تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۰۲

توجه به بخش آغازین سخنان "کارلوس" در نخستین نشست خبری‌اش به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران نشان‌دهنده این نکته است که یک آغاز خوب در هر گفتگو و مذاکره‌ای تا چه حد می‌تواند اهمیت داشته باشد و گوینده تا چه اندازه به نحوی پوشیده و ظریف می‌تواند آنچه را که می‌خواهد بگوید بی‌آنکه مخاطب رنجیده خاطر شود.

به گزارش خبرنگار مهر، نخستین نشست خبری کارلوس کیروش پس از انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران (گزارش منتشر شده در خبرگزاری مهر، دوشنبه، 15 فروردین 1390) را می‌توان از آن دست موارد استثنایی در حوزه ورزش در ایران دانست که در آن گوینده کمابیش از ارتکاب مغالطه دوری گزیده است، در حالی که با توجه به شرایط نه چندان مساعد و مناسب فوتبال ایران،‌ کیروش می‌توانست با سوار شدن بر مرکب مغالطات رایجی چون آرزواندیشی، ژرف‌نمایی و مانند آن زمین و زمان را به هم بدوزد و اندر مکارم خویش سخن بگوید و به هزار راه ممکن و ناممکن برای صعود قطعی تیم ملی فوتبال ایران به آخرین مراحل جام جهانی بپردازد.

وی اما کمابیش در سرتاسر سخنان خود ساده و بی‌هیچ آلایش و آرایشی سخن گفته است و بی آنکه وعده و وعیدهای آن چنانی بدهد، مدام تأکید می‌کند که "تمام تلاش خود را خواهد کرد" و "تمام تلاشمان را باید بکنیم" تا به بهترین نتیجه برسیم.

نشست خبری وی اما نکته بسیار مهم دیگری نیز در خود دارد که از قضا در همان آغاز نشست و در یکی دو جمله ساده رخ داده و می‌توان گفت که این رخداد بر تمامی این نشست خبری سایه خود را گسترانیده است و به خوبی نشان می‌دهد که در سخن گفتن تنها واژه‌هایی که بیان می‌شوند اهمیت ندارند و تنها منطق بر گفتار حاکم نیست بلکه معنای پنهان هر سخن و حضور احساسات در فضای میان مخاطبان نیز باید مورد توجه قرار گیرد و این نکته‌ای است که هر مذاکره کننده حرفه‌ای و هر سخنور برجسته‌ای در آن ماهر و تواناست.

کیروش در آغاز سخنان خود به خوبی توانسته با جمله‌ای ساده یخ رابطه را آب کند و صمیمیتی حداقلی و ضروری را میان خود و یکایک مخاطبانش ایجاد کند، آنگاه که می‌گوید: "اسم من کارلوس کیروش است و اگر تلفظ آن برای شما سخت است بسیار خوشحال می‌شوم من را به نام کارلوس بخوانید".

وی در آغاز با بیان نام و نام خانوادگی خود در پی چیزی بیشتر از به زبان آوردن یک نام برای نشان دادن دشواری تلفظ آن است. اگر چه وی از سوابق درخشان خود چیزی نمی‌گوید و تنها نام خود را بر زبان می‌آورد اما در واقع پیش و بیش از هر چیز با این ذکر نام خویش، به نحوی کاملاً ضمنی بزرگی نام خود را نیز به رخ مخاطبانش می‌کشد.

کیروش سپس و بلافاصله در بخش دوم بزرگی نام خود و سنگینی‌ای را که ناخودآگاه بر ذهن مخاطب سایه می‌اندازد با اشاره به سختی تلفظ نام خانوادگی خود می‌پوشاند و گویی می‌گوید با همه این بزرگی باز اما ممکن است من نیز ایرادات و نقصانهایی داشته باشم (پس چه بسا در آینده "من" نیز نتوانم به خواسته‌های شما جامه عمل بپوشانم) تا بتواند پس از آن، با بخش پایانی سخنانش باز رابطه‌ای صمیمی را میان خود و مخاطبان ایجاد کند: "بسیار خوشحال می‌شوم مرا به نام کارلوس بخوانید".

در این پیشنهاد کیروش اما باز ظرافتی دیگر مستتر است که نشان از زیرکی وی دارد، به این معنا که "کارلوس" احتمالاً ناخودآگاه نام بزرگان دیگری چون روبرتو کارلوس و کارلوس آلبرتو را به ذهن مخاطبان متبادر می‌کند که در نتیجه آن، نوعی احترام بیشتر نسبت به مربی جدید تیم ملی فوتبال ایران حاصل می‌شود.

با این اوصاف در مجموع می‌توان گفت که توجه به همین بخش آغازین سخنان "کارلوس" در نخستین نشست خبری‌اش به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران نشان‌دهنده این نکته است که یک آغاز خوب در هر گفتگو و مذاکره‌ای تا چه حد می‌تواند اهمیت داشته باشد و گوینده تا چه اندازه به نحوی پوشیده و ظریف می‌تواند آن چه را که می‌خواهد بگوید بی آنکه مخاطب رنجیده خاطر شود.