دکتر کلایتون کراکت استاد مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی امریکا در مورد روشهای پدیدارشناختی، هرمنوتیک، سازهانگاری و شالوده شکنی در نگارش به خبرنگار مهر گفت: شیوه و متد نگارش من شاید در مقایسه با سایر شیوههایی که برشمردید به شالودهشکنی شبیهتر باشد.
وی افزود: البته من با این شیوهها و روشهایی که شما برشمردید هم چندان موافق نیستم. هانس گئورگ گادامر در کتاب "حقیقت و روش" روش را ضدیت با حقیقت دانسته است. من با تمام آنچه گادامر میگوید موافق نیستم چرا که ضدیت روش و حقیقت میتواند در شالوده شکنی نمایان شود.
وی تصریح کرد: اما همانگونه که دریدا میگوید شالودهشکنی چیزی است که دارد اتفاق میافتد و یک رویداد است و نه تماماً یک روش.
استاد مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی امریکا افزود: توجه و بررسی روششناسی اهمیت زیادی دارد اما این روششناسی نباید به هزینه حقیقت تمام شود. به عبارت دیگر روش نباید به قمیت از بین رفتن حقیقت باشد.
وی تأکید کرد: به علاه من این موضوع را که پست مدرنها به هیچ حقیقتی قائل نیستند را قبول ندارم. پست مدرنیستی که تجلی آن در آرای فیلسوفان امریکایی شمالی است تا اندازهای مخدوش است. اندیشمندان امریکای شمالی تفسیری از فلسفه فرانسوی معاصر ارائه دادهاند که مخدوش است.
وی با اشاره به اینکه پست مدرنیسم در بسیاری از جهات نقدی بر فرهنگ معاصر و سرمایهداری بوده است، گفت: اگر چه پست مدرنیسم در ابتدا با بازگشت رسالت سیاسی و دیدگاه سیاسی به نظریه و نظریهپردازی مخالفت میکرد.
مؤلف "الهیات سیاسی رادیکال: دین و سیاست بعد از لیبرالیسم" در پایان تأکید کرد: شیوه و روش تفکر و نگارش من آنچیزی است که فلسفه تحلیلی نامیده میشود. تلاش من این است که ارتباطات نظری را به گونهای بررسی کنم که محصور و محدود به اشکال رسمی نگارش و تفکر نباشد.