شيخ زايدبن سلطان آل نهيان درسال1918 ميلادى به دنيا آمد و درسال1966 به عنوان حاكم ابوظبى تعيين شد.
وى پس از ايجاد اتحاديه امارات درسال1971 به مدت 33 سال رييس اين كشور بود و شب گذشته در سن 86 سالگي درگذشت . براساس قانون اساسى امارات نايب رييس اين كشور ،حاكم دبى " شيخ مكتوم بن راشد آل مكتوم " به مدت 30 روز قدرت را به دست خواهد گرفت .طبق قانون مذكوردرمدت ياد شده نام رييس جديد امارات اعلام خواهد شد.ناظران سياسى درابوظبى پايتخت امارات پيش بينى مي كنند كه قدرت به طور آرام به شيخ خليفه بن زايد وليعهد ابوظبى منتقل خواهد شد.
شيخ خليفه بن زايد آل نهيان وليعهد امارت ابوظبى و جانشين فرمانده كل نيروهاى مسلح امارات درسال1948 ميلادى درشهر العين به دنيا آمد و گفته مي شود جانشين پدر در اين امارت خواهد شد.
ناظران سياسى معتقدند انتقال قدرت به شيخ خليفه در امارت ابوظبى به شكل طبيعى صورت خواهد گرفت .
شيخ خليفه رياست شوراى اجرايى و شوراى عالى نفت در امارت ابوظبى رانيز به عهده دارد.وى كه فرزند ارشد رييس متوفاى امارات است درسال1969 به عنوان وليعهد ابوظبى انتخاب شد.
تاريخ حاكميت آل نهيان بر امارات : شيخ عيسى بن نهيان نخستين حاكم از خاندان آل نهيان بود ،پس از او پسرش شيخ ذياب جانشين پدر شد ولى مدت زمان حكومت آنان مشخص نيست اما بقيه رييسان كه از سال1793 قدرت را در دست گرفتند به اين شرح بودند :
- شخبوط بن ذياب1893 -1816
- محمد بن شخبوط 1816 -1818
- طحنون بن شخبوط 1818 -1833
- خليفه بن شخبوط 1833 -1845
- سعيد بن طحنون 1845 -1855
- زايد بن خليفه 1855 -1909
- طحنون بن زايد 1909 -1912
- حمدان بن زايد 1912 -1922
- سلطان بن زايد 1922 -1926
- صقر بن زايد1926 -1928
- شخبوط بن سلطان 1928 -1966
- زايد بن سلطان 1966 -2004
نگاهي كوتاه به كشور امارات : درسال1971 ميلادى دولت امارات عربى متحده به عنوان يك اتحاديه با حاكميت مستقل شامل هفت امارت ، ابوظبى ، دبى ، شارجه ، راس الخيمه ، عجمان ، ام القيوين و فجيره اعلام موجوديت كرد.
ازلحاظ جغرافيايى امارات درشرق "جزيره العرب " واقع است و از شرق با پادشاهى عمان داراي مرز مشترك مي باشد و در غرب با عربستان و در شمال غربي با كشور قطر همسايه است .
مساحت اين كشور77 هزار و700 كيلومتر است كه 67 هزار و350 كيلومتر آن متعلق به امارت ابوظبى است .تازه ترين آمار اعلام شده حاكى است كه جمعيت اين كشور2/4 ميليون نفر است . براين اساس هشتاد درصد ازاين جمعيت را اتباع بيگانه كه اغلب آسيايى تبار هستند ،تشكيل مي دهد.
بيشترين جمعيت درامارت ابوظبى ، دبى و شارجه ساكن هستند. پايتخت سياسى اين كشور امارت ابوظبى است درحاليكه امارت دبى پايتخت اقتصادى آن به شمار مي رود و شارجه امارت فرهنگى اين كشور محسوب مي شود.
زبان رسمى اين كشور عربى و زبان انگليسى بسيار كاربرد دارد. دين اين كشور اسلام است و اكثريت را اهل تسنن دارند .
كشور امارات عضو سازمان كشورهاى صادركننده نفت "اوپك " و روزانه بيش از دوميليون بشكه نفت توليد مي كند ونفت 80 درصد از درآمد اين كشوررا تامين مىكند .
اين كشور10 درصد از ذخاير نفتى جهان را داراست و ذخاير گاز اين كشور بالغ بر6 تريليون متر مكعب برآورد شده است و ازاين لحاظ دربين كشورهاى عربى مقام دوم و درجهان مقام چهارم را داراست .
بدهيهاى خارجى اين كشوردراواخر دهه ميلادى10 ميلياردو840 يليون دلاربرآورد شده است كه 90 درصد آنها بدهيهاى كوتاه مدت است .
