به گزرش خبرنگار مهر، در ادامه سلسله نشستهای مرکز فرهنگی شهر کتاب، نشست نقد و بررسی کتاب "معماری در آستانه هزاره سوم"، روز سهشنبه سوم اسفندماه و با حضور کامبیز نوایی (منتقد) و علیمحمد ساداتافسری (مترجم) برگزار شد.
کتاب "معماری در آستانه هزاره سوم" حاصل جدیدترین پژوهش لئوناردو بنه وُلو ـ معمار شهیر ایتالیایی ـ است که به همت علیمحمد ساداتافسری به فارسی ترجمه و منتشر شده است. این کتاب سیر وقایعنگاری معماری مدرن را تا آغاز هزاره سوم پی میگیرد و چشماندازی جامع و جهانشمول از تلاشهای واپسین معماران اروپایی و آمریکایی فعال عصر حاضر را ارائه میکند.
ساداتافسری در آغاز این نشست با اشاره به اینکه ترجمه کتاب "معماری در پایان هزاره سوم" در واقع آخرین کار از پروژهای ده ساله است که وی پیش از این برای خود طراحی کرده بود، گفت: هدف من در این مجموعه آثار این بوده است که معماری و جهان معنای معماری را همراه با فلسفه تاریخ، آنگونه که نزد غربیها وجود دارد و منجر به موفقیت آنها شده است، در اختیار ایرانیها قرار دهم.
این سخن افسری مشخص میکند که چرا وی همواره مقدمههایی مفصل بر کتابهایی که ترجمه میکند، مینگارد چرا که در پی آن است تا مسایل طرح شده در این آثار را با مشکلات و مسایل گوناگون و ویژگیهای معماری و شهرسازی در ایران پیوند بزند، اتفاقی که درباره این کتاب نیز رخ داده است تا آنجا که به گفته وی ترجمه کتاب شش ماه و نگارش پیشگفتار آن بیش از یک سال به طول انجامیده است.
دلنگرانی دیگر ساداتافسری فراهم آوردن متونی کاربردی و مفید برای دانشجویان گوناگون معماری و شهرسازی در ایران است که در دو دهه اخیر شمار آنان به نحو چشمگیری افزایش یافته است. وی در این باره چنین میگوید: با وجود این امر اما من میدیدم که برخی از ناشران حتی مهم کتابهایی در زمینه معماری منتشر میکردند که متعلق به چند دهه قبل بود و بدون هیچ تغییر و به روز شدنی آنها را مجدداً منتشر میکردند که این امر نیز سبب دلسردی من میشد و از همین روی بود که کوشیدم کتابهایی در این زمینه ترجمه و منتشر کنم.
مترجم "آشنایی با تاریخ معماری"، دیگر کتاب لئوناردو بنه وُلو که در سال 1381 منتشر شده است، ترجمه تازه منتشر شدهاش "معماری در آستانه هزاره سوم" را کتابی روز آمد خواند که رویدادهای تاریخ معماری را از سال 1989 یعنی از زمان سقوط دیوار برلین تا سال 2005 در بر میگیرد.
بنه وُلو، معمار، نویسده و مترجم ایتالیایی اما بیشک متأثر از جامعه خود است، یعنی کشوری با ارزشهای سرزمینی بسیار بالا که مردمان آن نیز در حفظ و نگهداری آن بسیار جدی و کوشا هستند تا آنجا که میتوان گفت ایتالیاییها وسواسی فوقالعاده نسبت به هرگونه ارزش پایدار که در ارتباط با محیط زیست و محیط شهری و روستایی آنها باشد، دارند. ساداتافسری ضمن بیان این نکته که "ایتالیاییها عشق بسیاری به آب و خاک خود میورزند"، کوشش خود را معطوف به این امر میداند که بتواند دستاوردهای فکری و نظری جامعه ایتالیا را در اختیار جامعه ایران قرار دهد.
