یزد - خبرگزاری مهر: پنجم اردیبهشت ماه سالروز گرامیداشت واقعه ای است که در آن تفسیر سوره فیل پس از 1400 سال متجلی شد و ارتش آمریکا همچون اصحاب ابرهه، روسیاهتر از همیشه تاریخ شکست خورد.

به گزارش خبرنگار مهر در یزد، وقوع حادثه طبس و معجزات و امدادهای الهی که در آن شکل گرفت راوی حکایتی است که گویی بارها و بارها مشابه آن در ادوار مختلف و در عرصه های پیکار حق علیه باطل رخ داده و مرور آن تفسیرگر یک روایت است؛ "یدالله فوق ایدیهم".

دستان خدا این بار در صحرایی برهوت و آرام شن ها را به ماموریت فرستاد تا بار دیگر یدالله فوق ایدیهم تفسیر شود و طبل رسوایی ظلم در جهان طنین انداز شود.

روایت توفان شن در صحرای طبس همسانی هدفداری با سپاه بزرگ فیل ابرهه که برای نابودی خانه خدا صف کشیده بودند دارد زیرا در آن واقعه تاریخی نیز سپاهی با آن عظمت توسط گروهی پرستو سنگباران شده و به هلاکت رسیدند.

گرچه کمتر کسی است که حادثه طبس را نداند اما پنجم اردیبهشت، سالروز این واقعه تاریخی و این امداد الهی فرصت مناسبی است تا بار دیگر دیوان ستمگری های آمریکا مرور شود.

حکایت واقعه طبس

پس از آنکه نیروهای امریکایی در سفارتخانه آمریکا به اتهام جاسوسی دستگیر شدند، آمریکا از هر فرصتی برای آزادی آنها استفاده می کرد تا اینکه به این بهانه عملیاتی طراحی کرد تا علاوه بر آزاد سازی آنها به اهداف شوم دیگری نیز دست یابد.

در این حمله قرار بود نظامیان آمریکا با هدایت نیروهای تصفیه نشده ارتش ایران و بر اساس طرحی منسجم و بی نقص با هلی کوپتری عازم ورزشگاه امجدیه تهران شوند و پس از آزادسازی گروگانها سایر اهداف خود نظیر بمباران بیت امام در جماران، بمباران مرکز نگهداری مهمات، سپاه پاسداران، حزب ریاست جمهوری و ... را نیز اجرا کنند.

همه چیز برای یک پیروزی تمام عیار مهیا بود و 95 نیروی کوماندوی آموزش دیده با تجهیزات نظامی بسیار قوی در پنجم اردیبهشت ماه سال 59، درست دو هفته بعد از قطع ارتباط یک جانبه آمریکا با ایران و تحریم ایران به لحاظ اقتصادی و سیاسی، در شبی آرام و مهتابی با 14 بالگرد و هواپیما در صحرای طبس در حال فرود و مهیای اجرای نقشه ای شوم بودند.

تصاویری از حادثه طبس

بالگردها و هواپیماها هنوز مانده بود تا فرود آیند که به ناگاه توفانی از شن به هوا خواست و دید خلبانان را به حدی ضعیف کرد که دو بالگرد با یکدیگر برخورد کردند و ‌آ‌تشی مهیب در صحرای طبس برپا شد.

این واقعه در حالی اتفاق افتاد که به گفته فرمانده این عملیات در کتاب خاطراتش، "در این عملیات از بالگردهای بسیار پیشرفته موسوم به اسب دریایی استفاده شده بود. سه هواپیما کار حمل سوخت، سه هواپیما برای حمل نظامیان و هشت بالگرد برای انجام عملیات در درون ایران تدارک دیده شده بود اما به ناگاه بالگردها آتش گرفت و ما خود را در جهنمی سوزان دیدیم".

این عملیات از یک طرح و نقشه بسیار دقیق و کاملا حساب شده برخوردار بود که ماهها نخبگان نظامی امریکا روی آن نقشه کار کرده بودند.

موفقیت بالای 90 درصدی برای عملیات طبس پیش بینی شده بود

تمرینات و مانورهای مکرری نیز در صحرای آریزونا، نقطه ای مشابه صحرای طبس به لحاظ جغرافیایی و طبیعی، انجام شد به نحوی که موفقیت آن بالای 90 درصد پیش بینی می شد.

فرماندهی که برای این توطئه انتخاب شد، نظامی بسیار مجربی بود که در جنگهای متعدد دارای موفقیت های قابل توجهی بود. او سرهنگی بود از ارتش آمریکا و مبتکر نیروی دلتای این کشور.

عملیات طبس به قدری حساب شده پیش می رفت که حتی مطالعات بسیار زیادی بر روی خاک این منطقه انجام شد تا از استحکام خاک منطقه برای فرود هواپیماها اطمینان حاصل شود البته مطالعاتی نیز بر روی اوضاع جوی و جغرافیایی این نقطه انجام شد و مقرر شد عملیات در شبی مهتابی که آرامترین شبهای کویر به شمار می رود انجام شود.

عملیات قرار بود طی دو روز انجام شود. روزهای چهارم و پنجم اردیبهشت در طبس و تهران.

