلکه سیف الاسلام قذافی پسر دیکتاتور لیبی کاملا آشکار مردم این کشور را تهدید کرد که در صورت عدم پذیرش گفتگوهای ملی قتل عام خواهند شد.
 
اظهارات پسر قذافی نه تنها باعث ایجاد رعب و وحشت در میان ملت نشد بلکه عزم و اراده آنها را برای سرنگونی هر چه سریعتر دیکتاتوری 43 ساله معمر القذافی دوچندان کرده است. به عقیده تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، تهدیدات سیف الاسلام پایان حکومت معمر القذافی را رقم زده است.
 
نقاط اشتراک دیکتاتورهای عرب
 
تمامی قیام های عربی اخیر طی 2 ماه گذشته نقاط مشترکی داشتند. دیکتاتورهای جهان عرب که هر کدام بیش از 30 سال با تقلب و زور قدرت را در اختیار داشته اند در طول حکومت خود به جای توجه به خواسته های مردمی همواره به فکر ثروت اندوزی برای خاندان خود بوده اند.
 
زین العابدین بن علی، حسنی مبارک، علی عبدالله صالح، معمر القذافی و دیگر دیکتاتورهای جهان عرب تنها زمانی از خواب غفلت بیرون آمدند که فریاد عدالتخواهی ملت های عرب سر به آسمان کشیده بود. در چنین شرایطی دیکتاتورهای عرب نه برای تحقق حقوق مشروع ملت هایشان بلکه برای حفظ رژیم های مستبد خود ندای اصلاحات سردادند.
 
برپایی راهپیمایی بدون مجوز، مبارزه با فقر، بیکاری، فراهم کردن شرایط خرید مسکن، اصلاح قانون اساسی و آزادی مطبوعات از جمله وعده های رژیم های دیکتاتوری عربی برای باقی ماندن در قدرت به شمار می رود.
 
سرنگونی حکومت های بن علی و مبارک و تجارب تاریخی این حقیقت را ثابت می کند که فوران اراده مردمی و موج خروشان تغییر هیچ دیکتاتوری را در امان نخواهد گذاشت و سرکوب و ارعاب تنها روند سقوط آنها را هموارتر خواهد کرد.
----------------------
سمیه خمارباقی