به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه "ساختمان پزشکان" به کارگردانی سروش صحت فضایی تازه به تلویزیون آورده است. در این سالها در حوزه طنز تلویزیونی آنچنان نمونههای نازلی تولید شده که بسیاری ناامید از تولد دوباره این نوع مجموعهها پرونده مجموعههای طنز را بسته شده میدیدند.
اما سروش صحت که بیش از یک دهه است به عنوان بازیگر و نویسنده مجموعههای طنز در فضای حرفهای حضور دارد توانسته اتفاقی تازه را رقم بزند، ترکیب پیمان قاسمخانی و صحت از یک سو و بازیگران متفاوت، بعد انتقادی مجموعه و فضای جدید آن از سویی دیگر باعث شده در برهوت برنامهسازی در تلویزیون "ساختمان پزشکان" دیده و محبوب شود.
سروش صحت و تعدادی از بازیگرانش در یک بعد از ظهر داغ تابستانی مهمان خبرگزاری مهر شدند تا درباره این تجربه صحبت کنند.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: دهه 80 را میتوانیم با "پاورچین" به یاد بیاوریم که اتفاقی تازه در طنز تلویزیونی بود و پس از آن بیشتر مجموعهها متاثر از آن بودند، در سالهای اخیر مجموعههای طنز انتظارها را برآورده نکردند، موضوعهای تکراری، بازیگرهای مشابه و نمایش اغراقآمیز فقر، جهل و بدویت به آنها ضربه زده بود، اما "ساختمان پزشکان" فضایی تازه را وارد مجموعههای طنز کرده، شاید بتوان گفت دهه 90 با این مجموعه شروع شده و میتوان به احیای دوباره این مجموعهها دل بست. در تولید این مجموعه چقدر آگاهانه به دنبال فاصله گرفتن از کلیشهها و ساختارهای کهنه بودید؟
- سروش صحت کارگردان مجموعه "ساختمان پزشکان": من فکر نمیکنم دوره یک نوع کار تمام شود، میشود هر نوع مجموعه و فیلمی ساخت به شرطی که خونی تازه به آن تزریق کرد، در "ساختمان پزشکان" این اتفاق افتاد، همه تصمیم داشتند و عزمی جدی در همه بود که کاری متفاوت داشته باشیم.
پیمان و مهراب قصهها و فضای مجموعه را طراحی کرده بودند، سه قسمت آماده بود که من به گروه اضافه شدم و در جلسهای که با آقای چگینی تهیهکننده و پیمان و مهراب داشتیم درباره شخصیتها، قصه و فضاسازی به نتیجه رسیدیم. میخواستیم از تجربههای قبلیمان استفاده کنیم و کاری بهتر تولید کنیم.
به همین دلیل مرحله انتخاب بازیگرها خیلی طول کشید، دوست داشتیم به ترکیب متفاوتی برسیم که تکراری نباشد، برای هر بازیگر خیلی همفکری کردیم. مثلا آقای برقنورد مشغول پروژهای دیگر بود و گمان نمیکردیم بتواند با ما همکاری کند، خانم دهقان هم در مجموعه "نون و ریحون" بازی میکرد، خوشبختانه شروع تصویربرداری آنقدر طول کشید تا توانستیم از این دوستان استفاده کنیم.
*بیشتر بازیگرها پیشنیه تئاتری دارند، در انتخابهایتان به این موضوع فکر کرده بودید یا در نهایت به این ترکیب رسیدید؟
- به این فکر نمیکردیم که برویم سراغ بچههای تئاتری به دنبال بازیگر توانمند بودیم و تئاتر منبع این بازیگرها است، رفتن روی صحنه تئاتر بازیگر را قوی میکند، بازیگر مناسب نقش میخواستیم، بازیگری که از نظر فیزیک، چهره و صدا برای بازی در نقش درست باشد.
حالا که مجموعه روی آنتن است و نتیجه را میبینم فکر میکنم به ترکیب درستی رسیدهایم، در مورد متنها هم سختگیریها و وسواس نویسندگان در کار دیده میشود، تلاش تهیهکننده و اعتماد مدیران تلویزیون به ما خیلی کمک کرد تا مجموعه چیزی بشود که امروز میبینیم.