اين كشور بادرآمد سرانه بيش از19 هزار دلار از جمله كشورهايى است كه بالاترين ميزان را دارد و از اين نظر درميان بسيارى از كشورهاى عربى و جهان شاخص است .
شمار نفرات نيروهاى مسلح اين كشور حدود65 هزار نفر برآورد شده است . امارات عربى متحده عضويت اتحاديه عرب ، سازمان ملل متحد، سازمان كنفرانس اسلامى ، شوراى همكارى خليج فارس و تعدادى زيادى از سازمانهاى منطقه اى و بين المللى ديگر را دارد.
امارات و نفت : گزارش ها حاكى است كه امارات متحده عربى اقدامات گسترده اى را آغاز كرده است تا توليد نفت خود را تا دو برابر ظرفيت هاى فعلى برساند. بعضى گزارش ها مى گويد كه تلاش ابوظبى تا دو سال ديگر به هدف مزبور تحقق خواهد بخشيد و اين كشور كوچك جنوب خليج فارس را به يكى از قطب هاى توليد نفت در منطقه تبديل خواهد كرد.
ابوظبى به عنوان پايتخت امارات متحده عربى در حال حاضر حدود 4/2 ميليون بشكه در روز سهميه نفتى از اوپك دارد كه كمى كمتر از آن توليد و عرضه مى كند. با روند سرمايه گذارى هايى هم كه در آن كشور انجام مى گيرد مسلماً تا آينده اى نزديك اين قابليت ها فزون تر شده و ظرفيت سازى هاى جديد امكان توليد بيشتر را به اين كشور خواهد داد. اما دو برابر شدن ظرفيت ها تا دو سال ديگر اندكى محال است، يعنى بعيد است كه هدف امارات براى توليد حدود 8/4 ميليون بشكه در روز در سال 2006 ميلادى تحقق يابد.
با اين حال تحليل اين گونه، نبايد به معناى نفى توانمندى هاى امارات جهت حصول به هدف توليد دو برابر در آينده نزديك تلقى شود. امارات كشور كم جمعيت و پردرآمدى است و تمام امكانات و زمينه هاى قانونى براى جلب سرمايه گذارى هاى خارجى را نيز دارد. يعنى ضمن اين كه خود دولت امارات قادر است كه ميلياردها دلار هم از جانب خارجيان جلب كند و در توسعه ميادين نفتى خود هزينه كند. همان طورى كه قطر در مورد گاز انجام مى دهد و به وفور و با استفاده از سرمايه هاى بين المللى منابع مشترك گازى با ايران را استخراج كرده و به قيمتى ارزان به خارجيان مى فروشد. از اين رو هيچ چيز بعيد نيست، چه دو سال ديگر چه سه سال ديگر يا حتى در فرصت باقيمانده از دهه حاضر امارات توان آن را دارد كه ظرفيت هاى 4/2 يا 5/2 ميليون بشكه اى توليد نفت خود را به حدود پنج ميليون بشكه افزايش بدهد و نقش بسيار موثرى را درمعاملات بازار نفتى منطقه به عهده بگيرد.
روابط سياسي ايران و امارات : روابط دو كشور ايران و امارات متحده عربى طى سالهاي اخير و بويژه پس از اداعاي اين كشور در خصوص جزاري سه گانه ايراني اواضع و احوال خوشبينانه اي نداشته است .
ابوظبى از سال 1373 الي 1374 همواره تلاش كرده است تا مسئله جزاير سه گانه را به نحوي مورد توجه جامعه جهاني قرار داده و درسالهاي اخير تلاش كرده با كشاندن پاى قدرت هاى خارج از منطقه خليج فارس نظير اتحاديه اروپا و آمريكا ، فشار خود را به تهران افزايش دهد در واقع تحركات امارات در ان راستا نشان از عزم جدى شيوخ امارات متحده عربى براى كلنجار رفتن با ايران برسر جزاير سه گانه ابوموسى، تنب بزرگ و تنب كوچك دارد بحث جزاير سه گانه ايرانى بحثي كه داراي سابقه طولانى ميان تهران و ابوظبى است.
نگاهي به جزاير سه گانه : براساس كليه اسناد و مدارك تاريخى و قانونى هرسه جزيره ذكر شده به ايران تعلق دارد و حتى در مورد جزيره ابوموسى قراردادى ميان تهران و مقامات مسئول در امارات منعقد شده، اما دولت ابوظبى از چند سال قبل ايران را همواره « اشغالگر» مى خواند.
