این روزها در رسانه های ایران تکذیب جایگاه ویژه ای پیدا کرده است چنانچه بسیاری معتقدند عمده تکذیبه هایی که برای رسانه ها ارسال می شود وسیله انحراف افکار عمومی است.

به گزارش خبرنگار مهر، با واکاوی بن مایه های فرهنگ ایرانی می توان به ریشه کلمه تکذیب رسید که عبارتی عربی و مترادف کلماتی چون دروغ و دروج است، واژه ای که این روزها مثل شهابی در آسمان رسانه های ایران به روشنی دیده می شود.

بسیاری از کارشناسان حوزه فرهنگ و رسانه معتقدند؛ تکذیبیه نشان دهنده فضای ملتهب در جهان رسانه ای هر جامعه ای است، چنانچه یا گوینده دروغ می گوید یا منتشر کننده و در این میان مخاطب سرگردان میان این همه دالان پر دروغ به ندرت بتواند واقعیت را بیابد و به نوعی دچار سرگشتگی می شود.

احمد جعفری چمازکتی مدرس دانشکده خبر و کارشناس رسانه در این باره معتقد است: "پیشرفت در فناوری رسانه ای و اضافه شدن شماری از سبک های خبری، پیچیدگی فعالیت در این حوزه را دو چندان کرده است. قبل ازورود رسانه ها به فضای مجازی، رسانه های مکتوب شامل روزنامه ها، هفته نامه ها و مجلات در مواجهه با اعتراض مخاطبان خود، آمادگی آن را داشتند تا براساس قانون مطبوعات، نسبت به درج تکذیبیه اقدام کنند."
 

نبود عنصر خلاقیت، رفع مسئولیت، بی توجهی به شعور مخاطب، تکلیفی عمل کردن و... باعث رواج گونه ای از ادبیات در عرف روزنامه نگاری به نام تکذیبیه شده است
نورالله مرادی

وی می افزاید: "انقلاب در فناوری اطلاعات و بهره گیری رسانه ها از این ابزار و ورود آنان به فضای سایبر، این آمادگی را به پایگاههای خبری داد تا ضمن افزودن به  شمار مخاطبان، حوزه نفوذ خود را تا  دروازه های سیاست داخلی و بین المللی افزایش دهند."

 به باور جعفری "در وضعیت جدید، رسانه ها دیگر " رویداد مدار" نیستند بلکه سیاست های خبری آنان به "فرایند مداری" تغییر جهت داد. یعنی رسانه ها به انتشار صرف رویداد بسنده نکرده بلکه با استفاده از تحلیل و تفسیر پیرامون آن رویداد، چشم انداز رخداد مورد نظر را برای مخاطبان خود ترسیم  می کنند."
 
همچنین دکتر نورالله مرادی کارشناس حوزه فرهنگ و استاد دانشگاه معتقد است: " فرهنگ ما در ایران بر حسب عنصر رسانه ای "شنیداری" شکل گرفته و عنصر شیندار در مواجهه با عناصر دیگر مشهودتر است و اساسا فرهنگ ما گونه ای فرهنگ شنیداری است و عمدتا واژه هایی درگوشی مثل "شنیده می شود"،"گفته شده" شنیده ها حکایت از..." اینها همه ریشه در این فرهنگ دارند.
 
وی تاکید می کند که "نبود عنصر خلاقیت، کلیشه ای بودن، رفع مسئولیت، بی توجهی به شعور مخاطب تکلیفی عمل کردن و... همه باعث رواج گونه ای از ادبیات در عرف روزنامه نگاری به نام تکذیبیه شده که به لحاظ لغوی یعنی نسبت دروغ دادن و در مباحث ارتباط جمعی معنای دیگری پیدا می کند."
 
به گفته مرادی بسیاری از اخباری که در رسانه ها تکذیب می شود ارزش تکذیب شدن ندارند و تکذیب بیشتر نوعی تلاش برای پاک کردن صورت مسئله است اگر چه اخباری می توانند به دروغ منافع عمومی و افکار جمعی را به مخاطره بیندازند ولی در مباحث خبری اگر به جای تکذیب از توضیحات یا تکمله استفاده شود بار معنای مثبت تری دارد.  
 
همچنین احمد جعفری چمازکتی در تارنمای اینترنتی اش تکذیب در سپهر رسانه ای ایران را چنین می بیند: "در فقدان احزاب و تشکل های سیاسی در جامعه ای، این فرصت را فراروی اصحاب رسانه ها قرار می دهد تا رهبری فکری و سیاسی مخاطبان خود را در دست بگیرند. در همین زمان است که مسئله " اقناع " افکار عمومی ( با پیش فرض تعهد سیاسی ) بیش از پیش در دستور کار رسانه ای قرار می گیرد."
 