* این هم برایتان مهم بود چهرههایی انتخاب شوند که تماشاگر تلویزیون کمتر آنها را دیده است؟
- بله، در کنار تواناییهایی که اشاره کردم، برایمان مهم بود بازیگرانی را داشته باشیم که مخاطب کمتر آنها را در مجموعههای طنز دیده است.
* جنس طنزی که شما دنبال میکنید، چیزی است بین طنز وودی آلن و مل بروکس، ترکیبی از هر دو است و هیچکدام نیست. این از متن آمده یا سلیقه شما است؟
- فکر میکنم بخشی از این ویژگی از متنها آمده است.
*جنس طنز براداران قاسمخانی را میشناسیم اما میتوانیم عناصری را در طنزهای خود شما ببینیم که منحصر به سروش صحت است، یک نوع طنز تلخ.
- این کار به سلیقه من بیشتر از "چارخونه" نزدیک و شبیه است، نمیخواهم "چارخونه" را زیر سوال ببرم، اولین تجربهام بود و باید نکاتی را میآموختم، اگر بخواهم انتخاب کنم "ساختمان پزشکان" را با فاصله از "چارخونه" انتخاب میکنم. تیم نویسندگان خوبی داریم، بازیگران و عوامل ممتازی داشتیم و تجربه من هم نسبت به گذشته کمی بیشتر شده بود، با توجه به این عوامل طبیعی بود که "ساختمان پزشکان" نمره قبولی بگیرد.
* به گروه نویسندگان اشاره کردید، همه متنها یک کیفیت ندارند، در نمونههای خارجی معمولا مجموعههایی که تیم نویسنده دارند متنهایی یکدست دارند اما در تلویزیون ما این اتفاق نمیافتد.
- من قبول دارم که متنها یکدست نیست و این اتفاقا خوب است، چون همه سلیقهها را پوشش میدهیم، ممکن است از نظر شما بعضی متنها پایینتر باشند اما عدهای همین متنها را دوست دارند، این را به تجربه دریافتهام. بعضی شبها احساس میکنم این قسمت خوب نیست اما دوستانی واکنش مثبت نشان میدهند که درباره قسمتهای قبلی این کار را نکردهاند.
-فرناز رهنما: تا زمانی که فرهنگسازی در زمینه طنز تلویزیونی نشده باید همه سلیقهها را پوشش بدهیم.
- شقایق دهقان: بعضی از تماشاگران قصههای خانوادگی را دوست دارند، گروهی فقط انتقادهای تند سیاسی را میپسندند، عدهای به دنبال طنز موقعیت هستند و سلیقهها یکسان نیست. حتی مجموعههایی که درباره اقشار فرودست است را بعضی از مردم خیلی دوست دارند و در تیم نویسندگان ما افرادی هستند که تخصصشان نوشتن در بعضی از این حوزهها است و ما باید از این تخصصها استفاده میکردیم.
- هومن برقنورد: من دوست داشتم در این مجموعه یک بار قصهای داشتیم که از ابتدا تا انتها درباره یک شخصیت بود و ساختاری خطی و کلاسیک داشت. این کار در شرایطی امکان داشت که یا پیمان و محراب که جنس کارشان یکی است همه قسمتها را مینوشتند یا تیم نویسندگان هماهنگی بیشتری داشتند. اما این اتفاق نیفتاد. در "باغ شیشهای" این اتفاق افتاد اما کل کار خوب نبود.
* اتفاقی در طراحی لباس در مورد خانمها افتاده که به مجموعه جلوه داده، لباسهای نازنین رنگآمیزی بیشتری دارد و لباس دیگر خانمها ساده است.
- صحت: من یکی از امتیازهای این مجموعه را طراحی صحنه و لباسش میدانم، طراحی صحنه را مهراب و مانی صدرایی انجام دادند و طراحی لباس را لیدا نوبخت. در کار تقسیم وظیفه داشتیم، هر کس کار خود را انجام میداد اما با همفکری دیگران. طراحیها متعلق به طراحان است اما با من، تهیهکننده، پیمان و بازیگرها مشورت شده است.