در يك مقطع زمانى كه مناسبات تهران - ابوظبى به شدت روبه تيرگى گذاشت و درپى تهديدات مكرر امارات براى اشغال نظامى ابوموسى و يا دعوت از قدرت هاى بزرگ براى حل مشكل خود با تهران، هاشمى رفسنجانى در خطبه هاى نماز جمعه تهران اعلام كرد : امارات براى رسيدن به جزاير ايرانى بايد از درياى خون عبور كند. آن زمان اين هشدار قاطع تهران، ابوظبى را به واقعگرايى و خويشتندارى وادار كرد. اما گويا، برخى از رهبران عربى تمايل ندارند كه منطقه حساس و استراتژيك خليج فارس و خاورميانه كه در حال حاضر دچار بحراني عظيمي شده است روى آرامش به خود نبيند .
همزمان با فروكش كردن گرد و غبار تهاجم نظامى آمريكا به عراق و ايجاد جنگ داخلي و بحران گسترده در داخل عراق و در حالى كه منطقه بيش از هر زمان ديگرى به آرامش و توسعه اقتصادى نيازمند است، ابوظبى مى خواهد با نبش قبر يك موضوع فراموش شده، براى خود و ديگران دردسر درست كند. در چنين شرايطى شايد ديگر هشدارهاى گذشته چندان مفيد فايده نباشد. اما با تغيير در نظام بين المللى و حاكم شدن اولويت اقتصادى بر موضوعات سياسى و نظامى، تهران از برگ برنده اى در مقابل اماراتى هاى تجارت پيشه برخوردار است و با استفاده از همين برگ مى توان دولتمردان امارات متحده را از دست زدن به اقداماتى نابخردانه بازداشت.
اگر كشور كوچك و آسيب پذير امارات متحده بر روى حمايت هاى بين المللى از جمله پشتيبانى هاى سياسى ايالات متحده آمريكا حساب ويژه باز كرده است، جمهورى اسلامى ايران نيز بايد توان اقتصادى خود را به ميدان آورد. براساس آمارهاى موجود، ايران بزرگ ترين شريك بازرگانى امارت هاى دبى و شارجه است.
امارات بزرگترين شريك تجاري ايران در سال گذشته :
ارزش حجم مبادلات تجاري ايران در حوزه صادرات كالاهاي غيرنفتي و واردات كالا با اقتصاد جهاني طي سال 82، معادل 32 ميليارد و 569 ميليون و 900 هزار دلار بوده است كه در مقايسه با ارقام مشابه سال قبل از آن رشدي معادل 1/21 درصد داشته است.
براساس گزارش سالنامه آمار بازرگاني خارجي ايران، طي سال گذشته بيشترين حجم مبادلات تجاري ايران با كشور امارات متحده عربي بوده است كه مبادلاتي به ارزش 4/4 ميليارد دلار بين دو كشور صورت گرفته است. بدين ترتيب، حدود 5/13 درصد از كل مبادلات تجاري ايران با كشورهاي ديگر طي سال گذشته، مبادلات تجاري با كشور امارات متحده عربي بوده است.
بر اين اساس، در سال 82، نسبت به سال قبل از آن، حجم مبادلات تجاري ايران با امارات متحده عربي رشدي 2/53 درصدي داشته،است . تراز تجارى مثبت امارات در قبال ايران گرچه طى اين سال ها به عنوان يك برگ برنده در دست دولتمردان ابوظبى بوده، اما در عين حال در صورت بحرانى شدن روابط دو كشور، همچون پتك بر سر اقتصاد امارات وارد خواهد شد.
تناسب نابرابر ايران و امارات از لحاظ وسعت، گستردگى خاك، جمعيت، دسترسى به منابع متعدد تامين كالا و همچنين خودكفايى نسبى ايران سبب شده كه امارات متحده عربى از لحاظ اقتصادى به شدت در مقابل ايران احساس آسيب پذيرى كند.
در جريان اختلاف ايران و امارات برسر جزيره ايرانى ابوموسى، امارت ابوظبى مواضع خصمانه ترى از امارت دبى در مقابل تهران اتخاذ كرده است. اگرچه ابوظبى به دليل رياست بر كشور امارات متحده براى خود رسالت بيشترى قائل است اما در عين حال بى نيازى اين امارت به تجارت با ايران سبب شده تا با دست باز عليه حاكميت تاريخى و قانونى ايران بر جزاير سه گانه عمل كند. در حالى كه امارت دبى به شدت نسبت به كاهش مناسبات تجارى با ايران احساس نگرانى مى كند.
در اين ميان حتى مقامات ابوظبى بى ميل نيستند تا با دامن زدن به اختلافات با ايران، امارت رقيب را از ميلياردها دلار سود بابت تجارت با ايران محروم كنند به اين اميد كه قدرت مانور دبى براى كسب امتيازات سياسى بيشتر در داخل فدراسيون كاهش يابد.
استفاده ايران از ابزار تجارى در مقابل امارات متحده برسر جزاير سه گانه از يكسو، اقتصاد اين كشور را با مشكل مواجه مى سازد و از سوى ديگر سبب مى شود كه امارت دبى به عنوان بالانسر عاملى براى تعادل ميان ايران و ابوظبى عمل كند.