وی تاکید کرده که "وقتی رسانه ای در این حوزه فعال شد، توجه خاصی به اخبار رقیب دارد. خبرهایی که این رسانه ها از حوزه رقیب خود منتشر می کنند دارای " سابقه خبر" ی است که این سابقه در واقع ماشه شلیک ماشین جنگ روانی به جبهه رقیب است. سلسله گزارش ها، تحلیل و تفسیر پیرامون حتی یک خبر کوتاه و بعضا غیر موثق از رقیب، کارکرد ماشین جنگ روانی این رسانه ها است."
 
جعفری می افزاید: "شکل کار به این گونه است که با طراحی یک جدول خبری که دارای مقطع زمانی خاص است، انواع کار خبری شامل مصاحبه، گزارش، تحلیل، تفسیر و ... پیرامون یک رویداد خبری صورت می گیرد. مخاطبان در یک دوره زمانی – به عنوان مثال یک ماه – در معرض انواع تولیدات خبری از یک شخص یا یک جریان سیاسی قرار می گیرند . مداومت و تکرار ادعاها در خصوص سوژه مورد نظر مخاطبان را تحت تاثیر قرار می دهد. این تاثیرات در واقع خروجی مورد نظر رسانه هایی است که در این حوزه فعال هستند."
 
به گفته این مدرس دانشکده خبر " در این نوع از فعالیت خبری درصدی از اخبار ارایه شده غیر موثق، پیشداوری و گمانه زنی است، اما وقتی در حجم وسیعی از تولیدات قرار می گیرد، به چشم نمی آید. ارسال " تکذیبیه" در این نوع از فعالیت رسانه ای نه تنها چاره ساز نیست بلکه فرصت مجدد به رسانه مورد نظر را می دهد تا ادعاهای جدیدی را در پاسخ به تکذیبیه مطرح سازد. ضمن اینکه فاصله انتشار خبر و ثبت آن در موتورهای جستجو چند ثانیه است."
 
 
در دوره حاضر از فعالیت رسانه ای، عنصر" تکذیبیه" نه تنها تهدید نیست ، بلکه می تواند یک فرصت برای رسانه ها باشد. در همین پیوند است که رسانه های فرایند مدار از عنصر تکذیبیه به عنوان حلقه وصل جنگ روانی استفاده برده و مقطع جدید از فعالیت ها هدفمند خود را کلید می زنند
احمد جعفری چمازکتی
 
همچنین وی تاکید کرد : "در عصر حاضر حتی درخواست حذف خبر از خروجی رسانه ها نیز چاره کار نیست چرا که این خبر بلافاصله در موتورهای جستجو ثبت شده و هر لحظه در دسترس کاربران اینترنت قرار می گیرد."
 
وی می گوید: " در دوره حاضر از فعالیت رسانه ای، عنصر" تکذیبیه" نه تنها تهدید نیست ، بلکه می تواند یک فرصت برای رسانه ها باشد. در همین پیوند است که رسانه های فرایند مدار از عنصر تکذیبیه به عنوان حلقه وصل جنگ روانی استفاده برده و مقطع جدید از فعالیت ها هدفمند خود را کلید می زنند."

دکتر نورالله مرادی استاد دانشگاه در اینباره معتقد است:" تکذیبه ممکن است بخشی از حقیقت باشد اما آنچه فضا را در سپهر رسانه ای ایران ابرآگین می کند دروغگویی است به این معنی که اشخاص حقوقی برای فرار از مسئولیت شانه از بازخورد اخبار خالی می کنند و با تکذیب گفته های خویش در تلاش برای احیای جایگاه از دست رفته اند."

وی با ذکر ضرب المثل ایرانی" دیوار حاشا بلند است" می افزاید:" وقتی آدمها به سادگی حاشا می کنند باید ریشه این کنش روانی را در مسائل تاریخی و فرهنگی جستجو کرد و این رفتار تثبیت شده با ابزار و تکنولوژی رسانه ای به خصوص رسانه های سایبر شکل و معنای تازه ای پیدا کرده است."

مرادی با تاکید بر وقاحت برخی از شخصیتها در اظهارات و تکذیب گفته های خویش می گوید: " تکذیب در رسانه های مترقی امروز کار سختی است چرا که بازخورد منفی دارد و تکنولوژی های جدید به رسانه ها این امکان را داده که با خلاقیت جلوی دروغگویی را بگیرند و فرد دروغگو به سادگی در برابر امکانات جهان رسانه رسوا می شود و چه خوب است تکذیب در جای دقیقش بکار رود و وسیله ای برای فرار به جلو نباشد."