- رهنما: من با خانم نوبخت صحبت کردم و او این نظر را داشت که نازنین نقاش و هنرمند است و رنگ در لباس او نمود بیشتری دارد. ما نازنین را بیشتر در خانه میبینیم و لباسهای او رنگ بیشتری دارد اما خانمهای دیگر فقط در محیط کار هستند.
-دهقان: حتی برای فرم روسری سرکردن بازیگرها هم فکر شده است.
-فرجاد: کتی یک پزشک است با این که به ظاهرش اهمیت میدهد اما در محیط کار در کنار شیک پوش بودن ساده هم هست.
*فرم روایت در بخشهای مختلف متفاوت است، گاهی راوی را عوض کردید، نریشن دارید و گاهی ساده قصه تعریف میشود، چرا آن شکل جذابتر که با استفاده از فلاش بک همراه است و گفتار متن دارد کمتر استفاده شده؟
- صحت: علایق نویسندهها در نوشتن متنها مهم بود، پیمان اصولی را مشخص کرده بود، بعضی نویسندهها با بعضی موارد راحتتر بودند با بعضی سخت کنار میآمدند، چارچوب کلی حفظ میشد اما فشاری روی نویسندهها برای رعایت یک فرم وجود نداشت، در این مواقع اگر مجموعه پخش میشد نویسندهها میتوانستند بازخوردها را ببینند و از ایدههای جذابتر استفاده کنند. اگر مجموعه به موقع پخش میشد این پیوستگی بیشتر بود.
* اما همین پخش نشدن مجموعه باعث شد در نهایت "ساختمان پزشکان" بدون عجله و با کیفیت بهتر روی آنتن برود؟
- این ماجرا هم به ما کمک کرد، هم ضربه زد. مجموعه روتین مثل موجود زنده است، باید هدایتش کرد، مثل جنینی که پس از 9 ماه باید به دنیا بیاید، اما "ساختمان پزشکان" به موقع به دنیا نیامد!
*زمانی که شایعه شد مجموعه پخش نمیشود چقدر نگران شدید؟ گمان میکردید مشکل حل میشود؟
- رهنما: حال همه گروه بد بود و ما نگران بودیم اما آقای صحت خیلی نگران نبود.
-برقنورد: من حس خاصی داشتم، فکر میکردم این مجموعه بدون مشکل پخش میشود، از همان روزهای اول احساسم این بود که "ساختمان پزشکان" کار خوبی میشود.
-صحت: من دلهره نداشتم. فکر میکردم بلاخره همه چیز حل میشود.
- فرجاد: من شوکه شده بودم، چهار بار زمان پخش مجموعه به تعویق افتاده بود، نگران شده بودم، خودم را جای بهنام تشکر میگذاشتم که با این همه تلاش اولین کار تصویریاش را انجام داده و حالا باید به راحتی این فرصت را در زندگی حرفهای اش از دست بدهد. ناراحت کننده بود.
- دهقان: مهراب خبر را که شنید سه روز در اتاق خودش را حبس کرد. (میخندد)
* در حوزه کمدی برای خانمها محدودیتهایی وجود دارد و این باعث شده شخصیتهای زن این مجموعهها معمولا خنگ باشند. در "ساختمان پزشکان" هم نازنین این طور است، هم خانم شیرزاد. راه دیگری برای شخصیتپردازی خانمها وجود نداشت؟
- رهنما: من نازنین را متعادل میدانم، کتی شخصیت عاقل است، نازنین تقریبا متعادل است و خانم شیرزاد خنگ است. همه طیفهای زنها را داریم.
* عناصر طنزآلودی که در مجموعه میبینیم از ویژگیهای بازیگرها گرفته شده، بهنام تشکر بلند قد است، گاهی پاهایش در هم گره میخورد و موقعیت طنز به وجود میآورد، جا شدن او در اتومبیلی کوچک هم خنده دار است، هومن برقنورد فیزیک درشت دارد که او را برای نقش ناصر مناسب کرده. اینها از متن میآید یا از بازیگرها؟
- صحت: از هردو. مثلا برای بازیگری که کنار بهنام جواب بدهد بارها نام هومن را نوشتیم اما یادمان آمد که او سر تصویربرداری است، هر بازیگر که میآید با خودش دنیایی میآورد. مثلا دیالوگ چهار تا انگشت را در دهانت خرد میکنم، را هومن گفت. به نقش و فضا میخورد و بعد نویسندهها هم از آن استفاده کردند.