يكى از خصلت هاى كشورهاى غربى بهره گيرى از رقابت هاى درون سازمانى در داخل ديگر كشورهاست به نوعى كه يك گروه براى حفظ منافع سياسى- اقتصادى خود، در نهايت منافع قدرت هاى بزرگ تر را نيز تامين مى كنند. اين موضوع در نظام بين الملل يك عرف متداول است و از اين حربه بارها عليه ايران نيز استفاده شده است. بنابراين حركت براساس اينگونه استراتژى ها نه تنها بازدارنده است، بلكه منافع ملى كشورمان را نيز تامين مى كند. بنابراين مى توان گفت پيش از آنكه اماراتى ها بخواهند از تراز بازرگانى مثبت و صادرات كالا به ايران به عنوان ابزار فشار عليه تهران استفاده كنند، مقامات ايرانى بايد گلوگاه اقتصادى روابط دو جانبه را در دست بگيرند تا هيچ كس جرات تعرض به خاك ايران را به ذهن خود خطور ندهد.
صرفنظر از تكراري و كسل كننده بودن اين مدعا كه از سال 1991 همچنان از سوي امارات متحده مطرح ميشود موضوع قابل توجه تهديد تماميت ارضي ايران پس از جنگ تحميلي از سوي يك كشور عربي ديگر ميباشد. ازمنظر سياست بينالملل حفظ تماميت ارضي، مهمترين و اوليترين وظيفه هر حكومت ميباشد و تهديد آن، نسبت مستقيمي با منافع ملي و امنيت ملي دارد از اين رو تمامي دولتها نسبت به موضوع فوق به شدت حساس بوده و آن را جدي تلقي ميكنند.
شكي نيست كه منطقه خاورميانه به واسطه بافت استعمار زده آن از تنشها و درگيريهاي فراواني سرشار ميباشد. اكثر كشورهاي عربي اين منطقه حاصل تجزيه امپراطوري عثماني در اوايل قرن بيستم هستند كه طي عهدنامه «سايكس- پيكو» كه ماحصل توافق قدرتهاي فرانس و انگلستان بود، موجوديت يافتهاند.
مرزهاي دست ساز و استعمار ساخته اين كشورها همواره نقاط مطلوبي براي تنشزايي و كشاكش ميباشد. سيستم تقسيمبندي منتج از توافق قدرتهاي بزرگ كشورهايي با اشكالي موهوم بر روي نقشه بدون هيچ گونه سابقه تاريخي منحصر به فرد و بعضاً با حاكماني غير از مردمان همان كشور (نظير اردن و عراق) را به وجود آورد. در اين ميان معدود كشورهايي چون ايران داراي شخصيت تاريخي و مرزهاي تعيين شده ميباشند كه ماحصل سالها منازعه و جنگ با كشورهاي ديگر و پيمانها و معاهدات صلح است.
از اين رو ادعاي امارات متحده عربي در مورد جزاير سهگانه زماني مطرح ميشود كه بازگرداندن اين جزاير به ايران در زمان قيمومت انگلستان بر شيخنشينهاي جنوبي خليج فارس و قبل از تشكيل دولت امارات متحده عربي بوده است، از سوي ديگر طرح آن بعد از 20 سال و پس از پايان جنگ دوم خليج فارس بسيار سؤال برانگيز بود، اينك نيز عليرغم آگاهي اين كشور به وضعيت منطقه و توانايي ايران به نظر ميرسد هدف اصلي از طرح آن انسجام بخشي داخلي، بهره بدن از شرايط حاكم بر منطقه، فرافكني عدم توانايي تطبيق با شرايط نوين، برونرفت از بحرانهاي مشروعيت و نفوذ و همچنين ابزار گونگي براي ايالات متحده در منطقه باشد.
ناگفته پيداست كه بدون حمايتهاي پنهان و آشكار آمريكا، امارات متحده عربي توانايي طرح چنين مباحثي را ندارد، بنابراين تداوم كشاكش فوق بيش از آنكه يك موضوع درون منطقهاي باشد بايد در چارچوب تعارض ميان آمريكا و ايران نگريسته شود اگرچه به نظر نميرسد از اين نمد كلاهي براي حاكمان امارات دوخته شود، ليكن بررسي اهداف گردانندگان پشت صحنه و اهداف آمريكاييها به تحليل بهتر موضوع، كمك فراواني ميكند.
در نگاه آخر بايد اميد را بر اين بست كه رييس جديد امارات عربي متحده با اتخاذ سياست همگرايي منطقه اي روابط خودرا با ايران در جوي جديد دنبال نمايد و بر منطقه آرام و بدون حضور نيروهاي فرامنطقه اي در عرصه سياست خارجي خود تاكيد كند .