کامبیز نوایی، مدیر گروه معماری دانشگاه شهید بهشتی دیگر میهمان این نشست بود که البته بیشتر از آنکه به نقد و بررسی کتاب، به ویژه ترجمه سادات افسری بپردازد، به بحث درباره نیاز به تاریخ معماری پرداخت و پس از نقل خاطرهای از مواجهه خود با شهر ممنوعه در حدود بیست و پنج سال پیش، که در آن زمان کمتر مورد توجه و حفظ و نگهداری قرار میگرفت، سخن یکی از دوستان خود را در دوران جوانی نقل کرد که میگفت اگر از مجموعه نقش جهان به طور کامل عکسبرداری شود، میتوان کل آن را تخریب کرد.
وی با اشاره به اینکه این رویکرد به نگاه مدرن در تاریخ معماری باز میگردد، گفت: در دوران مدرن توجهی به تاریخ معماری نمیشد تا آنجا که تفکر علمی در معماری سبب میشد که معماری گذشته جدی گرفته نشود. این رویکرد اما به مرور تغییر کرد و سرانجام کتابهایی جدی درباره تاریخ معماری نیز نگاشته شد که نویسندگان آنها میکوشیدند به این پرسش پاسخ دهند که تاریخ معماری به چه کاری میآید؟
نوایی با اشاره به اینکه آنچه معماری را معماری میکند، هنر و حکمت است، وجود این دو عنصر را سبب تازگی و جوان ماندن آثار معماری دانست: بنابراین آنچه اهمیت دارد این است که بتوان از خلال این آثار حکمت پس پشت آنها را کشف کرد و برای این کار باید با آثار معماری همدل و همرنگ شد تا خود آنها همه چیز را به ما بگویند؛ این چنین است که میان نظر و عمل پیوند برقرار خواهد شد.
مدیر گروه معماری دانشگاه شهید بهشتی در پایان با اشاره به اینکه بنه وُلو گاه توضیحاتی میدهد که بیشتر جنبه اطلاعات عمومی دارد و گاهی نیز به تجزیه و تحلیل یک بنا میپردازد، گفت: در حالت دوم مؤلف معمولاً لب لباب کلام را بیان میکند و بنابراین لازم است که در خواندن این کتاب در چنین مواقعی کاملاً هوشیار بود چرا که بنهولو در تفسیر آثار معماری بسیار کوتاه و مجمل سخن میگوید.
مهندس ایرج کلانتری دیگر میهمان این نشست بود که البته به دلیل سفر خود به خارج از ایران، تنها متنی کوتاه درباره پیشگفتار کتاب را در اختیار شهر کتاب قرار داد. وی در این یادداشت کوتاه به ارزش دوگانه انتشار کتاب "معماری در آستانه هزاره سوم" اشاره کرد و آن دو را این چنین برشمرد: نخست ترجمه آن است که ترجمهای است از کتاب مفصل و مستند معمار و شهرساز نامدار ایتالیایی – لئوناردو بنهولو – که دقیق و کامل با همه پینوشتها، منابع، واژهنامهها و نمایهها با چاپی نفیس منتشر شده است. دوم، دربرگیرنده پیشگفتاری است بلند، در حد رسالهای مستقل که حاصل چندین دهه اندیشه اسادات افسری درباره معماری و شهرسازی و آمایش محیط به طور عام و تجربهاش در این کشور به طور خاص است.
این معمار برجسته ایرانی در ادامه تصریح کرده است: سادات افسری با این نوشتار پژوهشپایه، از بسیاری تداخلهای مفهومی میان واژگانی تخصصی مانند طرح، پروژه، نقشه و برنامه گرهگشایی میکند. واژگانی که ما روزمره آنها را به کار میبریم اما این استفاده به جا و دقیق نیست. افزون بر این، این پیشگفتار باب معادلسازی علمی را میگشاید که خود بنمایه ترجمه است و صحت این فرآیند، ضامن روانی ترجمه و در نتیجه انتقال آسانتر مفاهیم از زبانی به زبان دیگر است.
کلانتری در پایان یادداشت خود چرخش زمانه به هزاره سوم را فرصتی عنوان میکند که به اندیشمندان عرصههای معماری و شهرسازی داده شده است تا در دورانی که بسیاری امیدشان به معماری برای شکل دادن به محیط زیست بشریت کمرنگ شده، تعریف دوبارهای از این رشته ارائه دهند و امکانات آن را در تطابق با تحول زیست انسان برشمارند.