در این عملیات بعضی از کشورها از جمله اسرائیل، انگلستان و حتی برخی عوامل تصفیه نشده ارتش ایران نیز کمک کردند.

در آن شب عوامل بازدارنده ایران در خواب بودند. شاید در آن شب آرام، تنها دستی که در آستین خدا بلند بود، دستان امام و نیایش ایشان در امامزاده صالح بود که منجر به تحولی عظیم در صحرای طبس و توفان بود.

هنگامی که هواپیماها و بالگردها به طبس رسیدند، رابطانی که با دوربین های مدار بسته همه چیز را تحت کنترل داشتند بارها اعلام کردند که همه چیز آرام است و عملیات با موفقیت پیش می رود.

چند متری تا فرود باقیمانده بود. توفانی در گرفت. دستگاه هیدرولیک یکی از بالگردها از کار افتاد، دو بالگرد دیگر نیز به دلیل دید بسیار کم در اثر توفان با یکدیگر اصابت کردند و آتش گرفتند و هشت نظامی آمریکا در این میان کشته شدند.

عملیات عملا شکست خورد. پس از دقایقی نیروهای سپاه خود را به منطقه رساندند. فرماندهی نیروهای سپاه منطقه را سردار محمدمنتظر قائم بر عهده داشت.

پس از قطعی شدن شکست آمریکا در طبس هواپیماها خیال بازگشت داشتند که به دستور بنی صدر،‌ رئیس جمهور وقت، هدف قرار گرفتند و طی آن سردار محمد منتظر قائم، تنها شهید این واقعه تاریخی شد تا این واقعه را با خون خود برای همیشه جاوید نگاه دارد.

به این ترتیب بار دیگر طبل رسوایی امریکا در جهان کوبیده شد و شکستی تلخ و مفتضحانه را با خواری و ذلت با خود همراه کرد.

تصویری از کماندوی آمریکایی که در اثر انفجار هواپیما سوخته است

اکنون سالهاست که از واقعه طبس می گذرد اما اردیبهشت که فرا می رسد، یاد آن روزهای الهی در دل مردم طبس زنده می شود.

این روزهاست که یاد شهید منتظر قائم، سرداری از سلاله شجاعت و بی باکی دوباره در دل مردان و زنان این دیار جان می گیرد.

اما.....

به راستی بزرگی حادثه طبس، تنها شهید این واقعه تاریخی و عبرت آموز را به زیر سایه کشیده و او را در مظلومیت قرار داده یا دلاوری اوست که به حادثه طبس بزرگی بخشیده است.

شهید منتظر قائم باید از مهجوریت خارج شود

گرچه هر سال در صحرای طبس یاد و خاطره شهید منتظر قائم گرامی داشته می شود اما به نظر می رسد واقعه ای که بازتاب جهانی داشت، باید دین خود را به تنها شهیدش ادا کند و شهید محمد منتظر قائم باید از این مهجوریت خارج شود.

گمنامی و مهجوریت شهید منتظر قائم را رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نیز تایید کرد.

شهید محمد منتظر قائم

سیدهدایت بنی فاطمه در نشست خبری که خود به تازگی به مناسبت پنجم اردیبهشت برگزار کرد، اظهار داشت: کارهایی که تاکنون در مورد شهید منتظرقائم انجام شده سطحی اما باید تلاش شود تا از این پس نگاهی جامع و عمیق به سیره این شهید بزرگوار شود.

وی گفت: تلاش شده تا سایت "پنجم اردیبهشت" که حاوی مطالبی در رابطه با حادثه طبس است راه اندازی شود که در صورت راه اندازی به طور قطع به صورت گسترده ای به معرفی شخصیت و اقدامات شهید محمد منتظر قائم پرداخته خواهد شد.

بنی فاطمه یادآور شد: امسال همچنین در مراسمی که در طبس در پنجم اردیبهشت ماه برگزار می شود، از تمبر شهید محمد منتظرقائم رونمایی می شود.

حادثه طبس از جمله حوادثی است که بازگویی نحوه وقوع آن و عوامل شکست آمریکا و پیروزی کشورمان، موجی از غرور به هر ایرانی هدیه می کند اما واقعه طبس تنها در روزهای نخستین اردیبهشت هر سال جانی می گیرد و دوباره افول می کند.

به نظر می رسد برای پررنگ تر شدن این حادثه تاریخی و آگاهی همه اذهان نسبت به آن و جنایات آمریکا همچنین شناخت تنها شهید این واقعه لازم است بیشتر به ابعاد این واقعه تاریخی پرداخته شود.

از جمله راهکارهایی که می تواند به ماندگاری این واقعه کمک کند، ثبت آن در کتب درسی در قالب یک داستان است.

اگر همانگونه که داستان ریزعلی خواجوی، پترس فداکار، تصمیم کبری و .... داستانهای دیگر در کتب درسی دانش آموزان گنجانده شده، جایی برای این واقعه بی نظیر تاریخی نیز باز شود، دیگر هرگز دانش آموزی از واقعه پنجم طبس اظهار بی اطلاعی نمی کند و آن را برای خود سندی از اسناد افتخار خواهد کرد.

...........................

گزارش: نیره شفیعی پور