دكتر لطف الله نبوي در گفت و گو با خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" درباره كتاب "مباني منطق موجهات" كه به زودي منتشر مي شود گفت : اين كتاب ادامه همان كتاب "مباني منطق جديد" است . منطق موجهات سنگ بنيادين منطق فلسفي است و به تعبيري منطق فلسفي كه بخشي از منطق جديد تلقي مي شود امروزه رويكردهاي مختلفي پيدا كرده كه برخي از آنها عبارتند از منطق رياضي، منطق فلسفي و منطق كامپيوتر. اساسا منطق جديد ماهيت سمبليك دارد و امروزه به سه بخش تقسيم مي شود: منطق فلسفي، منطق رياضي و منطق كامپيوتر. منطق فلسفي به بخش ها و نظاماتي از منطق كه در تاسيس آن نظام ها پاره اي دغدغه هاي فلسفي وجود داشته مي پردازد. اما در منطق رياضي به دغدغه هاي فلسفي كمتر مي پردازيم.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا در بحث منطق فلسفي و منطق موجهات كتاب داشته ايم يا خير اظهار داشت: در حوزه منطق فلسفي كه مشهور است، منطق موجهات سنگ بنيادين است يعني كسي كه مي خواهد وارد بحث منطق فلسفي شود بايد يك دوره اي را در منطق موجهات طي كند. به جز كتاب آقاي دكتر ضياء موحد كتاب ديگري نوشته نشده است. البته اين كتاب درصدي از نيازهاي ما را بر طرف مي كند. اما كتاب "مباني منطق موجهات" تفاوتهايي با كتاب آقاي موحد دارد. در اين كتاب به تبيين اصل موضوعي منطق موجهات بسيار توجه شده، چراكه در اين كتاب تاكيد شده با توجه به سيستم هاي بسيار زياد و متنوعي كه منطق موجهات دارد از تبيين اصل موضوعي آن گريزي نيست. در كنار بحث اصل موضوعي از شيوه استنتاج طبيعي هم استفاده جدي شده است.
وي در پاسخ به اين سئوال كه آيا در اين كتاب به كليه شاخه هاي منطق موجهات پرداخته ايد گفت : اين حوزه بسيار وسيعي است و حدود هفتاد، هشتاد سيستم در منطق موجهات موجود است. در اين كتاب حدود 23 نظام مطرح شده و از اين نظامها 15 نظام از اهميت بيشتري برخوردارند و همگي اين سيستمها مشهورند به سيستم هاي پانزده گانه نرمال كه شش سيستم بنياديتر در اين 15 سيستم قرار دارد و بيشتر كتابهايي كه امروزه در سطح دنيا درباره منطق موجهات نوشته مي شود بر اين شش سيستم متمركز است. تاكيد من هم در اين كتاب بر اين شش سيستم قرار دارد.
دكتر نبوي در ادامه با تاكيد بر اين مطلب كه در كتاب آقاي موحد بحث فرامنطق ديده نشده است گفت : بحث متالوژيك يا فرا منطق كه در اين كتاب با توجه به اصل موضوعي به آن پرداخته شده است - به ويژه در منطق گزاره ها كه در واقع بحث صحت يا بهنجاري و همين طور تماميت منطق گزاره اي است، از ديگر ويژگي هاي اين كتاب است. از ديگر مشخصات اين كتاب اين است كه به مباحث فلسفي منطق موجهات توجه خاصي نشان داده شده و در بخش منطق موجهات محمولي به اشكالات كواين و به سمنتيك كواين نيز توجه شده است. البته كتاب به عنوان مباني نوشته شده ، به اين معنا كه كتابي است كه در آغاز بايد فرا گرفت چون در جامعه ما بحث منطق موجهات بسيار جوان است در واقع اين دومين كتاب تاليفي است كه نوشته مي شود و ما تا كنون اثر ديگري در اين مورد نداشته ايم.
مولف كتاب "مباني منطق و روش شناسي" گفت : همان طور كه امروزه رياضيات در يك سطحي مورد توجه همه رشته ها قرار دارد ، به همين ترتيب نياز به يك درس پايه در منطق نيز بسيار احساس مي شود. چون اساس هر علمي به نحوي منطق است و در واقع علم دانش مستدل است و ما نيز بايد در يك حداقلي با شيوه هاي استدلال آشنا باشيم. در سطح جهاني منطق عمومي و منطق پايه كتاب بسيار منتشر مي شود ولي در ايرا ن اين مقوله فراموش شده و اين كتاب اولين كتاب تاليفي است كه به زبان فارسي به معناي دقيق كلمه منتشر مي شود.
وي درباره كتاب "مباني منطق و روش شناسي" كه به زودي منتشر مي شود اظهار داشت : كتاب بر سه محور اساسي استوار است : علم منطق، منطق علم و منطق تحليل علم . به اين معنا كه ما از علم منطق آغاز مي كنيم و پاره اي از آموزه هاي بنيادين را مطرح و بعد با چنين آموزه هايي وارد علوم مي شويم كه در واقع به تعبيري وارد بحث منطق علم مي شويم و در نهايت به بحث منطق تحليل علمي مي رسيم. در اين بخش ما قصد داريم نشان دهيم كه در يك تحليل علمي چه رفتار منطقي بايد بر ما حاكم باشد. كتاب سيزده فصل دارد. در اين كتاب ما تاكيد مي كنيم كه منطق استقراء و منطق جديد جزو لاينفك منطق عمومي است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه جايگاه منطق جديد در آموزشهاي ما چگونه است و اين كتاب تا چه اندازه مي تواند درآموزشهاي منطقي تاثير گذار باشد گفت : متاسفانه دانشجويان فلسفه آشنايي خودشان را با درس منطق با منطق قديم آغاز مي كنند. در هيچ جاي دنيا اين روش سابقه ندارد. متاسفانه يك روحيه منطق سنتي بر اذهان حاكم است و اجازه نداده كه به منطق عمومي هم پرداخته شود. به هر حال در چند سال اخير با توجه به آموزشها و پژوهشهايي كه در حوزه منطق انجام شده اين امكان فراهم گرديده كه ما بتوانيم منطق عمومي، منطق پايه و مباني منطق را به عنوان اولين قدم مطرح كنيم كه احيانا اگر كسي خواست منطق قديم را مطالعه كند پس از اين دوره به مطالعه آن بپردازد. در واقع من اميدوارم كه اين كتاب بتواند تحولي ايجاد كند چرا كه در سطح جهاني كتاب زياد نوشته مي شود اما در جامعه ما كتابي درباره منطق پايه نوشته نشده است.