- برقنورد: من متن را که خواندم متوجه شدم که ناصر و نیما در تضاد هستند، در بازیها هم این دیده میشود. بعضیها میگویند ما چیچو و فرانکو هستیم، این دو شخصیت با دو ظاهر مختلف و اخلاق و رفتار متفاوت میتوانند موقعیت کمدی به وجود بیاورند.
* انتقاد اجتماعی یکی از کارکردهای طنز تلویزیونی است که در سالهای اخیر یا فراموش شده یا به دلیل محدودیتها اتفاق نیفتاده است، یکی از مهمترین ویژگیهای "ساختمان پزشکان" بعد انتقادی آن است که به نظر نمیرسد بدون همکاری مدیران تلویزیون اتفاق افتاده باشد.
-صحت: ما عادت کردیم معمولا انتقاد کنیم، اما باید از همکاری مدیران تلویزیون تشکر کنم، مسئولان شبکه به ما فرصت و اجازه دادند تا به خطوط قرمز نزدیک شده و از بعضی مسائل انتقاد کنیم، جالب است که همه این شوخیها و انتقادها پخش شد و مشکلی پیش نیامد.
ما البته این شوخیها را در انتهای هر سکانس میگذاشتیم تا اگر مشکلی پیش آمد بتوانیم با دردسر کمتری آن را حذف کنیم، به نظرم پخش بدون مشکل این شوخیها قدرت شبکه را نشان میدهد، محدوده خطوط قرمز میتواند وسیعتر باشد، ما همه متعلق به یک کشور هستیم، با هم شوخی میکنیم و این نکته غریبی نیست.
- دهقان: خوشحالم که مدیران تلویزیون دست ما را باز گذاشتند تا بتوانیم با حوزههایی شوخی کنیم که پیشتر امکانش وجود نداشت. آنها به ما اعتماد کردند.
*باب شوخی با شخصیتهای واقعی را هم باز کردید، شهاب حسینی، حسن فتحی، مدیران تلویزیون و رئیس دفتر رئیس جمهور ونزوئلا! اما چرا این شوخیها تداوم نداشت؟
- صحت: اگر کار پخش میشد شاید این شوخیها بیشتر میشد، خوشبختانه یا متاسفانه بازخوردها را از دست دادیم و بعضی موارد ادامه پیدا نکرده است.
*پیشبینی میکردید مجموعه تا این اندازه در جذب مردم، منتقدان، روزنامهنگاران و مخاطب فرهیخته موفق باشد؟
-صحت: دو نفر برای من قوت قلب بزرگی بودند، هومن و آقای حریرچیان. آنها در طول کار مدام به من میگفتند که نگران نباشم و خیالم راحت باشد که نتیجه کار خوب میشود، من کار را دوست داشتم اما نمیدانستم مخاطب هم به اندازه من آن را دوست خواهد داشت. فکر میکردم روزنامهنگاران و منتقدان آن را دوست داشته باشند اما از نظر مردم مطمئن نبودم.
* معمولا کارگردانهای طنز در مجموعههایشان نقش اصلی را بازی میکنند، چقدر خوب که شما مقابل دوربین نرفتید.
- برقنورد: البته من دوست داشتم آقای صحت به عنوان بازیگر مهمان مقابل دوربین برود.
-صحت: همه سر جای خود بودند و واقعا جایی برای من نبود.
* بازهم مجموعه کارگردانی میکنید؟ برنامهای دارید؟
-صحت: تجربه شیرینی در "ساختمان پزشکان" داشتم، من در زندگیام اهل برنامهریزی نیستم، تلاش کردم از فرصتهایی که پیش آمده استفاده کنم.
*به کارگردانی سینما فکر میکنید؟
-اگر پیشنهادی داشته باشم دربارهاش فکر میکنم.